اسم نمایش باعث می شه ناخودآگاه فکر کنیم نمایش در مورد استرالیا است یا در اونجا اتفاق می افته اما شاید فقط برای تداعی دوری و تنهای این جزیره از
... دیدن ادامه ››
اسمش استفاده شده نمایش در مورد ظلم ها،جبرها، مرزها،کشتارها،و تمام زشتیهای است که ممکنه زنان در جوامع مختلف به خصوص جوامع سنتی خاورمیانه ای تجربه کنن.
در صحنه با سه جعبه فلزی تابوت مانند شیشه ای و سه سکوی چوبی که در ارتفاع با هم متفاوت هستند مواجه ایم.
سه کاراکتر،سه تابوت و سه سکو من رو یاد تثلیث و سه گانگی انداخت اما اینجا با پدر پسر و روح القدوس مواجه نیستیم با " زن ، زنده ماندن و آزادی " مواجه ایم.
کاراکترها از تابوت بر می خیزند تا داستانشون رو برای ما تعریف کنند و دوباره مجدد به تابوت بر می گردنند.
دو شخصیت مرد در سایه کاراکتر زن نقش پیدا می کنن و همینطور مردان غایبی که که باعث شدن زن رهایی و آزادی اش رو نه روی زمین که در آسمان و دریا جستجو کنه، وقتی به عمق تاریک دریا (آفرینش انسان در تاریکی سه گانه است) فرو می ره احساس رهایی بیشتری داره تا روی زمین، با حسرت به موج های دریا نگاه می کن و برای فرار دورترین نقطه زمین رو انتخاب می کنه، تلاش برای رسیدن به آزادی نیاز به زبان و نژاد مشترکی نداره حتی پسر لال هم می تونه عمق این خواسته رو درک کنه و همراه بشه با زن برای رسیدن به سرزمین موعود اتوپیای که پر از مهاجر از کارتون مهاجران تا نمایش استرالیا و همچنان هم این مهاجرت ها به لطف شرایط جوامع ادامه داره!
بازیها خوب بود،موسیقی زنده کار خیلی دلنشین و جذاب بود، حرکت سکوها و نورپردازی صحنه های زیبایی خلق کرده بود.
با آرزوی موفقیت برای گروه