من ریحانه امینی،۲۸ ساله،فارغ التحصیل رشته کارشناسی سینما _کارگردانی هستم .
دوره های بازیگری،کارگردانی ،دستیار کارگردانی و برنامه ریزی را گذرانده ام و در حال حاضر مشغول فعالیت در عرصه فیلم کوتاه و تئاتر هستم.
از سال ۹۲ شروع به فعالیت کردم .اولین فعالیت های من همکاری در گروه های تئاتری بوده است و در سالیان گذراندن دانشگاه مشغول ساخت فیلم کوتاه خود و دوستانم شدم .
۱ فیلم کوتاه به نام «میگرن میگرنت» و یک تئاتر دانشگاهی به نام «دیافراگم»کارگردانی کرده ام.
در فیلم های کوتاه دیگری بنام های «سایکوز»،«رسوخ»،«اغما»،«عینک دودی»،«بازگشت»،«حمال»،«گلادیاتور»،«یسنا»،
«دوئل»،«دنیای خاموشی» و «به جای همه»به عنوان بازیگر ،دستیار کارگردان و برنامه ریز فعالیت
... دیدن ادامه ››
داشته ام.
من در نمایش «بیداری کالیگولا » تجربه بسیار لذت بخشی در گروه کارگردانی داشته ام و به عنوان دستیار کارگردان فعالیت نمودم.
تجربه ای منحصر به فرد از کار گروهی و تیمی که برای من سرشار از یادگیری در کنار کارگردان محترم اثر و همچنین دوستان عزیز بود .
اثر « بیداری کالیگولا» یک اثر نمایش در نمایش است که از جنبه روانشناسی اثر ،هر کدام از شخصیت های نمایش یک قسمت از روان شخصیت هامون را بازی میکنند.
بازیگران مرد هر کدام بخشی از روان مرد عاشق را با شیوه ای خاص همراه با ویژگی منحصر به فرد شخصیت بازی میکنند.
بازیگران زن یک بخشی از زن معشوق هستند که در ذهن هامون به یادگار نشسته است.
شخصیت اصلی داستان در ارتباط با معشوق خود دچار تروماتایز شده است .
تروماتایز برای شوکهای عاطفی یا ضربههای روحیای به کار میرود که اثر ماندگار داشته باشند. این شوکها، بهدنبال رویدادی دردناک و استرسزا یا یک جراحت فیزیکی ایجاد میشوند و آسیبهای روحی و روانی حاصل از آنها ممکن است همیشه همراه فرد باقی بماند.
هامون از لحاظ شخصیتی که در نمایش به طور کامل روشن و واضح است “فردی ست که از اختلال روانی مزمن رنج میبرد وهمین اختلال باعث بروز رفتارهای اجتماعی غیرطبیعی یا خشونتآمیز از طرف وی میشود .”
ویژگی رایج این افراد؛ تکانشگر بودن شان است.
از ضعف کنترل تکانه و خستگی رنج میبرند، بنابراین غالبا در جوانی با قانون به مشکل بر میخورند .
نمیتوانند رفتارشان را کنترل کنند و از دوران کودکی این مشکلات رفتاری در آن ها شکل گرفته است
هیچ حد و مرزی برای خود و اشتباهاتشان قائل نیستند.
غالبا آنها زندگی را بدون هدف سپری میکنند ،
از شغلی به شغل دیگر، از رابطهای به رابطهی دیگر، و از مکانی به مکان دیگر میروند.به راحتی خسته میشوند و انجام کارها را برای بعد موکول میکنند.مسئولیت پذیری برایشان دشوار است.
ممکن است آدمهایی شاد، پرانرژی و جذاب به نظر برسند، ولی در درونشان به سردی یخ هستندو نمیتوانند نسبت به آدمهای اطرافشان حس همدلی داشته باشند.
گاهی اوقات این افراد میدانند که دروغ میگویند، ولی در برخی موارد، واقعا به سخنان بیاساس خودشان باور دارند.
قادرند خود را از قید و بند دیدگاهها و هنجارهای اخلاقی رها کنند؛ و بنابراین برای استفاده از روشهای فریبکارانه و استفاده از آدمهای اطرافشان برای رسیدن به خواستهها و اهداف خود ابدا مشکلی ندارند. این خواستهها میتوانند مالی، شخصی یا حرفهای باشند.
بهترین نمونه از این قبیل افراد را میتوان در شخصیت داستانی هانیبال لکتر در فیلم سکوت بره ها پیدا کرد روانپزشکی که اعتماد بیماراناش را جلب و از آنها سوء استفاده میکرد.
در هر قسمت از اثر،میزانسن ها و دیالوگ ها به گونه ای طراحی شده که بازیگران به شیوای خاص و متمایز از یکدیگر جز جزئی از روان هامون را به نمایش میگذراند که در نتیجه مواجهه و شناخت کامل و کلی از هامون شکل میدهند.
هامون عاشقی که دچار کالیگولا شدن است.
کالیگولا شدن شاید این تنها راه نجات باشه.
من شما را به دیدن این نمایش دعوت میکنم و امیدوارم از تماشای اثر لذت ببرید.