در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سهیل محب خدایی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:00:34
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اگه خدا بخواد امروز (جمعه ) نمایش رو میخوام ببینم و الان ساعت 5 و نیم هست.
متاسفانه لینکی که تو توضیحات فرموده بودید برای تخفیف اسنپ برام فرستاده میشه فرستاده نشد.
با خود اسنپ هم تماس گرفتم و گفتن پشتیبانی این مورد خود شرکتی هست که با ما قرارداد داره. و حتی امکان این هم نبود که شماره پیگیری تئاتر رو براشون بخونم و برام تخفیف اعمال کنن.

انتظارم از سایت به روزی مثل تیوال این نبود متاسفانه.
امیدوارم در آینده به این مشکل حتما رسیدگی کنید که باعث نارضایتی کاربران نشید.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از دوستی شندیم که درد امروز هنر ایران غیبت تفکر در آفرینش آثار است.
این اثر آفریده ی تفکر و آفریننده ی آن بود.
سپاس
پردیس رمضان زاده این را خواند
هدیه آزاده و شیرین پناهی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام
دوست دارم نقد خودم رو با نقاط قوت نمایش شروع کنم که اعتماد به نفس نمایش در بیان دو تا از تابو هایی بود که کسی زیاد جرئتش رو نداره بیان کنه.
اولیش این بود که به روش خودش داشت میگفت دین و مذهب نسبت به گذشته تو جامعه متروک تر شده. این مطلب رو به این صوبت بیان میکرد که ازدواج مذهب پیامبره رو از زبان یه پیر زن آلزایمری بیان میکرد و اینکه تمام تماشاچی ها به این مطلب میخندیدن که کار زیبایی بود در نوع خودش و در واقع عمق سوالی که دخترک میپرسید که آدم ها چرا ازدواج میکنن از یه جامعه و یک دین میگذشت و به تمام آدم ها میرسید. از این مطلب لذت بردم.
دومیش مسئله ی سقط جنین هست که بازیگران با جرئت راجع بهش حرف میزدن و به طور جدی بهش فکر میکردن. همین مسئله راجع به طلاق هم صادق بود.
اما بزارین از دید تئاتر به این تئاتر نگاه کنیم. و اولین مطلبی که تو این زمینه میشه گفت اینه که یه کارگاه مددکاری اجتماعی و مشاوره با یه نمایش تئاتر فرق داره. تئاتر صحنه ایه که وقتی نور برای اولین بار توش میتابه آدم رو میخکوب میکنه و محو خودش میکنه. چنین عنصری به هیچ عنوان تو این نمایش وجود نداشت و برخی از دلایلش رو خدمتتون عرض میکنم.
اول اینکه بازیگران بازی فوق العاده مصنوعی ای داشتن. حذف یه بازی خوب از یه تئاتر مثل این میمونه که بستنی رو داغ بخوری. نه از گلوی آدم پایین ... دیدن ادامه ›› میره نه شیرینیش برای آدم مطلوب میشه .
دوم اینکه یه موضوعی هست توی نمایش جدا از طبیعی بازی کردن و به اون میگن: committing to the moment. اگه خدای نکرده گوشی یه نفر توی سالن داره زنگ میزنه این وظیفه ی شما نیست آقا نادر که با نگاه عصبانیتون متوجهش کنی. چنین کاری نه تنها سیلی محکمی توی بازی خودتونه بلکه توهین به شعور تماشاچی تئاتره. این مسئله رو توی جای جای نمایش میتونستین ببینین.تماشاچی احترام زیادی توی این نمایش نداشت. و این مسئله رو از رفتار فوق العاده زشت دربان نمایش هم میشد فهمید. بنده به نمایش تئاتر نمیرم که متوجه بشم شما آدم های هنری ای هستین؛ بلکه میرم اونجا که از زیبایی تفکر های بلند لذت ببرم.
امیدوارم دست اندر کاران یاد بگیرن چجوری به تماشاچی ها احترام بذارن و بدونن توهین هاشون چجوری یاد آدم میمونه.
اما برای نکته ی آخر برگردم به خود تئاتر و مقایسه اش کنم با نمایش خشکسالی ودروغ. بازی طبیعی و زیبای اون تئاتر باعث میشد لحظات اون نمایش تو ذهنتون ثبت بشه و با نمایش ارتباط برقرار کنید. سناریو ی طراحی شده توش هم به صورتی حرفه ای شما رو با زندگی افراد نمایش همراه میکرد. اما تو این نمایش بازیگران مثل ربات با هم صحبت میکردن و میتونستی حس کنی که دارن سعی میکنن احساس رو تو بازیشون بیارن. مثال بستنی رو یادتون میارم. و در نهایت بدونید نیاز به کارگردان یه تئاتر در اینکه یه مرد و یه زن رو بیش از حد معمول به هم نزدیکه کنه مثل گریه ی مظلومانه ای برای جلب توجه یه بچه میمونه ؛ همه میدونن یه بچه کی داره برای جلب توجه گریه میکنه آقای کارگردان.
