در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش خانه سربی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:57:27
۲۲ اردیبهشت تا ۳۱ خرداد ۱۳۹۲
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

گزارش تصویری تیوال از خانه سربی / عکاس تیوال : علیرضا قدیری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری خانه سربی / عکاس: روزبه فولادی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری خانه سربی / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری نمایش خانه سربی / عکاس: سیدضیاالدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اگه بری سردم می شه
ازون بدتر هم اتفاق می افته
این دیالوگ و ادامش که یادم نمی یاد بین سیامک صفری و پانته آ پناهی رد و بدل شد و واقعا فوق العاده بود
shalan و فاطمه بای این را خواندند
نینو، رشید خاضعی نسب، بهرنگ و مرتضی سلطان این را دوست دارند
اینو سیامک صفری خیلی خوب میگفت.
۱۳ تیر ۱۳۹۲
دقیقا همین طوره.یه جور بود که آدم باورش میشد اگه همسرش ترکش کنه یخ می زنه
۱۳ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خانه سربی
من دیشب این نمایش رو دیدم. نمایش خوبی بود. مختصر و مفید. از این نمایش‌های روان‌پریشانه خوشم میاد. بعضی لحظه‌ها یه جوری میشدم. نمیتونم بگم چه جوری.. ولی این یه جوری شدن رو دوست داشتم. بعضی دیالوگهای نمایش خیلی خوب بود.
و تصورات و تفکراتی که با دیدن این نمایش تو ذهنم میومد... حرفهایی که سیامک خان میگفت، در مورد لباس و دوخت‌و‌دوز و شکافتن و دوباره دوختن و برهنه شدن و کج‌و‌معوج بودن لباسهای پسرش و ... من رو کمی به فکر وا می‌داشت.
منطق داستانی یه جورایی وجود نداشت، یه چیزی شبیه خواب بود یا شایدم کابوس... تو خواب منطقی وجود نداره. دیالوگها میتونه چند بار از اول تکرار بشه. زمان معنی خاصی نداره. تو بعضی خوابها همینطور شلوغی و همهمه است... من دوست دارم فکر کنم که این نمایش تصویر یه خواب بود. یه خوابی که توش خندیدم، ترسیدم، شکه شدم و ...
بازی بازیگرها تو این نمایش خیلی خوب بود. بازی شیرین فرزین صابونی واقعا جالب بود و بقیه هم که طبیعتا خوب بودند. آهنگهایی هم که پخش میشد رو من خیلی دوست داشتم. خیلی خاص بودند. حس خوبی بهم میداد.
در کل از دیدن این نمایش راضیم. به اندازه لذت بردم. به اندازه خندیدم. به اندازه سردم شد و ...

سلام
راستش یه دیالوگی بود راجب ساخت فیلم مستند یادم نمیاد...
خیلی خوب بود..
منظورش این بود که مستندایی که ساخته میشن واقعی نیستند و بازی میکنند
که به پرنده تشبیه کرده بودن .
پرنده هایی که تربیت شدن و ....
اگه کسی یادش هست خوشحال میشم برام بنویستش...
مارال عظیمی، لیلا سودبخش و امید رستگار این را خواندند
ایمان صدیق این را دوست دارد
مستند هاشونو اونجوری میسازن که خودشون میخوان
من خودم دیدم
یه مشت پرنده دست اموز اوردن اونجا پر دادن
گفتن اینا خودشون دارن کوچ می کنن
خودشون دارن جفت گیری میکنن . . .
۰۴ تیر ۱۳۹۲

ممنونم آقا فرهاد لبافی

ممنون
۰۴ تیر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید