اثری شریف و دغدغهمند.
در اجرا به نظرم گروه با توجه به بضاعت و امکاناتی که داشت حداکثر توجهی که باید به جزئیات دکور و لباس و نور و صدا میکرد را کرده بود. در بازیها هم تنها نکتهای که بعضاً به چشم میآمد، عدم درگیر بودن یکی دو بازیگر با فضا و عجله برای رسیدن نوبت و بیان دیالوگ بود. - تأکید میکنم یک دو بازیگر و فقط بعضاً - که این خرده هم (اگر بشود اسمش را خرده گذاشت) در میان تلاش تمامی هنرمندان کاملاً قابل چشمپوشی است. تعویض صحنهها و خط روایت داستان هم کاملاً راضیکننده بود.
در متن ولی هنوز هم نمیدانم با یک کار پراستعاره روبرو بودم که باید پشت انتخاب اسم شخصیتها هم دنبال دلیل باشم، یا اثر در روترین حالت ممکن حرفش را میزد. چه پراستعاره چه صریح، اثر آنچه که باید میگفت را گفت. هم وضعیت فعلی جهان (یا کشور یا جامعه) را ترسیم کرد، هم از چرایش گفت، هم راهکار بیان کرد، هم هشدار داد! که برای شخص من این آخرین مهمترین بود. هشدار از فرجامی که گریبانگیرمان خواهد شد اگر نسنجیده حرکت کنیم و خام حیلۀ زبانبازان منفعتطلب شویم یا کسی را بر مسند ادارۀ امور بنشانیم که در لذت قدرت، قلب خواهد شد.