در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمدحسن خدایی درباره نمایش مامان: در باب مادرانگی و کهنسالی نوشته محمدحسن خدایی منتشر شده در روزن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:41:47
در باب مادرانگی و کهنسالی

نوشته محمدحسن خدایی

منتشر شده در روزنامه اعتماد

عروسک‌ها امکان فرارفتن از واقعیت زندگی روزمره هستند. آن‌ها تخیل را بارور می‌کنند و اجازه می‌دهند فضاهای تجربه‌نشده به میانجی حضورشان تجربه‌پذیر شود. این یاران همیشگی انسان‌ها، از سپیده‌دمان تاریخ پا به عرصه وجود گذاشته و تا هم‌اکنون، همراه ما بوده‌اند. امروزه آنان را در تبلیغات تلویریونی، شوهای نمایشی و کارزارهای سیاسی مشاهده می‌کنیم که فضاهای تازه می‌سازند، روایت‌ها را به پیش‌ می‌برند و از ملال‌ و خشونت‌ جهان می‌کاهند. بنابراین رابطه ... دیدن ادامه ›› انسان و عروسک، تاریخی پر فراز و نشیب دارد و هیچ‌گاه منقطع نشده است. با این اوصاف می‌توان به نمایش عروسکی «مامان» پرداخت که این شب‌ها در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر در حال اجرا است. نمایشی مناسب بزرگسالان که رابطه این روزها پرتلاطم والدین و فرزندان را می‌کاود و طرح پرسش و مسئله می‌کند. «الهام سلج محمودی» در مقام نویسنده و کارگردان، تلاش دارد وابستگی متقابل یک مادر کهنسال و پسرش را روایت کند. رابطه‌ای که حتی با مرگ و فقدان مادر ادامه یافته و بدل به رویابینی و کابوس‌وارگی زندگی پسر می‌شود. پسر که گویا همچنان در مرحله پیشاادیپی با مادر است، امکان نمی‌یابد مستقل شود و حتی در مسافرت هم گرفتار وجدان معذب در قبال تنهایی مادر است.
نمایش «مامان» به خوبی وضعیت خانواده‌ مدرن امروزی را نشان می‌دهد. در غیاب فرزندآوری متناسب جامعه و با پیر شدن هر چه بیشتر جمعیت، اغلب خانواده‌ها با مسئله والدین کهنسال مواجه خواهند شد که احتیاج به مراقبت و نگهداری دائمی دارند. در نتیجه فرزندان مجبور هستند وظیفه این مراقبت را بر دوش کشیده و حضور کمتری در فضاهای اجتماعی داشته باشند. از یاد نبریم که سپردن والدین کهنسال به نهاد اجتماعی چون «خانه سالمندان» همچنان مذموم است و نگهداری از والدین در دوران کهنسالی یک وظیفه اخلاقی برای فرزندان. پس جای تعجب نخواهد بود که پسر در نمایش «مامان» هیچ‌گاه نتواند مستقل شود و رابطه خویش را با مادر، به شکل طبیعی سامان دهد. تن مادر حتی با مرگ و غیاب هم به‌نوعی هویت‌بخش و معنادهنده زندگی پسر است و مدام به صحنه بازمی‌گردد تا از حال و روز فرزندش آگاه شود.
به لحاظ اجرایی «بازی‌دهندگان» نمایش، با مهارت توانسته‌اند حضور خویش را در خدمت ایده اجرایی کارگردان قرار دهند. به دیگر سخن، بدن بازی‌دهندگان بدل به قسمتی از بدن عروسک‌ها شده و حضورشان را باورپذیرتر کرده است. طراحی صحنه چنان است که فضا به دو قسمت تقسیم شده و دو شکل از زندگی پسر بازنمایی شود. یک فضا مربوط است به زندگی مادر و فرزند و فضای دیگر که در انتهای صحنه قرار دارد جایی‌ است که یک سازه مربع‌شکل تعبیه شده تا دوری پسر از مادر را نمایان کند. سازه مربع‌شکل چرخان است و بی‌ثمر بودن کنش‌های پسر را نشان می‌دهد. او هر چه بالاتر می‌رود بیشتر سقوط می‌کند و گرفتار ملال و سرخوردگی بیشتر می‌شود. ساختار روایی نمایش «مامان» بر مبنای روان‌درمانی شکل یافته است. در این مسیر وقتی از نسبت کنونی پسر با مادر پرسیده می‌شود، پسر را می‌بینیم که به دو بدن تبدیل شده است و دو گفتار متضاد را بر زبان می‌آورد. یک گفتار مربوط است به بدن مثبت‌اندیش و یک گفتار مربوط به بدن تلخ‌اندیش. شاید دیالکتیک مابین این دو وضعیت امکان رهایی و رستگاری را تا حدودی فراهم کرده باشد.
در نهایت می‌توان نمایش عروسکی «مامان» را اتفاقی مبارک از یک گروه همدل و بی‌حاشیه دانست که با شیوه نمایش عروسکی و اجرایی خلاق و به‌اندازه، بار دیگر رابطه والدین و فرزندان را برای جامعه مطرح کند. محدودیت‌هایی که فرزندان در نگهداری از والدین پا به سن گذاشته متحمل می‌شوند امکان تحرک اجتماعی را از آنان تا حدود زیادی می‌ستاند. آینده بسیاری از جوامع پیرامونی چون ایران بر مدار این وضعیت دشوار می‌چرخد و می‌بایست در این رابطه به تامل نشست و گفتگو کرد. جایی که مامان‌های مهربان و کهنسال در تنهایی و انزوا، انتظار حضور فرزندان را می‌کشند.
ممنون از نقدتون ☘️☘️
۳۰ آبان ۱۴۰۲
تحلیلی درست ، به جا و آموزنده🙏 نمایش مامان عالی بود ، دست مریزاد به گروه نمایش👏👏👏
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
حامد چابک
تحلیلی درست ، به جا و آموزنده🙏 نمایش مامان عالی بود ، دست مریزاد به گروه نمایش👏👏👏
جناب چابک ارادتمندم
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید