تاریخ هر بار که خونده میشه خیلیا باید دوباره بمیرن
هی بمیرن…
هی بمیرن…
تاریخ هر بار که نفله میشه خیلیا باید دوباره نفله بشن
تاریخ هر بار که پوست می اندازه خیلیا باید پوستشون کنده بشه
تاریخ هر بار که گم میشه خیلیا باید گورشونو گم کنن برن…
میگن آدم وقتی میمیره
تازه معلوم میشه
چه قدر زنده بود…
سلام و خسته نباشید به همه ی عوامل کار
ترنا بازی ابتدای اجرا واقعا عالی بود
از هزاران جهت…
به لحاظ مفهوم بازی و پویایی کار و حضور جناب رحمتی و فراموش نشدن قسمت هایی از تاریخ ما
اقای کهبد تاراج و خانم مه لقا باقری در مسیر غرق شدن تماشاچی در قصه بی نظیر بودند
پایان بندی خیلی عالی بود
گاهی ریتم اواسط کار می افتاد که اون هم در پایان کار جبران شد
و در مجموع ممنون از شما بابت این نمایش عالی✨
کار خیلی خوبی بود
از لحاظ دکور و میزانسن های عالی
بازی خانوم یکتا ناصر و اقای بهنام شرفی خیلی باور پذیر و منعطف بود و هر دو با بیان عالی و تسلط روی کاراکترها بودن و وقتی دیالوگ ها گفته میشد ، کاملا انگار اون کاراکتر رو زندگی کرده بودند
چند تایی هم دیالوگ ماندگار داشت
که یکی از اونها برای تاتری ها قلبا قابل لمس بود:« هرکاری که تموم شده یه تیکه از روح من زخمی شده»
و دیگری برای نویسنده ها ملموس:« همه ی نویسنده ها بالاخره یه جا خودشونو تو یکی از نوشته هاشون لو میدن»
و موسیقی پایان فوق العاده بود…
و در نهایت خدا قوت و خسته نباشید به همه ی عوامل کار
این اجرا نمایشنامه ی قوی ای داشت که بسیار خوب کارگردانی شده بود و این داستان کاملا هدفمند با پرداختن به جزئیات و طراحی صحنه های مختلف به نمایش در اومده بود
نیمه ی دوم کار به علت نمادگذاری های عالی در نیمه ی اول ، ریتمش بالاتر و گیراتر بود…
خدا قوت به خانوم آدینه عزیز و بازیگرهای توانمند این کار❤️
همه رهایت میکنند و تو تاتر را رها نکن :)
همه چیز در من شلوغ است و من خلوت ترین ادم تهران…
ریتم کار عالی بود
طراحی نور ، صدا ، تسلط بازیگر، متن درست ، کارگردانی عالی و تمام جزئیات یک کار عالی رو داشت
خدا قوت به همگی❤️