در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمدحسین فرحی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:49:36
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
برای کسی که نمایش " به خاطر یک مشت روبل" حسن معجونی هنوز جزو بهترین تئاترهای زندگیشه، دیدن نمایش سه خواهر همچون عذابی الیم بود. یک نمایش کند بدون گره های داستانی، بدون خلاقیت بصری و آوایی و حتی بدون بازی های خوب. باورم نمیشه آقای معجونی بعد از گذشت تقریبا نه سال از شاهکاری مثل بخاطر یک مشت روبل که از لحاظ ساختار، طراحی صحنه و دراماتیزه کردن و از همه خلاقانه تر، ایرانیزه کردن نمایشنامه چخوف انقلابی در عرصه ی تئاتر ایران بود به اثر خنثایی به اسم سه خواهر برسه.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 12"

در دنیای تو ساعت چند است(1394)
کارگردان: صفی یزدانیان
موسیقی: کریستف رضاعی

http://opload.ir/downloadf-978ab8150e3f1-mp3.html

http://beeptunes.com/album/58130216

"همه ی عمر ترسیدم"
موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» ساخته کریستف رضاعی آهنگساز ... دیدن ادامه ›› ایرانی‌فرانسوی، از جنبه‌های مختلف قابل‌بررسی است و بدون تردید می‌توان از آن به‌عنوان یک پدیده در حیطه موسیقی آثار تصویری در سال‌های اخیر نام برد، اما آنچه در ادامه مورد بحث ما قرار می‌گیرد عوامل موفقیت قطعات موسیقی این فیلم در میان کسانی ا‌ست که آن را در جشنواره و اکران عمومی دیده‌اند و نکته جالب درباره توفیق موسیقی متن، این است که همزمان با اکران فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» و بسیار سریع‌تر از آنچه انتظار می‌رفت تک‌آهنگ «کی‌سه» در میان مردم دست‌به‌دست شده و تبدیل به یک قطعه فراگیر (هیت) شد.آلبوم مجموعه موسیقی‌های متن این فیلم را موسسه «میم» که مدیریتش به‌عهده شخص کریستف رضاعی است منتشر کرده است، چراکه استقبال از چنین آلبوم‌هایی می‌تواند بر کیفیت موسیقی سینمای ایران تاثیر مطلوب بگذارد؛ زیرا از یک‌سو موسسات تهیه موسیقی پیگیر نشر موسیقی‌های با ارزش سینما می‌شوند و از سوی دیگر تهیه‌کنندگان برای بهره مالی خودشان هم که شده سعی می‌کنند در تولید موسیقی فیلم‌هایشان از عوامل حرفه‌ای و خلاق استفاده کنند.

استفاده از شعر «فولک»

در مواجهه با آهنگ «کی‌سه» اولین نکته بارز استفاده از شعر محلی (فولکلور) و ترکیب و کنتراست تاثیرگذاری است که این شعر با فضای ملودیک قطعه ایجاد کرده است. زنده‌یاد جهانگیر صدری‌پور این ترانه را به زبان گیلکی سروده و ملودی را هم خودش برای این شعر انتخاب کرده است. کریستف رضاعی درباره انتخاب این ملودی‌ها می‌گوید: «این‌ها سه ملودی بین‌المللی هستند که اشعار گیلکی روی آن‌ها سوار شده، البته این ملودی‌ها بسیار تاثیرگذارند و سال‌هاست در ناخودآگاه هر ملیتی وجود دارد و اغلب آن‌ها را شنیده‌اند. جهانگیر صدری‌پور، شاعر این قطعات مردی اهل سیاست و درعین‌حال شاعر بوده. او این ملودی‌ها را بسیار دوست داشته و چون می‌خواسته مردم هم با آن‌ها آشنا شوند، اشعار گیلکی روی آن‌ها گذاشته است.»

برای درک بهتر این موضوع لازم است متن کامل این ترانه به زبان گیلکی و ترجمه‌اش به زبان محاوره فارسی امروز را بخوانیم تا موضوع روشن‌تر شود و نیاز به هیچ توضیح اضافه‌ای درباره ترانه و یکدستی و خلوصش نباشد:

ترانه: «اون کی فاده تی دیما رنگ اومید و بیما /خوانه تی فند و لیما کی‌سه؟ کی‌سه؟ کی‌سه؟/ اون کی دهه تی جانا، مستی بهارانا/ لسی خومارانا، کی‌سه؟ کی‌سه؟ کی‌سه؟/ ههی تو نگو هیس، گل کی‌ست؟ راز چی‌ست؟/ گیرم بزنی تامه دانمه، خوانمه/ اون کی فاده تی دیما، رنگ اومید و بیما / خوانه تی فند و لیما/ کیسه؟ کیسه؟ کیسه؟ / اون کی دهه تی جانا، مستی بهارانا/ لسی خومارانا، کیسه؟ کیسه؟ کیسه؟»

ترجمه: اون‌که به گونه‌های تو رنگ بیم و امید می‌ده/ فوت‌وفن تو رو می‌خونه کیه؟ کیه؟ کیه؟/ اون کسی که مستی بهاری رو/ بی‌حسی خماری رو به جان تو می‌ده، کیه؟ کیه؟ کیه؟ هی تو نگو! هیس، گل کیه؟ راز چیه؟/ حتی اگه مخفی کنی، می‌دونم و می‌خونم و الخ.‌.‌.

انتخاب ملودی «کالت»

در سال 1947 خواننده‌ای کوبایی به نام اوسوالدو فارِس ترانه‌ای نوشت و براساس یک ملودی فولکلور اسپانیایی (لاتین) قطعه‌ای با ترجیع‌بندQuizas,Quizas,Quizas اجرا کرد این قطعه که در بیشتر رادیوهای لاتین‌زبان آن زمان پخش می‌شد، به دلیل استقبال از سوی بیشتر رادیوهای اروپایی و آمریکایی غیرلاتین و با توجه به فناوری آن زمان تبدیل به یک قطعه اصطلاحا «کالت» شد و مورد بازخوانی در زبان‌های مختلف قرار گرفت. شاید آن زمان که خواننده کوبایی در استودیو مشغول ضبط این قطعه بود، هرگز فکرش را هم نمی‌کرد چند سال بعد در کشور ایران به یکی از زبان‌های محلی ایران یعنی گیلکی، ترانه‌ای بر روی این آهنگ نوشته شود و یک نفر این ترانه را در رادیو گیلان اجرا کند و سپس سال‌ها بعد یک کارگردان فیلم‌اولی که سن و سالی دارد این قطعه را سال‌ها قبل از رادیو گیلان شنیده باشد و به آهنگساز دورگه ایرانی‌فرانسوی فیلمش پیشنهاد دهد تا موسیقی فیلمش را بر‌اساس واریاسیون‌هایی از همین قطعه بسازد و موسیقی این فیلم آن‌چنان موردتوجه قرار بگیرد که آهنگساز آن را به‌طور مستقل روانه بازار موسیقی کند.

تطابق همه‌چیز

اگرچه با توجه به «کالت» بودن ملودی‌ها و خصوصیت شخصیت اصلی این فیلم یعنی گلی (با بازی لیلا حاتمی) که پس از سال‌ها زندگی در فرانسه به گیلان برگشته است و همچنین درون‌مایه عاشقانه‌ای که فیلم صفی یزدانیان دارد و منطبق شدن همه این‌ها بر روی هم، برای یافتن دلایل موفقیت موسیقی این فیلم، نیاز نیست چندان سختی بکشیم اما مداقه بیشتر، نکات ظریف‌تری را هم دستگیرمان می‌کند؛ ازجمله اینکه کارگردان با هوشمندی با روایت فیلم که عشق پایدار یک پسر گیلانی به دختری که سال‌ها قبل به فرانسه رفته و حالا بازگشته، آهنگسازی ایرانی‌فرانسوی برمی‌گزیند و درباره. ترانه هم تلفیقی از موسیقی لاتین و ترانه گیلکی است و همه این‌ها، مجموعه‌ای از دوگانه‌ها را در این فیلم شکل می‌دهند. تقابل‌هایی که به تعامل منجر می‌شوند و ایده مرکزی و محوری کلیت فیلم را که همانا از دوگانگی به پیوستگی رسیدن بوده است، می‌توان در هرکدام از اعضای ارگانیک آن همچون موسیقی متنش جست‌وجو کرد و درنهایت همه این تطابق‌ها می‌توانند عامل موفقیت و ماندگاری موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» باشد تا پرسش اصلی‌مان را رو به شنوندگان آلبوم مطرح کنیم که: «چه کسی می‌داند در دنیای کریستف رضاعی ساعت چند است؟”
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 11"

