آگاهی، آزادی است و از آنجایی که آدمی موجودی آگاه است، به نسبت آگاهی خویش، آزاد است. آزادی و اختیار آدمی بر آگاهی استوار است. درغیر این صورت، انتخاب های آدمی چیزی جز توهمِ انتخاب نیست؛ آدمی بدون انتخابهای آزادنه، حیوانی بیش نیست؛ اسبی است انباری! آگاهی دامنه امکانات ما برای انتخاب آزادانه را بسط میدهد و به ما مدد میرساند با درنظر گرفتن جوانب بیشتری دست به انتخاب بزنیم. به دوش کشیدن بار این آگاهی کار سادهای نیست. این آگاهی، متضمن انتخابهایی است مسئولانه، متضمن فراهم کردن بستر جدیدی برای زیست انسانی است. زیستی که قرار نیست روزمره باشد و باید از نو بنا شود. این زیست جدید چون بیرون از ساختار موجود است، سرگشتگی و اضطراب دارد، تا جایی که زیست حیوانی و امرار معاشت را نیز با مشکل جدی مواجه خواهد کرد. با این وصف این زندگی جدید ارزشمند است چون از آنِ ما و برای ما است. فردیت و شخصیت خویش را در آن دنبال میکنیم و در یک کلام احساس بودن میکنیم. این فردیتها و انتخاببهای اصیل برای ساختار قابل تحمل نیست، از این رو ساختار با آگاهیهای کاذب به دنبال تثبیت وضع موجود است؛ وضعی که در آن همه چیز خوب جلوه داده میشود و هرگونه جهان دیگر یا زیست متفاوتِ مطلوب نفی میشود.
سپاس از شما که ضرورت آگاهی، آزادی و زیستنی اصیل را به ما یادآور شدید.
تلاشهایتان پایدار