مگر می شود از نمایش در ایران گفت و نام بهرام خان بیضایی به میان نیاید؟! مگر می شود از حمله تازیان به سرزمین پارس گفت و "مرگ یزدگرد" او به ما نهیب نزند؟ مگر می شود تاریخ مشروطه مطالعه کرد و از شاهکار بی بدیل اش "ندبه" به آسانی گذر کرد؟ و هزاران مگر می شود دیگر ...
روزها می آیند و می روند اما حکایت "شب هزار و یکم" نقل دیگریست ...
بسیار خرسندم که نمایشنامه "پرده خانه" توسط هنرمند گرانمایه و با تجربه بانو گلاب آدینه به زیبایی اجرا شد و در تاریخ ثبت شد. هنوز هستند شیر زنان و شیر مردانی که ندای آزادگی و حق طلبی سر میدهند. اینان فرزندان راستین سرزمین اهورایی ایران هستند. بسان روزبه پور دادویه، احمد کسروی، ابراهیم پور داوود، بانو صدیقه دولت آبادی و بسیار بزرگان دیگر که اجازه ندادند فرهنگ یونانی و رومی و عربی و ترکی و مغولی بر ما چیره شود. اینان پاسداران حقیقی سرزمین مان هستند. ما فرزندان ایران به آنها افتخار میکنیم. در طول قرن ها، هر وجب از خاک این مرز و بوم با خون دلیران و جانبازان ایران زمین آبیاری شد، تا ایران همچنان زنده و سربلند بماند، بسیار کسان بدین سرزمین روی آوردند تا آن را از پای در آورند، اما همه آنان رفتند و ایران بر جای ماند و در همه این مدت، علیرغم تیرگیها، این سرزمین فروغ جاودان همچنان تجلی گاه اخلاق و کانون ابدی اندیشه باقی ماند. دمت گرم و دلت خوش باد بانو گلاب آدینه ...