بدونید تنها عنصر طبیعی ای که توی این نمایش وجود داشت صدای رابطه ی جنسی دو گربه ای بود که به دلیل کیفیت پایین سالن نمایش داشتم میشنیدم. و صد حیف که یک هفته زودتر نتونستم بیام این نمایش رو ببینم که بتونم افراد بیشتری رو منع کنم که برای دیدنش بیان. صد حیف.
سلام به همه ...rnمیشه خواهش کنم راهنمایی کنید , اگه با ماشین بخوام بیام چیکار میتونم بکنم؟ rnتو خود تالار پارکینگ هست؟ rnاگه نه ... نزدیکی ها میشه پارک کرد؟ rnاز چه مسیری بیام بهتره ... rnممنون
روبروی تالار تو خیابون 4 ردیف جای پارک هست معمولا مشکل جای پارک پیش نمیاد.ولی در کل با مترو برید راحت ترید میتونید مترو فردوسی پیاده شید کمی پیاده روی داره
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
موسیقی کهن و با شکوه آذربایجان به قدری سخیف و بی معنا اجرا شد که بنده تردید دارم نویسندگان کوچکترین درکی از مفهوم این آهنگ داشتند
متاسفانه بر خلاف آهنگ ایلامی که عظمت آن خود نمایی میکرد یا آهنگ های خراسانی و بندری که در نهایت زیبایی و با درک کامل احساس اجرا شدند ؛ یا آهنگ زیبای شیرازی که مرا در خود غرق میکرد و جو آنرا با تمام وجودم درک میکردم؛
آهنگ ((آپاردی سئللر سارانی )) که جوی بسیار حزن انگیز و با ابهت دارد ؛ در کمال تعجب بسیار سرسری و بی مایه ,و در کمال شگفتی به طور شاد !!!!!! اجرا شد و از این جهت برای این نمایش اظهار تاسف میکنم ...
دریغا که اگر این نکات مرا نمی آزرد از نمایش لذت بسیار میبردم ...
افسوس
محمد تقی پور و farzam gh این را خواندند
کامران م. و hanieh kh این را دوست دارند
... و وصله پینه شدن بی دلیلش با ترانه ای فارسی!
۲۱ مرداد ۱۳۹۳
سلام رضا جان ممنون کامنت رو خوندی
همچنین کامران ... ممنون از دقت نظرت
۲۲ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
موسیقی کهن و با شکوه آذربایجان به قدری سخیف و بی معنا اجرا شد که بنده تردید دارم نویسندگان کوچکترین درکی از مفهوم این آهنگ داشتند
متاسفانه بر خلاف آهنگ های ایلامی و خراسانی و بندری که در نهایت زیبایی و با درک کامل احساس اجرا شدند ؛ یا آهنگ زیبای شیرازی که مرا در خود غرق میکرد و احساس آنرا با تمام وجودم درک میکردم؛
آهنگ ((آپاردی سئللر سارانی )) که جوی بسیار حزن انگیز و با ابهت دارد ؛ در کمال تعجب بسیار سرسری و بی مایه ,و در کمال شگفتی به طور شاد !!!!!! اجرا شد و از این جهت برای این نمایش اظهار تاسف میکنم ...
از طرفی در آذربایجان ارزش زنان از دیرباز اگر از مردان بیشتر نبوده , کمتر هم نبوده است و شواهد فراوانی از جمله ستودن آنان در آهنگ های فولکلور و ... وجود دارد
با این حال در این نمایش میدیدیم که چگونه مرد آذری با بی تربیتی تمام بادختر زن خود صحبت میکرد ...
دریغا که اگر این نکات مرا نمی آزرد از نمایش لذت بسیار میبردم ...
افسوس
البته اون خانوم دختر همسر موقت اون آقای آذری بود نه همسزش...
ولی موسیقی میتونست خیلی بهتر باشه مثلا از استاد فخرالدینی و رشید وطن دوست
۱۰ مرداد ۱۳۹۳
سهیل جان من کاملا موافقم.
جناب رحمانیان با تحقیقی بسییار کوچک میتوانستند اطلاعات مختصری در مورد فرهنگ ادب هنر این سرزمین به دست بیارند .سئوالی که برای من پیش میاد اینه که این کار تعمدی بوده یا سهوی.مگر نه مطمئنا کیه که فرهنگی به غنای فرهنگ آذر بایجان رو نشناسه
این سئوال مطرح میشه تو ایران کسی رو پیدا نکردن که آهنگ سارای رو با زبون ترکی بخونه نه اینکه کسی بعد از دو بیت بقیشو فارسی بخونه
یا کسی نیست که تار آذری رو حرفه ای تر بتونه ... دیدن ادامه ›› بنوازه
اگر کسی یه ذره مطالعه داشته باشه میدونه که کانون خانواده در آذربایجان بسیار محکمه و آذری ها به خانواده پایبندی زیادی دارن.
حالا جناب رحمانیان خواستند که مرد آذری رو به عنوان مردی عیاش و...نمایش دهند نمیدانم نشان از چیست
جناب رحمانیان ای کاش از اطلاعات تاریخی خود بهره میجستید نمایشی در شان مناطق ایران میساختید.
ویا اطلاعاتی در مورد شرایط موجود.
۱۲ مرداد ۱۳۹۳
خیلی ممنون علیرضا
حداقل یه نفر حرف دل منو فهمید
دمت گرم
۱۴ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید