نمایش یک «کاظم سیاحی» دارد و دیگر هیچ! که قاعدتا او هم نمیتواند به تنهایی این جزیره و افراد سردرگمش را که نه هدف دارند، نه برنامه، نه نقشه راه و نه رسالتی را نجات دهد. ظاهراً تعدادی بازیگر جمع شدند تا با هم گپ بزنند و دیداری تازه کنند و ما تماشاچیان، تافته بافته این مجلس هستیم.
براستی هدف از این اجرا چه بود و مخاطبش چه طیف و چه گروه و دستهای است؟