لورا و کَش، زن و شوهری خدمتکار در یک خانه اربابی هستند. با تحریک لورا و به طمع ارباب شدن، کش صاحبکار خود را میکشد و ارباب خانه میشود. در پی
... دیدن ادامه ››
این قتل، قتلهای دیگری نیز اتفاق می افتد و لورا در اثر فشارهای روانی ناشی از آن دچار جنون شده و خودکشی میکند.
آنچه که در یک جمله میتوان برای این نمایش گفت قاب زیبا و هماهنگی و یکپارچگی است. نمایش ترکیبی است از روشنایی ها و تاریکی ها که وهم و خیال ، ترس و تردید و جنایت و مکافات را به خوبی نشان میدهد وکارگردان از این خاموشیها علاوه بر مقاصد انتقال مفهوم به منظور تغییر دکور و جابجایی های بازیگران نیز استفاده میکند. در صدا ، موسیقی و افکتهای شنیداری نیز همین ترکیب وجود دارد. گاهی شلوغی و فریاد و همهمه و موزیکِ پر طمطراق، گاهی سکوت مطلق. این ریتم و هماهنگی تماشاگر را مجذوب و میخکوب میکند.
بازی بازیگران مجموعاً یکدست وگویاست. اصولا نمایش کم فروشی نمیکند. در بازیهای بدنها، دیالوگ گویی ها در طراحی و دوخت لباس که به شکلی قابل قبولی متناسب و در اندازه نمایش است ، در گریم قوی، اکسسوارهای صحنه و ...
علیرغم هماهنگیهای اجرا، متن با اجرا همراه نیست و تقریبا یک سوم میانی نمایش، قصه از نفس میافتد و حرکات و اکتها بار نمایش را به دوش میکشد. تکرار جملات و تاکیدهای چندباره، متن را دچار کم حرفی نشان داده و رو به کسالت می گذارد. علت پرداخت طولانی و چندباره به مرگ ماتی و یا مباشر چندان روشن نیست. عشق و علاقه میان دختر ارباب و مباشر کارکردی ندارد و حتی جایگزینی کشیش تقلبی و انگیزه وی برای تحریک کش به قتل توجیه ندارد.
اما آنچه نمایش را به شکلی متمایز و جذاب نشان میدهد میزانسن های درست و قاب بندیهای تصویری است. کارگردان به خوبی از تمامی صحنه به درستی استفاده میکند دوری و نزدیکی بازیگران و دکورهای متحرک به درستی به کار گرفته شده و تقریبا تمامی صحنه ها همچون قابهای نقاشی، نقش و ترکیب بندی شده است.
در مجوع نمایش چشم نواز «اسب قاتلین» کاملاً ارزش دیدن داشته و بسیار قابل توجه و تحسین برانگیز است که با خوش سلیقگی به شعور مخاطب خود احترام میگذارد.