«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
شخصا نمایش های کلاسیک بیشتر از نمایش های که مفهومی ودارای فرم هستند دوست دارم. برای من مهمترین فاکتور در انتخاب نمایش جذابیت داستان و نویسنده نمایشنامه است ، این تئاتر و انتخاب کردم چون یکی از آثار چخوف بود ، اما قبلا این نمایشنامه نخوانده بودم. برای من این نمایشنامه خیلی یکنواخت و کسل کننده بود و بیشتر شبیه یک روایت بود که حتی از اواسط نمایش به این فکر میکردم که این روایت چجور پایانی میتونه داشته باشه، بازی ها متوسط بودند و به بهتر شدن نمایش کمکی نکردند.
در کل از نمایشنامه این کار خوشم نیومد و نمیدونم چقدر تو این کار به اصل متن وفادار بودن اما اگر این وفاداری زیاد بوده ، در این صورت فکر کنم توی داستان های چخوف هم این ضعیف ترین نمایشنامه ای بود که دیدم
La Folia
جمعه 1392/06/15 آخرین شب اجرای انسامبل باروک ارکستر پارسیان در تالار رودکی بود
تعدادی از نوازنده های این انسامبل عضو کوارتت زهی اروند هستند ، اولین اجرایی که من از این کوارتت در سال گذشته دیدم ، اجرایی عالی از قطعات موتزارت و هایدن بود که اصلا انتظار نداشتم با اون کیفیت شاهدش باشم. اجرای اون شب باعث شد کنسرت های بعدی این کوارتت رو برم.
دیشب هم مثل کنسرت قبلی اجرایی عالی داشتند و واقعا خوشحالم که نوازنده های با این کیفیت وجود دارند و میشه از اجراهاشون لذت برد.
پیشنهاد میکنم کسایی که کلاسیک گوش میکنند اجراهای این انسامبل و کوارتت زهی اروند رو از دست ندند.
من این اپرا رو دیدم
نظر کلی من راجع به این اپرا خوب بود، از همه بیشتر از این خوشحالم که بالاخره این هنر تو ایران دوباره شروع شد. و امیدوارم که ادامه دار باشه چون جای این هنر واقعا خالیه.
راجع به خود اپرا باید بگم به نظرم تنور های این نمایش خوب نبودند مخصوصا رینوچیو که اصلا خوب نبود. جالب بود بهترین تنور خود آقای قضات بودند که نقش ایشون رو ذاتا باید یک باریتون اجرا کنه اما خوب ایشون تنور بودند و البته از نظر من بهتر از بقیه .
سوپرانو ها هم متسو سوپرانو بودند
یکی از باس ها که به عنوان شاهد وکیل بود خوب بود اما نقش کوتاهی داشت
در کل من از کار لذت بردم با تمام کاستی هایی که داشت ارزش داشت بخاطر حرکتی که شروع کرد و امیدوارم ادامه دار باشه چه این گروه یا گروه های دیگه و قطعا اگه ادامه داشته باشه کیفیت هم بالا میره
این طور که در اجرای اخر هم گفتند کار بعدی تئاتر موزیکال اشک ها و لبخند هاست که جای این نوع تئاتر هم واقعا خالیه.
چند تا مورد راجع به این نمایش وجود داره که البته نظر شخصیه: به نظر من اگر نمایش نامه این اثر رو خوندین و به امید داستان این تئاتر رو انتخاب کردید خیلی امیدوار نباشید چیزی که انتظار دارید رو ببینید و شاید تا حدی توی ذوق بزنه چون نمایش تقریبا تحریف شده و با دستکاری های از نظر من بی مورد خراب شده تا جایی که اصلا حس تراژدی اصل داستان رو منتقل نمیکنه و با طنز های که توی کار گذاشته شده انتهای داستان حسی از اصل داستان برای بیننده باقی نمی مونه.
اما اگر انتظاری از اصل داستان و وفاداری به داستان رو ندارید اونوقت میشه گفت نمایش خوبیه و بازی بازیگرها به غیر از انیا دختر کوچک خیلی روان و عالیست..
در کل ارزش دیدن رو داره اما به نظر من با این تغییرات نباید این تئاتر رو با اسم باغ البالو اجرا می کردند. می شد با هر اسم دیگه ای اجرا می شد و فقط اشاره می کردند که یه اقتباس از نمایش باغ البالو، بیشتر به این شبیه از نظر من