جمعه نمایش رو دیدم. نمایش به دنبال به تصور کشیدن آشفته ذهنی ها و پریشان حالی های یک پارانوئید اسکیزوفرنی است که خودش به شدت از اینکه به او برچسب «دیوونه» بزنند، خشمگین می شود. نمایش سعی می کنه ریشه ها این موضوع رو در بخش های مختلف زندگی این فرد دنبال کنه و البته در نهایت به شفادهندگی عشق و موسیقی ختم میشه. من ذهنیتی از کار، قبل از دیدنش، نداشتم ولی با خوندن کامنت ها، انتظار نمایش خیلی قوی تری و با کیفیت تری رو از از هر لحاظ داشتم -علی رغم تلاش قابل ستایش بازیگران و سایر عوامل اجرایی- که در مجموع انتظار من رو برآورده نکرد.