در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره نمایش جنون در ۴:۴۸
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:57:09
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
((پرسه خوانی هایی از یک متن هذیانی))

...لعنت!! که وادارم کردی عاشق کسی باشم که وجود نداره....
(اینجا)به خاطر دلتنگی های مادرزدای،داروهای شیمیایی می دهند...افسردگی خشمه...
روحیه کینه جوی اکثریت اخلاق گرا مطرودم کرد...بی هیچ امیدی در کرانه می خوانم.....
تو فکر می کنی امکان داره یک آدم تو یک بدن اشتباه به دنیا بیاد؟...
ساخته شده برای تنها بودن.. به عشق ورزیدن غایب .. پیدایم کن..رهایم کن..از این شک تباه کننده.. از یأس بیهوده.. از وحشت در آسودگی..می توانم اطرافم را پر کنم،وقتم را پر کنم، اما هیچی نمی تونه حفره خالی تو قلبم ... دیدن ادامه ›› رو پر کنه...
هیچ دارویی روی زمین نیست که به زندگی معنایی بده...
مستعد زندگی کردن...غم پاتولوژیک...رعشه های صبحگاهی...
گمان می کندمشاورش دجال است...تروزین100 mg ...سرترالین 50 mg...

کسی رو می شه دوست داشت که خودشو دوست داشته باشه...
بدنم تاب نمی آره.. شبیه چی ام من ؟ زاده انکار.... یک فیلم سیاه و سفید از آره یا نه - آره یا نه – آره یا نه – آره یا نه...
تنها چیزی که ابدیه، ویرانیه..همه ما رو به محو شدن داریم..هممون تلاش می کنیم یک رد پر رنگ تر از خودمون بگذاریم...
و این منم کسی که هرگز ندیدمش،کسی که صورتش به زیر ذهن ام چسبیده است...
از خدا بترس و از اشتباه نابه کارش... فرومایگانیم ما....دروغ های زیبا را در آغوش بگیر-جنون مزمن عقل...
در ساعت 4:48 وقتی عقل از راه می رسد... یک میز، دو صندلی و هیچ پنجره ای... انتخاب بعد می آید...
سوسو زدن...جرقه زدن...فشردن.....قربانی......مجرم....تماشاچی.
جناب اردشیر می خواستم نظر تان درمورد نمایش مالی سویینی را بدانم و لی فکر کنم حدقل نمایش گجنفه یک سر گردن بالاتر از متن متوسط این نمایش باشد چون بنظر کمی شبیه به رمان کوری است منتها ناقص ان.‌
۱۹ اسفند ۱۳۹۴
شب گذشته کار رو دیدم.
توى هجمه دیالوگ هایى که به ذهن مخاطب شلیک میشد، نیاز بود یه مقدار اکت یا موسیقى یا سکوت یا ... وجود میداشت تا مخاطب راحت تر بتونه هضم کنه. وقتى اومدم اینجا و دیدم شما اونها رو اینجا نوشتید، خیلى خوشحال شدم.

البته کارى بود که از دل برمیومد و لاجرم بر دل هم نشست.
۲۲ اسفند ۱۳۹۴
لطف کردید که خواندید....البته جنون 4:48 ظاهرا با سایر نمایشهای سارا کین بسیار متفاوت است... هذیانی است و تعداد کارکتر مشخصی برایش متصور نیستند بنابراین طراحان مختلف شیوه های متفاوتی را در اجراهایشان پیش می گیرند.. از طرفی با یک روال متداول در زبان و روبرو نیستیم.....جنون زده و سودایی است بعد از نوشتن این متن ظاهرا نویسنده ی نابغه ی جنون زده انتحار می کند.
من سعی کردم بخش هایی از متن را در اجرا بنویسم و بخش هایی را با نقل قول های گوگلرید،تطبیق دهم و بنویسم که البته بخش بسیار کمی از کل اش را شامل می شود
۲۲ اسفند ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
((( سارا کین ، موج نو، رویکرد مترقی و متفاوت )))

