در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | حسین موسوی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:57:53
 

در جست و جوی درام، همین!

 ۰۷ اردیبهشت ۱۳۷۹
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش مادر و افلیج i
تئاتر مدرن در نظر من چنین چیزی است. کوبنده، پر احساس و جسور در روایتگری ، بدون اینکه خلا پیرنگی عمده ای داشته باشد و یا احساساتی و بی منطق شود.
یک متن کم ایراد که هوشمندانه نوشته شده و خلا های روایی اثر به بهترین شکل ممکن توسط فرم اجرا پوشش داده می شود. در کنار نوآوری های فرمی،خوش سلیقگی و خلاقیت بصری در کنار بازی های درخشان محیا مهدی زاده و سحر خداداده، اثر را نزدیک به یک تئاتر کامل می کند، هر چند که به عقیده من در سه موضوع هنوز جای کار دارد: نخست موسیقی که بزرگترین نقطه ضعف اثر است و کیفیت و هماهنگی لازم را ندارد.دوم اینکه هنوز هم روایتگری جای بیشتری برای مقابله با فرم اثر دارد و شاید روایت بیشتر و البته انتزاعی تر و با المان های کمتر، اثر جذاب تری خلق می کرد. و در نهایت دقت و کیفیت پروداکشن کار. اگر کیفیت موسیقی و پروداکشن تئاتری مثل هیدن در این اثر بود، مادر و افلیج یک تئاتر «کامل» می شد.
محیا مهدی زاده از «لهجه ها» نشان داده که استعداد فوق العاده روشنی در صحنه تئاتر ایران است و «مادر و افلیج» یک پیشرفت بزرگ برای اوست.
مرسی که انقد با دقت کار گروه دیدید و ممنونم بابت نگاهتون💫🙏🏻🤍🩵
ممنونم از نگاشته پر معنای شما
۱۷ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درباره اثر: جُنگ و سیاه بازی بود، تئاتر ولی بعید است
اما در مورد سایه سنگین قلم مساوات روی این اثر:من نمی دانم محمد مساوات چقدر با سازندگان اثر در ارتباط بوده و تاثیر گذاشته و جدا از این موضوع، متن های کلاسیک طور مساوات را کمتر دوست دارم ؛ اما به عقیده من قلم مساوات بسیار بسیار شخصی است و کمتر کسی به جز خودش می‌تواند آن چه را که می‌نویسد ، به درستی بسازد. مثال در دسترس اش، «بی پدر است که اگر خود تئاتر را دیده باشید و بعد با متن نمایشنامه چاپ شده مقابله کنید - جدا از تغییرات اجرایی - انگار که دو اثر متفاوت را تجربه می کنید.
حالا اینکه ایراد این اثر از مبدا متن است یا مشکل صرفا در اجرا است را نمی دانم.
ارزش دیدن داشت؟ بله
بازی ها بسیار خوب بود؟ بله
ایده نابی داشت؟ تقریبا
بیش از اندازه طولانی و پیرنگ بیش از اندازه کوچکی داشت؟ بله
اثر خوبی بود؟ نه چندان
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش رجوع i
بازی های خوب و خیلی خوب، رفت و برگشت خوب دیالوگ ها، متن منسجم. همه ی این ها باید این کار را به نمایشی خوب تبدیل کند، اما اینطور نیست. رجوع در فرم روایی فوق العاده است، اما در فرم اجرایی تنبل است و در اساس دراماتیک خود فلج: جاذبه های بصری ندارد، اتفاق ندارد، پیرنگ منسجمی ندارد و شبیه یک اسکیت چهار اپیزودی یک شوی طنز قدیمی به نظر می رسد. درست است که المان های مدرن چپ و راست در آن ریخته شده، اما در پیچیدگی های روایتگری، دغدغه و موضوع شدیداً لنگ است. در واقع ایده مستحکمی برایش پرداخت نشده و این باعث می شود با اینکه متن خوب و حتی جاهایی خلاقانه نوشته شده ( هر چند که تصاویر و باور های کلیشه ای متعددی هم در آن جا گرفته ) ، در نهایت اثر خوبی نباشد و این آنچنان توسعه پیدا می کند که بعضی از لحظات، نمی توانید تفاوت اثر را با جنگ های شادی حس کنید.
