در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بهنام ترابی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:27:56
 

بهنام ترابی دکتری پروهش هنر استاد گروه نمایش دانشگاه تهران مرکز/تهران غرب و تهران جنوب

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امشب دکتر علی عباسی نشانه شناس سرشناس ایرانی و دکتر محمد رضا شعیری از پدران نشانه معنا شناسی به تماشای ما نشستند. تایید شما عزیزان و سخنانی که در برابر مردم بر زبان جاری ساختید.اشتیاق و اشکتان برای این جوانان الهام بخش و نویدی از فرا رسیدن آینده ای درخشان بود.
خوشحالیم که یونسکو شدن نظر جامعه آکادمیک، نشانه شناس و معنا شناس را جلب نموده است. خدا را بخاطر تایید این بزرگان شاکریم
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
متاسفانه نیاز میبینم این پیام رو جواب بدم چون مشخصا به من اشاره کردید.آقا یا خانم کیانی من یا هیچ یک از عوامل نمایش نسبت به درج یا عدم درج نظرات هیچ کنترلی نداریم و ساختار تیوال بر پایه ارائه نظرات آزاد هست. من متاسفم اگر جدلی در نظرات میان دوستان شک گرفته و طبیعتا تیوال به این مباحث رسیدگی خواهد کرد. اما درباره کار توضیحی میدم که امیدوارم حداقل برای شما روشنگر باشه و بدون دیدن نمایش ما، ما رو قضاوت نکنید
من یک استاد دانشگاه ساده هستم هرگز و هیچ وقت از هیچ رانت دولتی یا حمایتی بهره نبردم و به صورت مستقل دانشجویانم رو حمایت کردم اون هم با محوریت دانشجویانی که شاید خیلی از آنها فضای برای بروز استعداد هاشون نمیافتن. بهشون مشاوره دادم و در حد توانم از لحاظ مالی حمایتشون کردم و صادقانه کمکشون کردم تا به سمت رویاهاشون برن
میانگین سنی این نمایش ۱۹ ساله نمیدونم چه سن و سالی دارید اما میدونید برای یک جوان نوزده ساله پیدا کردن بستری برای دیده شدن چقدر میتونه ... دیدن ادامه ›› مشکل باشه. من و کارگردان جوان تیمم نگار حاجیانی و بازیگران و تک تک پسران و دخترانم صادقانه برای این اجرا جنگیدیم و اگر کار رو ببینید متوجه خواهید شد بیش از خیلی از اجراهایی که مدعی حرفه ای بودن هستن زحمت کشیدن. من به تیمم و افتخار میکنم و به حمایتم از جوان ها ادامه میدم . امیدوارم به مرور زمان نگرش شما دستخوش تغییر شه.
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
دوست عزیز باید بپذیریم نمایشی که بر روی صحنه میاد باید اون رسالت و هدفی که داره رو دنبال کنه و مطمئناً در این راه هزاران مشکل و هزاران نقد وجود خواهد داشت چه به حق و چه ناحق .مطمئن باشید نمایش فاخر و به قول شما سازنده و موفق نیاز به کاربران یک روزه و نظرات همراه با به به چه چه ندارد .
وقتی در این بستر نمایشی رو بر روی صحنه میبرید باید بپذیرید مخاطب با هر سطح سواد و با هر نظری قابل احترامه چون مهم تر از پول ، زمان ارزشمند اش رو هزینه اون نمایش کرده .
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
@جناب فراهانی
با عرض پوزش از شما، چون خانم بهروزیان متن اش را پاک کردند من نیز نوشته ام را پاک کردم...
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب سفیر پیشین کشور آلمان آقای برشتولد به تماشای کار گروه جوان ما نشست. برایم عجیب بود چون نه ایشان را میشناختم و نه بازیگران جوان دهه هشتادی من انتظار حضور چنین چهره ای را داشتند. نمیدانم اتفاقی به تماشای این اثر آمده بودند و یا همراهشان که هموطن ما بود این نمایش را برایشان انتخاب کرده بود یا اینکه داستان اوژن یونسکو ، امیل چوران و میرچا ایلیاده که در آلمان نیز همسنگ رومانی و فرانسه مشهورند او را به دیدن نمایش کشانده بود. در هر صورت برای جوانان دهه هشتادی ما حضور چنین چهره شاخصی مایه مسرت و شادکامی بود باشد که بزرگان تئاتر ما نبز از جوانان حمایت کنند
پی نوشت: پیش از این به اشتباه عنوان و نام آقای سفیر را ذکر کرده بودم که در ویرایش متن آن را اصلاح نمودم