در شرایطی که میانمایگی ، بازاری شدن ، تولیدهای بدون درد و خونریزی عرفی و نرماتیو ! در انتخاب متون نمایشی ، خوانش آنها و اجرایشان تهدید مخربی بر ساحت اندیشمند ، ترقی خواهانه و بن فکنانه ی تئاتر محسوب می شود، انتخاب متن نمایشنامه نویس انگلیسی،سارا کین (بدون در نظر گرفتن چگونگی اجرای آن در وهله اول) امیدوار کننده و حتی هیجان انگیز است..
**
((تئاتر اگزیستانسیالیستی ترین شکل هنر ))
سارا کینSarah kane عمر کوتاهی داشت اما تاثیرش بر تئاتر مدرن جهان از آخرین سال دهه 90(هنگام حلقه آویز کردن خود در سن 28سالگی )تا کنون قابل ردیابی و پیگری است. توماس اوسترمایر ، کارگردان برجسته ی آلمانی، از تاثیرپذیری بسیار عمیقش از کین ... دیدن ادامه ›› گفته است.
مضمون نمایش های سارا کین، حول عشق رستگار، میل جنسی ، درد و شکنجه ی جسمی و روانی و مرگ بود. زبان کین بدون حشو و اضافات ، نیروی شاعرانگی قدرتمندی دارد و در جستجوی فرم های تئاتری نوآورانه است. کین می خواست شاعر شود اما متوجه شد شعر قادر به انتقال افکار و احساساتش نیست ..
او از افسردگی شدید و طولانی مدت رنج می برد .جذب صحنه تئاتر شد چرا که معتقد بود تئاتر هیچ خاطره ای ندارد و همین مساله آنرا به اگزیستانسیالیستی ترین هنر بدل می سازد...سارا کین ،از دنیایی می نوشت که اطرافش می دید از جهانی که عشق و خشونت عمیقا در هم تنیده شده و امید و یأس تصاویر آینه واری از یکدیگر هستند.
*
کین یکی از ارکان جریانی قلمداد میشود که بعدها تحت عنوان تئاتر in-yer-face بریتانیا نامگذاری شد. In-Yer-face تئاتری است که:" پس گردن تماشاگران را می گیرد ، تکانش می دهد و پیامش را می رساند... پرخاشگر و تحریک کنندهProvocative و گستاخ است و مرزهای نرمال را می شکند و ساحت خصوصی بیننده را خدشه دار و آرامش کاذبش را بر هم می زند! این نوع تئاتر فرمی از درام است که از اصول و قواعد تئاتر ناتوریالیستی دوری می جوید و در عین حال متاثر از تئاتر اکسپرسیونیستی است و بسیار مبتنی بر تجربه گرایی... در این نوع تئاتر از متریال شوک آور، رکیک، مواجه برانگیز روی صحنه استفاده می کنند ".
***
“No one survives life.”
((ذهن سایکوتیک ))
نمایش جنون در ۴:۴۸ ، آخرین نمایش کین است و در عین حال کوتاه ترین و قطعه قطعه شده ترین کار تئاتریش ، تعداد شخصیت ها دقیقا مشخص نیست..او در دوران افسردگی شدیدش این نمایش را نگاشته است ...به نوعی این اثر با ادبیات یأس مرتبط می شود.برخی منتقدین هم معتقدند کار کین بیشتر مدیون افسردگی کلینیکی است تا بینش هنری واقعی ..
اما میل توقف ناپذیر کین در ایجاد فرم های بدیع این اثر را بیشتر به یک رقص هماهنگ شاعرانه بدل کرده تا یک نمایش سه پرده ای مرسوم. ..نغمه سرایی متن به تصاویر قدرتمند صحنه بندی شده ...
***
بسیار قدردان وجود نازنین دوست مهربانم محمد جان رحمانی بابت یادآوری اجرای این نمایش در سالن موج نو هستم
به زودی به تماشای اجرای این نمایش در تماشاخانه ی آلترناتیو موج نو خواهم نشست.. نمی دانم اجرا چطور خواهد بود اما نام سارا کین و اولین اجرای صحنه ای اثری از او در تهران بسیار فرخنده است.


در این نوشتار از مطالب مندرج در وبسایت های ویکی پدیا ، روزنامه گاردین ، inyerfacetheatre ،دیلی تلگراف ، .goodreads.com/author/quotes/29185.Sarah_Kane استفاده شده
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
چقدر خوب بود این توضیحات ابرشیرعزیز ...درک بهتری از این تاتررا رقم خواهدزد...
ممنون از اشتراک اطلاعاتت..
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
لطف کردی وقت گذاشتی برای خواندن دوست ارجمندم نیلوفر فکور
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید