در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش آخرین داستان بکت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:25:42
خرید بلیت
از ٪۳۰ تا ٪۴۰ تخفیف
٪۴۰ تخفیف
تخفیف دانشجویی با کد tiwallstudents
هر رنگی می‌تواند داشته باشد، به شرطی که خاکستری باشد
۲۴ اردیبهشت تا ۲۴ خرداد
۱۹:۱۵  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۱۱۰,۰۰۰ تومان
+ ۱۰% مالیات ارزش‌افزوده
ذهن لایه‌های پیچیده‌ای داره که اگر استفاده نکنی شروع می‌کنه به خوردن مغز. باید براشون چیزی داشته باشی.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۲ سال خودداری نمایید.

  • تماشاگر گرامی، درب سالن راس ساعت آغاز نمایش، بسته می‌شود و به هیچ عنوان امکان ورود پس از بسته شدن درب وجود ندارد.
سبک
درام

ویدیوها

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل لوشاتو، نبش تقاطع رازی، پلاک ۱۸، عمارت نوفل‌لوشاتو
تلفن:  ۶۶۹۵۲۶۰۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با درود
به محض ورود به سالن حس خوبی از صحنه مینیمال و جمع و جورش گرفتم اما در ادامه نمایش اون کشش لازم رو برای من نداشت
بازی بازیگر گاهی درخشان و گاهی ضعیف و بیرون زده میشد و اجازه ارتباط مسمتر با نمایش رو به من نمیداد ، متن هم دقیقا همینطور
ایده کلی رو دوس داشتم ولی معتقدم نمایش نیازمند تراش و پرداخت بیشتری هست اما در کل قابل حمایت بوده و خوشحالم که به دیدار شما اومدم خسته نباشید و بدرخشید
بازی بسیار متفاوت،خاص و گیرایی بود. به‌طوری که رنج و دردی که این نویسنده به دوش می‌کشه کاملا برای من به‌عنوان مخاطب قابل درک بود.
به نظرم بازی مونولوگ یکی از سخت‌ترین اجراهاست که بازیگر به خوبی از پسش بر اومده بود و علاوه بر این گریم و طراحی لباس خوبی داشت که کاملا حس یک کارتن خواب واقعی رو بهم القا می‌کرد.
یادداشت کارگردان
نمایش آخرین داستان بکت با نام شانزده سنگ چهار سال پیش روی صحنه رفت و در جشنواره ای در غرب کشور حضور پیدا کرد. احساس کردم برای مخاطب ایرانی داستان قابل درک نیست و اینکه این شخصیت چرا به این مرحله رسیده است. لذا داستانک های رو به خط اصلی داستان اضافه کردم.
من به شخصه خودگویهای کاراکتر و خود نا متناقض بودنش و طنز تلخش را دوست دارم. دردی که گاه منجر به ویرانی گاه منجر به فرار فرد می شود.
بیشتر دوست داشتم نیمه شب در پارک چیتگر در کنار نیمکتی و آتشی که بر دورش حلقه زده ایم ، اجرا کنم اما امکانش نبود
این را هم بگویم هدف گروه آوای ققنوس زندگی کردن با تاتر است و به اشتراک گذاشتن لحظه های این زندگی. ما سعی می کنیم خودمان را به چالش بکشیم.
و به قول بکت:
اگر می خواستم، می توانستم همین امروز بمیرم، فقط با کمی تلاش، البته اگر می توانستم بخواهم، اگر می توانستم تلاش بکنم. اما بهتر آن که به مرگ تن بدهم، بی سر و صدا، بدون سراسیمگی. به حتم چیزی تغییر کرده است. دیگر بی وزن خواهم شد، نه سنگین، نه سبک، خنثی و بی اثر خواهم بود. این مشکلی نیست. مشکل، فقط دردِ احتضار است. باید مراقب این دردها باشم.
—مالون می میرد
۳۰ اردیبهشت
متن بیش از حد شفاف و بدون ابهام بود که این موضوع اگرچه برای نمایشنامه های معمولی یک مزیت است اما برای نمایشنامه های بکتی ضعف محسوب می شود. البته در اینجا به خوبی علت آن را توضیح داده اید که اگرچه توضیح تان قابل درک است اما اجازه دهید من همچنان این شفافیت متن را چندان نپذیرم. مشکل اصلی من محل اجرا است به هیچ وجه اجرا در پلاتو مناسب نیست و شخصا من بعد در این پلاتو هیچ نمایشی را نخواهم دید. با این و جود واضح است که جنابعالی و سایر همکاران تان سنگ تمام گذاشته بودید آن هم نه یکی بلکه شانزده تا. دست مریزاد.
۳ روز پیش، دوشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید