در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال علیرضا خدابخش | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:09:39
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درود و خسته نباشید به اعضای گروه.
شب دوم نمایش رو دیدم.
به طور کلی اجرای تر و تمیز و به اندازه ای رو دیدم. که توسط کارگردان نظم و چینش گرفته بود. اما به شخصه با تئاتری که صرفا پیامی رو بدون رنگ‌آمیزی احساسات منتقل کند اوکی نیستم.
شروع نمایش قاب خیلی خوبی داشت که امیدوار بودم از این دست قاب ها رو در ادامه ی نمایش ببینم.
گریم و لباس هم چشم نواز و با معنا بود.
سمیرا وکیل عزیز کارگردانی پرتلاش ، بادانش و مصمم هستن و یک اثر فاخر برای اولین کار خود برگزیده، جای تاسف داره که اهالی و مدعیان تئاتر، سالن نمایشهای بی محتوا رو پر می‌کنن اما کمتر به دنبال آثار فاخر می‌روند.
کسانی مثل سمیرا وکیل را با دل و جان باید حمایت کرد تا بلکه نمایش پرمحتوی و تئاتر فاخر جان دوباره بگیره و نمایش‌های هجو و هزل به عنوان تئاتر، تماشاخانه‌ها رو پر نکنه.
۱۹ آبان ۱۴۰۰
خوشحالم که گریم مورد توجه قرار گرفته.
۱۹ آبان ۱۴۰۰
کارگردان از خلاقیت بالایی برخور دار بود.چه طراحی صحنه،چه نورپردازی،چه فضا سازی.ما از اولِ ورود متوجه میشیم که فضا،فضای جنگ هست. لحظه به لحظه‌ی اجرا فکر شده و دقیق بود.خسته نباشید
۲۷ آبان ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود و خسته نباشید به گروه نمایش کرکس

دکور و لباس و نورپردازی در وهله ی اول چشم های تماشاگر را تحریک و ترغیب می‌کند به دیدن اثر. اما نمایش که شروع میشود تا زمانی که تمام میشود هیچ معنایی در فرم و محتوا خلق نمیشود. هیچ انسجام معنایی و هیچ زیبایی خلق نمیشود. چراکه بازیگران روی صحنه فقط یک سری حرکات و ژست را انجام میدادند. که به خودی خود فرم منسجم و معنایی نداشتن. بازیگران با هیچ دنیای تخیلی ارتباط نمیگرفتن. و هیچ احساسی به مخاطب انتقال نمیدادن. این آشفتگی با بیان بازیگران گسترش یافت. دیالوگ ها از گلو و به شکل کاملا نادرستی ساخته میشد. کلمات به خودی خود میتونستن فضا ساز باشند که بیان ناقص و غلط بازیگران همین امکان رو هم نابود کرد.

هماهنگی بین بازیگر ها، خلق فضا توسط ژست ها و بدن بازیگر ها، بیان شیوا و معناساز بازیگر ها، و انسجام و یکپارچگی بین کل عناصر، در این نمایش و کارگردانی این نمایش ... دیدن ادامه ›› وجود نداشت.

زندگی به خودی خود بی نظم و آشفته هست. و هنر یه راه گریز از این آشفتگی است. اما هنری که خودش آشفته و شللخته باشد، همان بهتر که جایش در مدینه فاضله نباشد.
با احترام ?
سپهر و نیلوفر ثانی این را خواندند
وحید زمانی، حسین تاجیک و سید منصور انوری این را دوست دارند
دوست عزیز مدینه فاضله و این حرفا یذره برای من و شما زوده که چه هنری جاش تو مدینه فاضله باشه یا نه.این حرف واسه متفکر های بزرگ هستش نه من و شما.به نظرم شما فعلا کار های بیشتری ببین و اینکه مطالعاتو بیشتر کن‌ و سبک های بیشتری بشناس.چون خیلی عجیبه که میگین انسجام نبوده در کار.تا جایی که‌میدونم این گروه تو فستیوال های زیاد اروپایی دعوت شده و شرکت داشته.
۲۸ مهر ۱۴۰۰
بهزاد عزیزی
دوست عزیز مدینه فاضله و این حرفا یذره برای من و شما زوده که چه هنری جاش تو مدینه فاضله باشه یا نه.این حرف واسه متفکر های بزرگ هستش نه من و شما.به نظرم شما فعلا کار های بیشتری ببین و اینکه مطالعاتو ...
من به عنوان یه تماشاگر نظرم رو گفتم. بازخورد نمایشتون از دید من و دوستانم.
مهم نیست این گروه کجا ها رفته و چیکار ها کرده. مهم همین اثری که هم اکنون روی صحنه است. ما باید درباره ی این اثر گپ بزنیم.
میشه شما بفرمایید این نمایش درباره ی چی بود ؟ چه فضایی رو خلق کرد؟ ویژگی منحصر بفرد اجرای بازیگران چی بود ؟ چه استفاده ای از صحنه نمایش شد؟
۲۸ مهر ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش رو با اجرای گروه فروید دیدم.
نظر شخصی
متن: خب ما با یک متن خلاقانه طرف هستیم. کاراکترهای تاریخی که ما حداقل یه جمله راجع بهشون شنیدیم توی ذهن یک آدم به اسم استاد گرد هم اومدن.و صرفا دارن با محتویات ناخودآگاه و ذهنی اون آدم با هم ارتباط میگیرن. شوخی های تاریخی و شوخی های تیپیکالی اتفاق می‌افتد که تا حدودی می‌تواند مارا بخندونه. اما به نظرم متن جایی ضعیف میشه که کاراکترها صرفا ابزار نویسنده میشن تا ما صدای نویسنده رو بشنویم. و اینجاست که این ایده خلاق دچار یک عمق کم و تک معنایی میشود. اثر کمدی هست بار کمدی روی دوش کاراکترها و ویژگیهاشون نیست.البته برخی جاها ما شاهد شوخی هایی بر اساس ویژگی های کاراکترها هستیم اما به طور کل شوخی های کلامی اینستاگرامی امروزی و شوخی با سرگذشت تاریخی کاراکترها و نه شخصیت کاراکترها پر رنگ تر است. و در کل هیچچ *قهقهه ای* از تماشاگران نمیگیرد. و موجودی که در نهایت به دنیا می‌آید دارای بعد معنایی نمیشود. متن به نوعی استفاده یک نویسنده از اطلاعات تاریخی و ارتباط دادن آنها با هم بود.
کارگردانی: در کارگردانی جمله ی قبلی محقق می‌شود. ما در آوانسن تعداد زیادی کتاب میبینیم که هر کدام از کتابها بسیار عمیق تر و پر معنا تر از متن نمایش بود. لباس ها و ابزار مورد استفاده هر کاراکتر تا حدودی بهش پرداخته شده بود. و میشه گفت چون فضا فضای رئالیستی نمی‌خواست که باشه، قابل قبول بود. صحنه هم جا برای پرداخت خلاقانه تری داشت. میزانسنها تا حدود مناسبی ... دیدن ادامه ›› خوب بود.
بازیها: بازی اعضای گروه فروید خوب نبود البته بجز بازیگر خیام. بدنها گویای ویژگی کاراکترها نبود . بدنها آماده نبودن. بیان هم دارای نواقص بسیاری بود. تشدید کننده های صوتی بازیگرها بجز بازیگر استاد بسته و ناکارآمد بودن. تخیل آنها در تجسم و تجسد نقش ها یاریشان نکرده بود. بازیگرها خودنما بودن. بجای پرداختن به ویژگی های کاراکترها به دنبال خودنمایی بودن.
در کل این ایده ی خلاقانه در سطح باقیماند در سطح ایدئولوژی و سلیقه نویسنده و کارگردان.
امیدوارم سطح وسیع و کم عمق و البته خلاق و قابل احترام اندیشه نویسنده و کارگردان آقای واعظی در گودالی عمیق جای بگیرد تا در دل این تالاب خاص، موجودات بیشتری امکان رشد و تکامل بیابند.
سپاس از شما که اینطور دقیق به نمایش پرداختید، ممنونم? بسیار ممنونم?♥️
۰۹ مرداد ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود به اعضای گروه
من به عنوان یک بازیگر درباره ی نوع بازی بازیگرها نظر میدهم.
اگر کارگردان رو به عنوان هدایت کننده و خالق اثر در نظر بگیریم، باید گفت که کارگردان در هدایت بازیگران و خلق شخصیت های نمایشنامه و خلق فضا و اتمسفر موجود بین آنها ناموفق بود.
بازیگرها خودشون رو به رخ میکشیدن بجای اینکه درونیات و احساسات و وجود نقش را برای ما زنده کنن و تجسم و تجسد ببخشن. برای همین هر دیالوگی که میگفتن فاقد فضا میشد. فاقد روح میشد. خصوصا بازیگرهای دختر کار بجز مارینا که تلاش داشت تا کاراکتر رو زنده کنه. اما کارگردان هدایت مناسبی نکرده بود. بازیگر سونیا هم، خودش خودش را ماسکه میکرد.
بازیگران مرد هم بیشتر به دنبال چگونگی بازی بودن تا چیستی نوع بازی و کاراکتر. شخصیت آستروف اما موقعبت را میفهمید لحظه را میفهمید اما کاراکتر اشتباهی را وارد لحظات میکرد.
امیر کارگر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان لطفا نظراتتون رو بفرمایید...
پویا فلاح و آقامیلاد طیبی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید