در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال غزاله محمدی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:12:11
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
هنوزم میشه برای لااقل یک ساعت از دنیای کثافت بیرون و درون خودت خارج بشی و به یه دنیای دیگه وارد، هرچند که همونم سیاه باشه...
و چقدر می‌شد به تصویری که از این سیاهی ارائه می‌شد فکر کرد، چقدر کار قابل تحسین بود...
احسنت واقعاً
مرسی که آمدید و مرسی که نوشتید🧡🙌🏻
۰۸ خرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من به توصیه بلیت این کار را گرفتم و بعد از خرید با حجم کامنت‌های منفی روبه‌رو شدم و بسیار ناامیدانه به تماشا نشستم. و خب خوشبختانه بسیار لذت بردم! متن، کارگردانی و اجرا قابل قبول و حتی بالاتر از سطح متوسط بود. متن هم آنقدر پیچیده نبود که غیرقابل فهم یا حتی دیریاب باشد. در عجبم از کامنت‌های پرتی که حالا بیشتر هم خواندمشان!
بله، کار خوراک فکری هفتۀ تو را حتماً تامین نمی‌کرد، ولی حرف برای گفتن داشت و اتفاقاً الکن هم نبود.
خلاصه که کار بدی مطلقاً نبود، ساده و به اصطلاح جمع‌وجور و تمیز! :)
آقا این کار واقعاً خوب بود.
خیلی پایان‌بندی خوبی هم داشت.
از این کارا بود که آدم دلش میسوزه چرا سالن پر نیست...
آقا این کار خیلی خوب بود واقعاً، متن جدی و قابل ستایش با شوخی‌های بانمک و بسیار دلنشین و بازی‌های عالی.
بعد از اجرا اولین جمله‌ای که گفتم این بود:
«جفنگ نبود،
داشت یه حرفی می‌زند
ولی الکن بود انگار»
و بهش فکر کردم
به حرفی که داشت می‌زد فکر کردم/ فکر کردیم،
به تک‌تک پرده‌ها
دیالوگ‌ها
بازی‌ها...
(و آدم چی می‌خواد از یه تئاتر جز همین)
و الان معتقدم که کار دیریابه
چون می‌خواد که نشون بده پای سانسوری رو که روی گلوشه/ روی گلومونه
که می‌خواد الکن باشیم
که می‌خواد نباشیم
.
.
.

و خب هنوز هستیم!
کار عجیب بود برای من.
سورپرایز داشت برام که من رو بسیار شوکه کرد (که خب نباید اسپویل کرد). بازی‌ها خوب بود واقعاً. خوانندۀ کار رو هم دوست داشتم.
متن اما؛
حرف داشت برای مخاطب جدی، ارجاع ذهنی داشت، فقط نوشته نشده بود، چیده شده بود، دقیق. برای مخاطب عام شاید به چشم نمی‌اومد این نظم و فقط می‌خندید. این هنر پویا سعیدیه به نظرم، که هم مخاطب عام از کارش راضیه و هم مخاطب جدی‌تر کیف می‌کنه؛ هرچند شاید همین شوخی‌ها گاهی یکم زیادی به نظر بیان که می‌اومدن :).
ایده و خط اصلی‌‌ای که من از کار دریافت کردم، چیزی نبود که فکر می‌کردم قراره ببینم ولی از چند زاویه به یک مسئله پرداخته شده بود و مسئلۀ آفرینش چیزی نیست که بشه راحت ازش حرف زد و فکر می‌کنم کار تا حد خیلی خوبی موفق بود.
و خب البته اینم بگم که کار اگر اسم لانچر۵ رو هم نمیذاشت زیر پاش واسه قدبلندی و تخفیف وفاداری هم نمی‌داد به ما (که دمش گرم که داد) اسم پویا سعیدی بود توی لیست نویسنده‌هایی که باید کارای «تئاتر»شون رو دید.
:)
نمیشه گفت بعد از دیدن کار شگفت‌زده بودم و با یه شاهکار روبه‌رو شدم. ولی کار قابل تحسین بود. به نظرم دوگانگی فشار بیرون و درون رو تا حد قابل لمسی نشون داد.
خط داستان گاهی محو میشد البته ولی از دستت درنمی‌رفت، گاهی اشارات رو میشد ولی به ابتذال نمی‌رسید، گاهی فرم پررنگ‌تر از محتوا بود ولی متن رها نمیشد.
خلاصه که کار جزو کارایی بود که میشه بهش فکر کرد
میشه ازش حرف زد
میشه معرفیش کرد.
از کارایی که وقتی می‌بینی سالن پر نشده براش خون به جیگرت میشه؛
که حیف اون بازی‌ها
اون متن
اون کارگردانی
این تأتر...
کاملا موافقم. از دسته نمایشهایی است که باید دیده بشه
۰۱ آذر ۱۴۰۲
محمد کارآمد
از کارایی که وقتی می‌بینی سالن پر نشده براش خون به جیگرت میشه؛ لطفا تذکرات تیم محترم اجرایی برای حضور در سالن مولوی رو بخونید شاید متوجه بشید چرا امثال من نمیتونن نمایشهای دلخواهشون رو ببین! (((تماشاگر ...
من در این مدّت هر بار که رفتم به این سالن با پوشش شخصیم بوده که انتخابم هم آزاد و رها گذاشتن موهایم است،نگران نباشید و از خودتون دریغ نکنید دیدن نمایش گروه دانشجو محور را.‌‌..
البته بنده متوجه رویکردتون هستم و بسیار قابل احترام است امّا دود این ندیدن هآ در چشم این گروه یا آن گروه نباید برود،روا نیست.
تآتر کار کردن بسیار سخت تر از قبل شده و حمایت هر فرد ارزشمند است،گذاشتن مردم مقابل هم نتیجه بخش نخواهد بود 🌕
با اینهمه لازم به ذکر است که بنده قصد جسارت به تفکر و انتخاب شخصیتون ندارم‌.
۱۱ آذر ۱۴۰۲
محمد کارآمد
حمایت قطعا معنی خاص خودش رو داره اینجا زیاد از نظر من حمایتی رخ نمیده، چون در بهترین حالت گروه نوپایی یا دیرتر یا سختتر میتونه نمایشش رو اجرا کنه اما منه تماشاگر با ورود به اون سالن دارم پا ...
من امشب موردی ندیدم محمد جان امیدوارم روال به همین صورت باشه
۱۱ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
میشه کار رو متوسط رو به بالا ارزیابیش کرد.
فرم خوب بود واقعاً، در محتوا به اصطلاح گاهی می‌افتاد ولی پرت نمی‌شد. لذا می‌تونست خودشو بلند کنه. به نظر می‌رسید حرف برای گفتن داشت کار ولی منسجم نشده بود متن. شوخی‌ها هم گاهی کار رو یکم پایین می‌کشید.
هرچند برای مخاطب عام فکر می‌کنم کار بسیار خوبی به نظر برسه.
و این خصلت بد هم نیست، حداقل در مورد این کار؛ چون واقعاً نمی‌شد صفت مبتذل رو با قطعیت بهش داد.
خلاصه که معجونی بود کار!
که خب ارزش یک بار دیدن حتماً داشت و بعد از اجرا هرچند شاید مخاطب جدی‌تر خیلی به فکر فرو نمی‌رفت و خوراک فکری خیلی عمیقی دریافت نمی‌کرد ولی مطلقاً احساس بیهوده گذشتن زمانش رو هم نداشت.
امیدوارم معجون علی بابا باشه اقلاً! :)
۱۴ آبان ۱۴۰۲
غزاله محمدی
آفرین دقیقاً علی‌باباست. که در عین اینکه کیفیتش از حیدربابا پایین‌تره، ولی کیفیت بدی هم نداره. در عوض فرم بسیار بهتری نسبت به حیدربابا داره (اون بازی‌ها با بستنی و...) ولی انصافاً فکر نمی‌کردم ...
من علی بابا دوست دارم چون همچنان میکس کامل می ده!
دیگه وقتی خودشون اسم معجون انتخاب می کنن باید پیش بینی این مقایسه ها رو هم بکنیم :)
۱۴ آبان ۱۴۰۲
مرسی از نظرتون 👊🙏
۱۴ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کار خوبی بود به نظرم.
چند دقیقه اول واقعاً من می‌خواستم سالن رو ترک کنم، مدام فکر می‌کردم این آرش عباسی همون آرش عباسی فصل ششم سریال پایتخته! کار بسیار سانتیمانتال به نظر می‌رسید ولی هوشمندی متن کاملاً ورق رو برگردوند و خوشحالم که برخلاف همیشه عجول نبودم.
نقطه ضعف کار به نظرم فقط طراحی بسیار ضعیف صحنه بود. اجرای قبلی این متن صحنۀ با فاصله بهتری داشت. ولی بازی خانم ناصر قابل‌قبول بود و آقای شرفی هم خوب بودن واقعاً. موزیک زنده‌ی زمینه هم جذابیت داشت.

در نهایت به نظرم آقای عباسی چیزی رو که می‌خواستن بگن، به‌خوبی و با طنازی گفته بودن و کار هم تونسته بود در سطح خوبی از پس متن بربیاد.
به نظرم واقعاً کم لطفی شد به این کار و من واقعاً خوشوقت بودم که برای گرفتن بلیت یک کار دیگه به‌صورت اتفاقی دیدم این کار اجرای پایانیشه و نمایش‌نامه جذابی انتخاب کرده و فکر کردم بد نیست برم ببینمش!
کار بسیار کار خوبی بود، بسیار...
هرچند دیشب اجرای آخر بود و این کامنت تبلیغش محسوب نمیشه ولی فکر می‌کنم از کارای خوب باید نوشت.
تمام مدت اجرا داشتم به این فکر می‌کردم که اگر این کار توی یک سالن بهتر، با یک دکور خوب و البته با حرکات موزون فارغ‌تر بازیگران زن اجرا می‌شد، چقدر می‌تونست بهتر باشه و با وجود تمام اینا، همین حالا هم چقدر کار خوبیه...
متن که خب حرفی نداشت، شیوۀ اجرا هم فکر شده و قابل تحسین بود، بازیگر ها هم بسیار خوب بودن. تنها چیزی که به نظرم یکم عجیب بود دونقش بودن یکی از بازیگرا بود؛ البته کار دو بازیگر دونقشی داشت، یکی از اونا کاملاً قابل درک و حتی هوشمندانه بود (همسر بازیگر اصلی)، ولی طرف دیگه کمی مبهم بود.
به هر روی کار عالی بود و ما بسیار لذت بردیم.
اگر دوباره اجرایی داشتن، اوصیکم به تماشا :)
مچکرم که نظرتون رو برای ما نوشتین دوست عزیزم،مرسی ار حضورتون و خوشحالم که اجرا رضایت شما رو جلب کرد. ممنونم از مهر و نگاه دقیق شما 🌿💫🤍
۲۴ تیر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کار خوبی بود. حتماً ارزش دیدن داره.
به نظرم در این کار محتوا تا حد قابل توجهی فدای فرم شده بود و نهایتاً فرم نیز به رغم رگه‌های جذابی از خلاقیت، چندان موفق نبود. خط داستانی در میان شلوغی روایت گم می‌شد و این اتفاق متاسفانه برای شخصیت‌ها هم می‌افتاد.
البته نمی‌توان کار خیلی ضعیف ارزیابی کرد. خلاقیت در اجرا قابل تحسین بود و بازی‌ها نیز همچنین؛ خصوصاً شخصیت خرکچی و کاپیتان. هرچند راوی کار لحن و ادای خوبی نداشت (از غلط‌های دستوری متنش اگر بگذریم) و همین موضوع امتیاز کلی بازی‌ها را به حد متوسط نزدیک می‌کرد.
کمی هم البته شلختگی در کار دیده می‌شد که ای کاش تمام شب‌ها اینطور نباشد.
به هر روی من کار را متوسط ارزیابی می‌کنم و فکر می‌کنم ارزش دیدن البته دارد.
بعد از مدت ها من یه کار خوب دیدم بالاخره.
کاری که دیالوگ هاش، روند داستانش، بازی هاش، موسیقیش و البته کارگردانیش انقدر خوب بود که یک ساعت میخکوبم کنه و اجازه نده به هیچ چیزی جز کار فکر کنم.
کاری که نمادپردازی هاش روی لبۀ تیغ ابتذال حرکت می‌کرد، ولی دیالوگ ها انقدر هوشمندانه بود که اصلاً مرز رو رد نمی‌کرد.
خلاصه اینکه کاری بود که چسبید، وسط این همه کار افتضاحی که این مدت دیدم، این کار خیلی چسبید.
لذا
اوصیکم به تماشا، به حمایت از کار های خوب.
مدت ها بود کاری را ندیده بودم که بعد از اجرا سالن یکدست بایستد و کار را تشویق کند، آن هم برای چند دقیقه!
کلاه از سر برمیدارم برای تفکری که پشت این طرح و اجرا بود.