آیا ارزش دیدن دارد؟ شاید. سرگرم کننده است و سر ضرب.
ممنونم از حضور و نقدتون.
۲۵ فروردین
Arsham Shahrooei
اومدم اینجا نظر بنویسم و با خوندن کامنت آقای حسین موسوی تقریبا کل چیزهایی که میخواستم بنویسم رو دیدم. با این تفاوت که با کمی چشم پوشی بیشتر از معایب و کاستی های این اجرا بنظرم میشه گفت با دیدنش ...
خیلی خوشحالم با اجرا حالتون خوب بوده ممنونم از نقد شیرینتون
۲۵ فروردین
بسیار دقیق. جامع و مانع
۲۵ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تنها و تنها نکته مثبت این نمایش بازی احمد افشاری بود که اون هم از اوجش فاصله داشت.
در ضمن محتوای وهن آمیزی برای جامعه امروز داشت.
کار بد نبود، ولی خب چیز خاصی هم برای ارائه نداشت. یک اجرای مختصر از یک متن قوی از سارتر. انتظار من اینه که شما فضای متن رو به دست بیارید و متناسب با مخاطب امروز بکنید ، نه اینکه بخشی هایی از متن رو انتخاب کنید و با لحن کتابی برای مخاطب اجرا کنید. بماند که همین تلخیص متن باعث پرش روایی شده بود.
بازی ها هم انگار که راست از توی ترجمه درآمده بودند. حس ترس، تردید، عذاب وجدان، عشق همگی انگار توصیف کتابی بودند و بازیگر / بازی‌گردان با اینکه بد عمل نکرده بودند اما تحسین برانگیز هم نبودند.
به خاطر ریتم و متن خوب، ارزش یکبار دیدن رو داره.
۱۴ نفر این را خواندند
.عطا. این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این کار داستان دارد و از این جهت برای من قابل احترام است، هر چند که بن مایه داستان خوب عمل نیامده و شدیداً درگیر کلیشه های احساس برانگیز شده و ترکیبش با طنز سیتکامی، کار را به سمت ملودرام پیش می برد که سلیقه من نیست.
بازی ها هم در مجموع خوب بودند، به خصوص فرزانه خان محمدی که عالی بود و پویان جناتی که بازی چندوجهی قابل قبول و روانی داشت.
در مجموع ارزش یک بار دیدن را دارد.
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش موش‌ها i
گریم خوب بود، بقیه ی کار خوب نبود.
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش محیط زیست i
اجرا ارزش یک بار دیدن را داشت، گرچه پر ایراد هم بود.
با این که شخصاً چنین موضوعاتی را برای متن نمی پسندم، ولی ایرادی در اساس متن نمی بینم، بلکه معتقدم خوب عمل نیامده و مهم تر از آن ، در مدیوم درستی نیست. داستانی که در از کنش و واکنش کلامی است و شوخی های سیتکامی، خب این ها متعلق به مدیوم تصویر اند نه صحنه. در تئاتر با هزار محدودیت رو به رو آید که شوخی ها رو عقیم می کند و تقریبا ابزاری برای نوسان دادن به یک‌نواختی خسته کننده این کنش و واکنش های کلامی ندارید. به نظرم اگر این اثر یک فیلم بلند بود، فوق العاده جذاب تر و اثر گذار تر می شد، ولی الان یک اثر خیلی معمولی است که فقط کمی از متوسط بالاتر است.
بازی ها البته کاملا به جا بودند و بخشی از بار اثر را به دوش می کشیدند.
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش آوینیون i
کار خیلی خیلی خوب بود. به نظرم ایراداتی عمدتا در مورد ریتم، روایت و جلوه های تصویرس داشت، اما آنقدر خوش ساخت و دلنشین و پر انرژی بود که به راحتی بشود آن ها را نادیده گرفت. عبدالحمید گودرزی چه قدر عالی، عالی بود.
به نظرم نیم نگاهی هم به فیلمنامه کردم متن داشته باشید آقای معینی، کاملا ظرفیتش را دارد.
سلام ارادت
شما لطف دارید
خیلی خیلی ممنون
کیف کردیم تو این شبها باهاتون
خدارو شکر که لطف شما و خودش شامل حال آوینیون شد
۳۰ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر کسی از دوستان می‌دونه که این کار از کدوم نمایشنامه ( یا نمایشنامه‌ها ) ی ویسنی یک برداشت شده، ممنون میشم بهم بگه
سینا نداف (sinanaddaf)
نمایشنامه ی /حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیده ان باشه/ اثر ماتئی ویسنی یک
۱۲ دی ۱۴۰۲
خریدار
حسین موسوی (insearchofdrama)
سینا نداف
نمایشنامه ی /حواستون به پیرزنهایی که از تنهایی پوسیده ان باشه/ اثر ماتئی ویسنی یک
منطقیه 😂
متشکرم 🙏
۱۲ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در مجموع کار قابل قبولی بود و ارزش دیدن دارد. نوسان و پارگی نسبی بین اپیزود ها شاید بزرگترین ضعف کار باشد. به طرز عجیبی دراماتورژی بعضی از اپیزود ها نسبت به بقیه خیلی افت داشت.
بازی ها هم همینطور ، بعضی بازی ها اصلا قابل دفاع نبودند و بقیه واقعا خوب.
راستی چقدر محمد نیازی و علی ایزدی در اپیزود مرد نابینا و سگ فوق العاده بود!
عااالی بوددد
به شدت پیشنهاد میشه
۱۱ دی ۱۴۰۲
یک نمایش فوق العاده ، با موضوعی که به روند اتفاقات داخلی کشور به خوبی پرداخته بود
اپیزودها به خوبی چیدمان شده بود و کاملا قابل فهم برای مخاطب
بازی ها اکثرا خوب و قابل دفاع بودند ، مخصوصا جناب عباس خداوردیان عزیز
در مجموع نمایشی است که باید حتما دید
با تشکر و آرزوی موفقیت های بیشتر برای تیم خوب این نمایش
۲۲ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کار بد بود، خیلی بد و این من را ناراحت می کند نه فقط از این جهت که کار بدی دیدم، بلکه از این جهت که امیر علی ابراهیمی تا ترین حرفه ای و حتی قلندرو کارگردان خوبی بود ، و حتی به او امید داشتم که جزو خوب های تئاتر بشود. اما خب نشد.
حوصله ی نقد من کوتاه شده و چیز زیادی هم برای گفتن نیست. تئاتری که بازیگرانش حتی به درستی تمرین بیان نکرده اند، متنی که پیچیدگی بیهوده و شلوغی بی معنی اش را افتخار می پندارد و کرئوگرافی هایی که مطمئنم رقص کودکان دبستانی بهتر از آن هاست؛ و حتی شیوه عجیب و غریب بازاریابی آقای ابراهیمی برای کار.
جای تأسف بسیار است، همین !
نمایش در نظر من چهار ستاره بود اما پنج دادم چون به نظرم امتیاز کل 2.8 بیش از اندازه برای چنین اثری پایین است.
«ریچارد کوتاهی...» یک جنون 80 - 90 دقیقه ای متداوم و البته کمی بیش از اندازه است. از دست تجاربی است که در صحنه تئاتر ایران کمتر پیدا می کنید و ارزش یک بار که هیچ، احتمالا دو سه بار دیدن هم دارد، گرچه ایرادات بزرگی هم: آشوب روایی کار - که از قضا کار را فوق العاده کرده - از همان ابتدا برای بیننده ای که مخاطب روایتگری غیر خطی و نو نیست، گیج کننده خواهد بود و به نظرم در بیست دقیقه آخر، حتی برای بیننده ای که مخاطب اصلی این اثر است هم طاقت فرسا خواهد شد. میان کار موتیف ها گاهی اضافه اند و بعضی روایت ها هم بیش از حقشان کش آمده اند. اغراق هم در بازی ها و بازی گردانی ها - با این که متناسب با فرم روایت آن است - در مواقعی زیاد میشود و تنه به تنه تئاتر کودک می زند.
بازی ها در مجموع خوب بودند، به خصوص احمد افشاری ،امین مهران و علی چایچی. علی چایچی استعداد خاصی در تئاتر است که - به نظر من - باید بیشتر دیده شود.
نور خوب بود و دکور هم. موسیقی کمی عجیب بود که البته مطمئن نیستم ناشی از مشکل فنی در شب اجرایی که من تماشا کردم بوده یا تم خود اثر.
به هر شکل، تجربه منحصر به فردی بود و من لذت بردم.
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش آش i
بازی ها خوب بودند، اما متن، کارگردانی ، نورپردازی ، صدا همه چیز افتضاح. آقا نسازید اصلا! اگر تئاتر اصفهان این است، چه بهتر که نباشد. حقیقتا حجم بی کیفیتی و خود فروشی برای اجرا رفتن شرم آوره.
در ضمن تئاتر مراسم افتتاح دولتی نیست که شب اول اجرا چند سخنرانی می آورید و نیم ساعت مخاطب را معطل می کنید!
پویان اصغری (artaqua)
دوست عزیز:
متشکرم بابت نظرات شما
بهتر است یک اثر هنری، مورد نقد و بررسی منصفانه قرار دهید و بکار بردن کلمه "افتضاح" نه تنها کمکی به پیشرفت اثر نمی کند بلکه این دیدگاه به ذهن خطور می‌کند که نظر شما، نه در جهت بهبود اثر و پیشرفت تئاتر اصفهان بلکه در جهت تخریب اثر و تیم اجرایی ست.
باعث مسرت است اگر نقد شما ، در مورد متن را بدانم تا بیشتر به اصلاح آن بکوشم و ضعف های آن رو برطرف کنم.
۰۹ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش خودهوشی i
به چشم یک پرفورمنس به اثر نگاه کنید و فقط تصاویر بدیعی که در طول اثر ایجاد می شد برای من کافی است که از این کار فوق العاده راضی باشم.
البته که دوست داشتم تعامل با تماشاگران کمی شدید تر باشد.اندکی محافظه کاری در اثر - به نسبت که اینکه خود را هپنینگ آرت می ماند - حس می شد که اگر نبود اثر فوق العاده تر می شد.
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش لهجه‌ها i
لهجه ها ارزش دیدن دارد هر چند که ایراداتی هم در تجربه اش هست.
یک ایده، متن پرداخت درخشان، یک اجرای متوسط رو به خوب که البته متن را هم کمی پایین می آورد.
بازی محیا مهدی زاده کاملا به جا بود و حتی می شود گفت خیلی خوب، اما مشکل اصلی در بازی ها نبود و در منطق اجرا بود. تئاتر به هر حال یک هنر تصویری است و حتی اگر مونولوگ است، ایجاد موقعیت ها و حرکات تصویری ضروری است، اما لهجه ها از این جهت کاملا لنگ است. این کم بودن حرکت، تصویر و واقعه ی تصویری در اثر، موجب می شود که متن هم آسیب ببیند. متن - به درستی - پیرنگ پر جزییات و طولانی ندارد، مثل سه قطره خون صادق هدایت. اما یک تقریبا تک‌گویی طولانی یک ساعته باعث می شود تا خرده پیرنگ ها از پیرنگ اصلی انگار که بزرگ تر شود و تماشاگر را از نفس بیاندازد.
