در اول میخواستم مثل نمایش ص.عه خیلی روی نقد این کار دقیق بشم و از نوع بازی و نوع طراحی صحنه و... بگم ولی وقتی به ژانر نمایش که کمدی-گروتسک بود فکر کردم، تصمیم گرفتم کمی از عمیق شدن در نمایش فاصله بگیرم و صرفا لذت ببرم. اما...
یک امّای بزرگ جلوی تفکر نکردن من رو میگرفت. این نمایش با اینکه برداشتی از داستان کوتاه وودی آلن بود و طبیعتا باید مرا به لبخند وادار میکرد، ولی نکات ریزی داشت که ناخودآگاه هر مخاطبی را وادار میکرد که به دنبال معنا بگردد.
* زاویه دید وودی آلن کاملا مشهود بود. همان طنزهای به ظاهر جدی ولی در باطن پر از مسخره کردن ها و به سخره گرفتن ها. تنها موضوعی که فرق میکرد فاصله گرفتن از طنز خالص وودی آلن و نزدیکتر شدن به فضای سیاه و پیچیده نمایش های قبلی شما بود. گویی روح عمیق کارهای قبلی در این کار دمیده شده بود.
کمی بهدنبال چرایی این امر گشتم. بنظر چند نکته ناخودآگاه باعث این اتفاق شده بود.
1- کارآگاه در همان اوایل نمایش از جمله «احمقها فکرمیکنند تو هم احمقی» استفاده میکند کهاین نگاه دقیقا همان نگاه ایسوس در نمایش ص.عه بود. شباهتی زیرپوستی بین دو شخصیت اول دو نمایش
2- طولانی شدن صحنه های بدون اتفاق و راکد و ساکت، بطور ناخودآگاه مخاطب را به فکر فرو میبرد. انگار صدایی درون ذهن مخاطب به او میگوید که
... دیدن ادامه ››
الان باید فکرکنی!!
3- مورد بعدی بنظر بنده نوع بازی بازیگران بود. دو شخصیت اصلی که روبروی هم بودند، کاملا جو متفکرانه ای رو ایجاد کرده بودند. حتی با وجود تلاشهاشون در برخی صحنه ها برای خنده گرفتن و ادا در آوردن به جهت مسخره کردن، ولی باز هم از عمق جدی بودن و بیان جدی این دو عزیز کم نمیکرد.
البته که مثل وودی آلن کار جدی را بصورت طنز اجرا کردن هنر بزرگی میخواد و نمیتوان از این لحاظ به دوستان خرده گرفت اما این موضوع هم در جدی بنظر آمدن کار بیتاثیر نبود. کماکه وقتی مخاطب از زاویه دید بیرونی به گفتگو و دیدگاه های پیچیده این دو شخصیت نسبت به یکدیگر نگاه میکند، برای اون بسیار مشمئزکننده بنظر میرسد و نه خنده دار و طنزآمیز.
4- مورد بعد هم وجود دو شخصیت که دارای خاطرات مشترک، حواس مشترک، تجربیات مشترک و عقیده و سلایق مشترک هستند بود. این مورد کاملا به یک فرد دوشخصیتی اشاره دارد. چیزی که در نمایش ص.عه و نمایشهای عمیق و معناگرا نیز عمدتا دیده میشود.
* مخلص کلام؛ تمامی مواردی که بیان کردم بنظر بنده باعث شده که مخاطب بیشتر در کار عمیق شود و بر خلاف هدف اولیه شما که طنز و سرگرمی بود، ایجاد شرایطی برای فکرکردن و به دنبال معنا گشتن میکند.
در پایان خدا قوت به شما و تیم فعال شما و با آرزوی موفقیت های بیشتر و روزافزون