مارتین اسلین درباره یونسکو اینگونه مینویسد:
"الگوی نمایشنامه های یونسکو ،تشدید ،شتاب انباشت یا تکثیر تا سر
حد طغیان است تا آنجا که تنش روان شناختی غیر قابل تحمل شود چیزی شبیه الگوی ارگاسم که به دنبال آن باید آسودگی بیاید تا تنش را آرام کند و آرامش جایگزین آن شود. این آزادی به شکل خنده نمود پیدا میکند و دلیل کمدی بودن نمایش نامه های یونسکو هم همین است. یونسکو میگوید تا آنجا که به من مربوط است، هیچگاه نتوانسته ام آن چیزی را بفهم که میان کمدی و تراژدی تفاوت ایجاد میکند. با اینکه کمدی شهود بیهودگیست اما به نظر من بیشتر از تراژدی منشأ ناامیدی ست. کمدی راه چاره ای نشان نمیدهد - میگویم منشأ «ناامیدی» اما در حقیقت فراتر از ناامیدی یا امید است این دقیقاً همان است که می خنداند.
بی تکلفی و وضوح طنز ما را از امر تراژیک یا بیهودگی وضعیت انسان آگاه میکند. این نه فقط به خاطر خود روح انتقاد است.... بلکه... طنز تنها امکان ما برای جدا کردن خودمان از وضعیت تراژی - کمیک انسانیمان و بیهودگی بودن است اما فقط بعد از اینکه بر آن فایق آمدیم، جذبش شدیم و درکش کردیم آگاه شدن از آنچه هولناک است و خندیدن به آن مسلط شدن بر آن هولناکی ست. منطق خودش را در بی منطقی امر عبثی نشان میدهد که ما از آن آگاه شده ایم خنده، خود، حرمت هیچ تابویی را نگه نمیدارد خنده مانع به وجود آمدن تابوهای ضد تابوی تازه می.شود امر کمیک به تنهایی قادر است به ما قدرت بدهد تراژدی وجود را تاب بیاوریم ذات حقیقی ،چیزها خودِ حقیقت، فقط با فانتزی بر ما آشکار میشوند که واقعی تر از همه رئالیسم هاست"
همه ... دیدن ادامه ›› میدانیم که سخن گفتن از یونسکو کاری سخت و دشوار است با این حال نمایش یونسکو شدن میکوشد به سنت ابزوردیسم از نگاه یونسکو وفادار بماند و خلق نخستین اثر یونسکو و چالش ایجاد آن را با مخاطب به اشتراگ بگذارد.
یونسکو شدن اثری بی ادعاست که میکوشد رسالت شرافتمندانه بودن تئاتر را حفظ کند و با گروهی متشکل از جوانان رشته نمایش اثری آبرومند را به نمایش بگذارد باشد که به دیدن این اثر بنشینید
تئاتر متعلق به همه است! تئاتر یک هنر بورژوازی نیست!
گروه نمایش ملویل که تمامی اعضای آن از بین دانشجویان علاقه مند  از دانشگاه های سراسر شهر تهران انتخاب شده اند می کوشد تا با رویکردی متفاوت تئاتر را به دستان نسل جوان بازگرداند. این گروه با هدف تکیه بر نسل جوان و ایجاد فرصت برابر برای همه جوانانی که اشتیاق فراوانی برای تئاتر این هنر آفریننده دارند در تیر ماه ۱۴۰۲ تشکیل شده است
چشم انداز گروه نمایش ملویل ایجاد بستری رایگان برای رشدو شکوفایی دانشجویانی از هر قشر و با هر شرایطی است. گروه نمایش ملویل درصدد است تا با ایجاد ساختاری نظام مند و حمایتگر  فرآیند تمرین و ساخت جهان نمایشی جوانان را فراهم آورد. ما در گروه ملویل در جستجوی خلق آثاری بی نقص نیستیم بلکه در جستجوی آنیم که با امید و اعتماد به نسل جدید  بر پای باور خود نسبت به جوانان بایستیم  و با خلق آثاری متمایز و مدرن در اعتماد به جوانان پیشگام باشیم و تئاتر را همانگونه که همچون امانتی به دست ما رسیده است به دست این عزیزان بسپاریم و سنت تئاتر آبرومند و شرافتمندانه را به عنوان هنری که به همه تعلق دارد، حفظ و چه بسا احیا کنیم.
نخستین اثر ما یونسکو شدن نام دارد که ادای دینی است به آنچه از اوژن یونسکو در دوران تدریسم به آنها آموختم
نمایش یونسکو شدن نمایشی متکی بر نسل جدیدی از دانشجویان رشته نمایش است. پسران و دختران من که در سال گذشته تجصیلی سعی کردم تا با امید و اعتماد به ... دیدن ادامه ›› آنها، آنچه را که میدانم به آنها بیاموزم و فرصتی را که خود در اختیار نداشتم برای آنها فراهم سازم
تمامی اعضای این نمایش ۱۹ ساله هستند استعداد هایی که تشنه درخشیدن اند و تشنه یادگیری. امید است که حامی آنها باشید
مارتین اسلین درباره یونسکو اینگونه مینویسد:
"الگوی نمایشنامه های یونسکو ،تشدید ،شتاب انباشت یا تکثیر تا سر
حد طغیان است تا آنجا که تنش روان شناختی غیر قابل تحمل شود چیزی شبیه الگوی ارگاسم که به دنبال آن باید آسودگی بیاید تا تنش را آرام کند و آرامش جایگزین آن شود. این آزادی به شکل خنده نمود پیدا میکند و دلیل کمدی بودن نمایش نامه های یونسکو هم همین است. یونسکو میگوید تا آنجا که به من مربوط است، هیچگاه نتوانسته ام آن چیزی را بفهم که میان کمدی و تراژدی تفاوت ایجاد میکند. با اینکه کمدی شهود بیهودگیست اما به نظر من بیشتر از تراژدی منشأ ناامیدی ست. کمدی راه چاره ای نشان نمیدهد - میگویم منشأ «ناامیدی» اما در حقیقت فراتر از ناامیدی یا امید است این دقیقاً همان است که می خنداند.
بی تکلفی و وضوح طنز ما را از امر تراژیک یا بیهودگی وضعیت انسان آگاه میکند. این نه فقط به خاطر خود روح انتقاد است.... بلکه... طنز تنها امکان ما برای جدا کردن خودمان از وضعیت تراژی - کمیک انسانیمان و بیهودگی بودن است اما فقط بعد از اینکه بر آن فایق آمدیم، جذبش شدیم و درکش کردیم آگاه شدن از آنچه هولناک است و خندیدن به آن مسلط شدن بر آن هولناکی ست. منطق خودش را در بی منطقی امر عبثی نشان میدهد که ما از آن آگاه شده ایم خنده، خود، حرمت هیچ تابویی را نگه نمیدارد خنده مانع به وجود آمدن تابوهای ضد تابوی تازه می.شود امر کمیک به تنهایی قادر است به ما قدرت بدهد تراژدی وجود را تاب بیاوریم ذات حقیقی ،چیزها خودِ حقیقت، فقط با فانتزی بر ما آشکار میشوند که واقعی تر از همه رئالیسم ... دیدن ادامه ›› هاست"
همه میدانیم که سخن گفتن از یونسکو کاری سخت و دشوار است با این حال نمایش یونسکو شدن میکوشد به سنت ابزوردیسم از نگاه یونسکو وفادار بماند و خلق نخستین اثر یونسکو و چالش ایجاد آن را با مخاطب به اشتراگ بگذارد.
یونسکو شدن اثری بی ادعاست که میکوشد رسالت شرافتمندانه بودن تئاتر را حفظ کند و با گروهی متشکل از جوانان رشته نمایش اثری آبرومند را به نمایش بگذارد باشد که به دیدن این اثر بنشینید
تئاتر متعلق به همه است! تئاتر یک هنر بورژوازی نیست!
گروه نمایش ملویل که تمامی اعضای آن از بین دانشجویان علاقه مند  از دانشگاه های سراسر شهر تهران انتخاب شده اند می کوشد تا با رویکردی متفاوت تئاتر را به دستان نسل جوان بازگرداند. این گروه با هدف تکیه بر نسل جوان و ایجاد فرصت برابر برای همه جوانانی که اشتیاق فراوانی برای تئاتر این هنر آفریننده دارند در تیر ماه ۱۴۰۲ تشکیل شده است
چشم انداز گروه نمایش ملویل ایجاد بستری رایگان برای رشدو شکوفایی دانشجویانی از هر قشر و با هر شرایطی است. گروه نمایش ملویل درصدد است تا با ایجاد ساختاری نظام مند و حمایتگر  فرآیند تمرین و ساخت جهان نمایشی جوانان را فراهم آورد. ما در گروه ملویل در جستجوی خلق آثاری بی نقص نیستیم بلکه در جستجوی آنیم که با امید و اعتماد به نسل جدید  بر پای باور خود نسبت به جوانان بایستیم  و با خلق آثاری متمایز و مدرن در اعتماد به جوانان پیشگام باشیم و تئاتر را همانگونه که همچون امانتی به دست ما رسیده است به دست این عزیزان بسپاریم و سنت تئاتر آبرومند و شرافتمندانه را به عنوان هنری که به همه تعلق دارد، حفظ و چه بسا احیا کنیم.
نخستین اثر ما یونسکو شدن نام دارد که ادای دینی است به آنچه از اوژن یونسکو در دوران تدریسم به آنها آموختم
نمایش یونسکو شدن نمایشی متکی بر نسل جدیدی از دانشجویان رشته نمایش است. پسران و دختران من که در سال گذشته تجصیلی سعی کردم تا با امید و اعتماد ... دیدن ادامه ›› به آنها، آنچه را که میدانم به آنها بیاموزم و فرصتی را که خود در اختیار نداشتم برای آنها فراهم سازم
تمامی اعضای این نمایش ۱۹ ساله هستند استعداد هایی که تشنه درخشیدن اند و تشنه یادگیری. امید است که حامی آنها باشید
 

زمینه‌های فعالیت

سینما
تئاتر

تماس‌ها

رسانه نقد هنری