بازیگر مرد بسیار پر تپق بود که خب، خیلی آزار دهنده است. نور و موزیک هم تقریبا ابتدایی به نظر می رسیدند که کیفیت خوب کلی اثر را تحت تاثیر قرار میداد.
با این حال، اثر ، چه به لحاظ ایده‌‌ و متن، چه به لحاظ پیام عمیقش و چه به لحاظ بازی بازیگر اصلی، فوق العاده ارزشمند و دیدنی بود. خسته نباشید و آرزوی پیشرفت روزافزون.
ممنون از لطفتون خیلی خوش حال شدم انقد با دقت کار دیدید🙏🏻🤍
۲۶ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نظرم تجربه ی خیلی خوبی برای یک تئاتر است و با اینکه اثر پایان دوره هنرجویان است، اما تا حد خیلی خوبی حرفه ای به نظر می رسد.بازی ها و المان های اثر خوب هستند، نور بد نیست و موزیک هم گرچه کمی بی نظم است اما هوشمندانه انتخاب شده. پیرنگ مرکزی شاید اگر قوی تر بود و پیوند بین اپیزود ها از جنس داستان بود و نه صرفا المان ها ، به نظرم اثر فوق العاده ای را رو به رو بودیم.
به نظرم بزرگترین مشکل اثر، اتفاقا اصرار آن به آزاد بودن تماشاگران است.در اجرایی که من دیدم تقریبا چیزی به اثر اضافه نکرد و گاهی حتی حرکت های تماشاگران به تجربه اثر ضربه می زد. فکر می کنم برداشت بسیار اشتباهی که در مورد تئاتر به اصطلاح تعاملی در ایران وجود دارد، این است که صرف شکستن دیوار چهارم یا آزاد گذاشتن مخاطب برای دخالت در نمایش، کافی است. مشکلی که در مخاطب جابر رمضانی هم بود. در حالی که یک پرفورمنس یا تئاتر تعاملی، خودش مخاطب را هوشمندانه درگیر می کند، حدود و اختیارش را به او نشان می دهد و حتی جایی او را اجبار به تعامل می کند، یکی از بهترین مثال هایش هم ریتم صفر آبراموویچ است. قرارداد اجتماعی دیوار چهارم در تئاتر با صرف شکسته شدن، نیاز به یک قرارداد اجتماعی جدید دارد هر چند ناملموس. آیا اگر در وسط نمایش من وارد مکعب می شدم و یکی از بازیگران را محکم می زدم ، اثر تاب آوری لازم را داشت؟ احساس من این است که حداقل آن اپیزود از هم می پاشید. صرف ایستاده بودن بعضی از تماشاگران، فرسودگی جسمی می دهد که کم کم میل آن ها به تعامل را می گیرد در حالی که این تعاملی یا به قوای آزاد بودن تماشاگر، یکی از المان های اساسی این اثر به دید من است.
به هر شکل ، به گروه اجرا خسته نباشید می گویم و به نظر اثر بسیار خوبی است. حرف آخرم هم اینکه، ای کاش در تبلیغات و اطلاع رسانی ها، به جز مدرسه این جا و هیلاج، تاکید بیشتری بر روی عوامل اثر می شد.
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش خانه عروسک i
اثر پر بود از ایده های نو و جالب توجهی در فرم، که متاسفانه در اجرا به نظرم تا حد زیادی ناموفق بود.
کورئوگرافی ها هسته اجرا بودند، اما ناهماهنگ، گاهی اضافه و گاهی کم و گاهی بی کیفیت به نظر می رسیدند. ایده های نورپردازی جالب بودند اما اجرای نورپردازی بسیار ضعیف بود و عملا در بخش های به تعریف بصری نمایش آسیب می زد. ایده استفاده از موسیقی هم به گونه ای که در نمایش حل شود، بسیار جالب است اما مجددا در اجرا مشکل دارد: بیش از اندازه کم است و بی نظم است. چیزی بیش تر از همه توی ذوق من زد، بیان بازیگران بود، به جز فرزام صفاریان، به نظر من بقیه در بیان مشکل داشتند به خصوص بازیگر نقش اصلی. اگر اینطور بیان و ادای دیالوگ جزئی از نقشه ی نمایش است، با احترام می گویم که خیلی بد از آب درآمده.
مضافاً این مشکل هم وجود دارد که این اثر در روایت نمایشنامه ایبسن، صرفا به خلاقیت در فرم اکتفا کرده و این باعث شده پیرنگ و زبان نمایش نسبت به فرم اجرای آن ثقیل شود و گاهی حتی گیج کننده شود.
در مجموع ، فکر می کنم اگر روی اجرای اثر بیشتر کار شود و ایده های خوبی که در فرم وجود داشت پخته تر شود با اثر خوبی رو به رو شویم، هر چند که در اجرایی که من دیدم اینطور نبود.
به هر شکل، خسته نباشید به عوامل اثر.
سلام دوست عزیز
خیلی ممنون از حضور و درج نظرتون🙏🍀💙
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حسین موسوی (insearchofdrama)
درباره نمایش گالمکس i
آقای کارگردان آخر نمایش گفتند که در تیوال نظر بدهیم و ترجیحا نظر های مثبت را بنویسیم. قصدی هم بر نقد نوشتن بر روی این کار نداشتم. اثر خوبی نیست اما آنقدر هم بد نیست که یک زنگ هشدار جدید باشد. اما این که راست راست جلوی مخاطب بایستی و بگویی لطفا نقد منفی ننویس و به خودم انتقال بده، خودش یک زنگ هشدار بزرگ است. یک فرهنگ غلط است که تئاتر را به ذات یک هنر متعالی می بیند و بقیه ماجرا، فقط درآمد زایی از فروش این هنر متعالی و به قول یکی از اعضای تیم اجرا، «این اثر مستقل» است. اشتباه نشود، با درآمد زا شدن و ایجاد توجیه اقتصادی برای تئاتر مخالف نیستم و بر آن پافشاری می کنم؛ اما حتی در ادبیات تجاری مدرن، هدف یک بنگاه صرفا خلق « درآمد و سود » نیست بلکه هدف اصلی خلق ارزش است. و جایگاه نقد در این میان چیست؟ دقیقا مخالف آن چیزی که مدام می شنویم: « نقد سازنده ». کار نقد، تخریب است، به چالش کشیدن است. خیلی از کار هایی که من دوست داشته ام، بسیاری به آن نقد های تندی داشتند. بسیاری از کار هایی که من نقد تند به آن دارم - مثل این کار -، بسیاری جوانب مختلف آن را دوست داشته اند؛ و آن چه که نقد می پالاید، نقاط منفی عمده ی آثار است: یک اثر نقاط منفی بیشتری دارد و یک اثر کمتر، از دیدگاه من مخاطب. هر اثر هنری مانند یک سازه است. من مخاطب یا شاید منتقد، آن جای که فکر می کنم این سازه کج رفته یا سست است را با پتک می کوبم، محکم یا ملایم. اگر واقعا سازنده این سازه - همان سازندگان این اثر - به درستی این بخش را ساخته باشند و من منتقد اشتباه کرده باشم، قواعد زیبایی شناسی جمعی مانع از فروریختن این ساختمان می شود. اما اگر به صرف اینکه ممکن است من مخاطب یا منتقد اشتباه کرده باشم، پتک را به کج روی احتمالی این سازه نکوبم چه؟ « تا ثریا می رود دیوار کج ». مگر نه آنکه سینما کلاسیک میراث ارزشمند هنر دراماتیک است، همانطور که موج نو؟ با این حال موج نو متولد نشد، و سینما را پیش نبرد مگر با نقد های اساسی که در کایه دو سینما علیه سینما کلاسیک نواخته شد و از قضا این نقد ها بسیار رادیکال بود. مدیوم تئاتر ایران امروز، از هزاران عامل درونی و بیرونی رنج می برد و هیچ انتظاری از آن نیست که در درخشان ترین دوران خود باشد؛ اما آنچه که می تواند تا قهقرای اضمحلال آن را پیش ببرد، خود مقدس بینی آن است و نقد، هر چند تند و بیجا که نقد من هم می تواند آن باشد، سیلی محکمی است نه برای آزار، که برای بیدار کردن این بدن رو به موت تئاتر در بوران تاریخی اکنون.
در نهایت، کار آنقدر هم کار بی کیفیتی نبود، برای آن تلاش شده بود؛ بازی هم تا حد قابل قبولی خوب بودند - به جز محمد عمادی ... دیدن ادامه ›› که فقط خوب نبود و فوق العاده خوب بود و متاسفم که کار دیگری از او نیافتم - و اثر هر چند داستان پخش و عقیمی داشت اما همچنان فاجعه یا خیلی بد نبود. اما آن چه که می تواند تا ناخودآگاه کارگردان و نویسنده و بازیگران و سایر عوامل اثر بنشاند و آن ها را به بهبود یک اثر نه چندان خوب به یک اثر خوب یا قابل قبول سوق دهد، نقدی است در عموم - و در امروز سکویی مانند تیوال - فریاد شود و هر چند ممکن است عوامل را ناراحت کند، اما شاید هم شوک ناخودآگاهی باشد برای بهتر شدن.
درود بیکران🙏🏻... ممنون که تماشا کردین. بیشتر ممنون به خاطر آموزه‌های شما در باب نقد. آموختیم🌿
۰۴ خرداد ۱۴۰۲
خریدار
حسین موسوی (insearchofdrama)
شهریار قوتی
جناب موسوی عزیز 13 خط نوشتن که ثابت کنن چرا لازم است که نقد کنن در حالیکه کسی انتظار این همه ذکر دلیل را نداشته است حتی عوامل این نمایش. نقد، حق بیننده و بویژه منتقد حرفه ای است و نیاز به این ...
حقیقتا نمایش برای من خیلی جای نقد نداشت و خنثی بود. چیزی که جای نقد داشت، فرهنگ ملایمت در نقد حرفه ای تئاتر در فضای فعلی تئاتر ایرانه و حتی به بیان بهتری فرهنگ ضد نقدی که وجود داره. به عقیده من آن چیزی که بدیهی به نظر میرسه، جای بحث و صحبت بیشتری داره پیش از بحث درباره اون چیزی که به نظر جای بحث زیادی داره. در فلسفه هم اگر نگاه کنید، وجود که بی اندازه بدیهی به نظر میرسه، اصلی ترین موضوع پایه ای فلسفه مدرنه و صحبت دربارش بسیار زیاده.
اما این که متن من برای خودنمایی بوده یا حداقل اندکی قصد پالایش و بهبود ( هر چند بی تاثیر ) در اون وجود داشته، چیزی نیست که خود من حق قضاوتش رو داشته باشم.اگر اینگونه است، متاسفم و به تذکر شما بیشتر فکر خواهم کرد. به هر شکل پاسخ شما هم خودش یک نقد است و من از این بابت از شما سپاسگزارم.
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
از پاسخ اندیشمندانه شما سپاسگزارم. چیزی که در آن تردیدی ندارم قلم توانمند شماست. باشد که این توانایی، با کنترل هوشمندانه و مدبرانه تان، در مقام نگارش، بیش از خود نقد نظرها را جلب نکند که آنگاه می شود آرایش زاید الوصف دوست عروس. از همکلامی با شما بسیار خرسند شدم و هر چه گفتیم و شنیدم جز بر دوستی ام نیفزود.
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

شعر و ادبیات
تئاتر

تماس‌ها

itismousavi