منگی در لغت نامه دهخدا، به حالت گیجی و سرگشتگی از بیماری یا مسمومیت یا صدمه معنی شده است؛ در نمایش نیز که با یک بازیگر اجرا شده ، همین حالت سرگشتگی را شاهد هستیم. در ابتدا، همچون مرده ای از گور برمی خیزد و در ادامه حکایت رویاگونه زندگی اش، باقیمانده کفن پاره پاره شده و مندرس را از تنش می زداید. و سرانجام با پاک کردن باقی گریم روی صورت و برداشتن موهای مصنوعی، دوباره به کسوت پیش از مرگ رجعت می کند. سه بازیگر زن نیز ، بی کلام و با حرکات نمایشی ، تنها بازیگر اجرا را در تجلی رویاهایش و روایت رنج هایش یاری می دهند.
متن نمایش متوسط ، بازی آقای فردین رحمانپور و طراحی صحنه هم خوب بود. موسیقی در شروع نمایش و در فضای تاریک ، کمی رعب آور و همراه با تعلیق بود.
پی نوشت: یادآوری یک نکته که ارتباطی به اجرا ندارد. از مسئولین تئاتر هامون استدعا دارم، همانند تماشاخانه دا ، فضایی را برای دورانداختن ته سیگار ، بیرون از سالن تعبیه نمایند. چقدر خوب می شد اگر هنرمندان تئاتر که رسالت فرهنگی دارند، در این زمینه نیز الگو سازی کنند.