«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
جمعه نمایش رو دیدم. نمایش به دنبال به تصور کشیدن آشفته ذهنی ها و پریشان حالی های یک پارانوئید اسکیزوفرنی است که خودش به شدت از اینکه به او برچسب «دیوونه» بزنند، خشمگین می شود. نمایش سعی می کنه ریشه ها این موضوع رو در بخش های مختلف زندگی این فرد دنبال کنه و البته در نهایت به شفادهندگی عشق و موسیقی ختم میشه. من ذهنیتی از کار، قبل از دیدنش، نداشتم ولی با خوندن کامنت ها، انتظار نمایش خیلی قوی تری و با کیفیت تری رو از از هر لحاظ داشتم -علی رغم تلاش قابل ستایش بازیگران و سایر عوامل اجرایی- که در مجموع انتظار من رو برآورده نکرد.
چهارشنبه نمایش رو دیدم. نمایش از جهات مختلف خوبه. از نظر بازی، دکور، موزیک، نور، طراحی لباس خوب بودند. بین و همراه با اپیزودها گاها حرکات نمایشی هم اجرا میشه که تلفیقی خوبی با کلیت کار دارد. زبان نمایشنامه رو من خیلی دوست نداشتم و خیلی به زبان محاوره و عامیانه نزدیک شده بود. برخی بخش های زندگی نامه گالیله رو شاید می شد برجسته تر کرد برای مثال خود جلسه محاکمه که البته نمایش خیلی سریع ازش عبور کرد. نمایش در زمینه اش طنزی داره که بیشتر در نقش خود گالیله است. زمان کار نسبتا طولانیه ولی ریتم نمایش تقریبا خوبه. در مجموع دیدنش رو حتما حتما حتما پیشنهاد می کنم.
سه شنبه و اجرای اول رو دیدم. در ابتدای کار و پیش از دیدن، ذهنیت گیشه ای بودن کار رو داشتم که البته این گونه نوبد و هرچند که طبیعی است که محبوبیت بازیگر نمایش، پای طیف بیشتری از مخاطبان را به تماشای این نمایش کشانده بود. نمایشنامه رنگ و بوی طنز داره اما تلخ. بازی ها خوب بودند ولی در مجموع به نظرم از سطح متوسط فراتر نمی ره. گویی چیزهایی کم دارد. در نهایت این حس رو به تماشگر منتقل نمی کنه «به... عجب تتاتری بود». با آروزی موفقیت
نمایش در چهار داستان متفاوت روایت میشه؛ از این جهت با داستان های مختلفی روبه رو هستید. در مجموع از جهت داستانی خیلی روایت خاصی نداره و شاید کمی به کلیشه هم نزدیک میشه. بازی های نسبتا خوب هستند. من اجرای سوم رو بیشتر پسندیدم. در مجموع تتاتری نیست که چیزی به شما اضافه کنه.