پل چوبی(1390)
کارگردان: مهدی کرم پور
موسیقی: کارن همایونفر

http://opload.ir/downloadf-f3d5be6ae8181-mp3.html

باران که می‌آید اولین دعوای امیر (بهرام رادان) و شیرین (مهناز افشار) اتفاق می‌افتد. کمتر فیلمی هم هست که در آن صحنهء باران باشد و موسیقی ... دیدن ادامه ›› در کار نباشد. اما موسیقی در این اثر هم همچون سایر آثار ملودرام همایون‌فر غلیظ نیست. همیشه ترمز احساساتش زیر پای آهنگ‌ساز است. هیچ قصد و نیتی هم برای شور کردن بیشتر صحنه‌های احساسی و عاشقانهء فیلم در کار نیست. پیانو و ترومپت حضوری پررنگ دارند و همین باعث می‌شود تا حال و هوای موسیقی جرم در ذهن تداعی شود با این تفاوت که موسیقی جرم در مقایسه با پل چوبی به مراتب ملودیک‌تر بود و این یکی بسیار تماتیک. پل چوبی تم مشخصی دارد که به اشکال مختلف تکرار می‌شود و به فراخور صحنه‌ها و البته سازها واریاسیون‌های متنوعی را تجربه می‌کند.

به نظرم کلیدی‌ترین ساز در موسیقی پل چوبی سنتور است. سنتور صدای پل چوبی است. بوی کتلت‌های دایی ناصر و کافه روزگار است. طعم رفتن جوانانه به درکه و تازه کردن خاطرات قدیمی است. اگر در ضیافت بهرام سعیدی یک ملودی قدیمی را را بازسازی و آن را به تم اصلی فیلم تبدیل کرده بود، حالا همایون‌فر با استفاده از تکرار یک تم و اجرای آن در سکانس‌های مختلف با سازهای گوناگون سعی کرده فضاسازی بخش خاطره‌انگیز فیلم را انجام دهد. سعی کرده ترجمان موسیقایی مناسبی برای شیرینی و تلخی وقایع فیلم انجام دهد.

نقش موسیقی درونی و استفاده از افکت‌های صوتی هم در این فیلم دسته کمی از موسیقی ندارد و در لحظاتی اتفاقا خیلی هم تعیین‌کننده است. مثلا وقتی شیرین ایران را ترک می‌کند و امیر در حال تماشای مناظره‌های انتخاباتی سال هشتاد و هشت در فرودگاه امام خمینی نشسته و چایش را هم می‌زند و هم زدنش را تند و تندتر می‌کند تا در صدای تیک آف هواپیما فید می‌شود. یا صدای دلخراش کشیدن ناخن امیر روی سنگ اوپن آشپرخانه بعد از تماس دوستش از دوبی و گرفتن یک خبر ناگوار. همینطور روی صحنه‌ء بسیار زیبای حرکت دوربین از طبقات ساختمان نیم‌ساخته و پخش شدن قطعهء "همه با یک نام و نشان" با صدای سالار عقیلی که با پخش چندین باره‌اش در روزهای انتخابات موسیقی آشنای آن روزها برای همهء ایرانی‌ها بود.

اگر صدای سنتور صدای خاطرات و محلهء قدیمی امیر است، صدای ترومپت در بسیاری از لحظات مشابه مارش عزا و اوضاع قمر در عقرب زندگی اوست. نیمهء تاریک و سردرگم زندگی او را ترومپت نواخته و نیمهء کمی خجسته‌ترش را سنتور. پیانو و سازهای زهی هم این وسط در رفت و آمدند تا فضا را تلطیف کنند.

بهترین قطعهء موسیقی پل چوبی، سکانس فیلم دیدن نازلی(هدیه تهرانی) و امیر در کافه روزگار و آمدن او به آنجاست. سر زدن به کوچه دردار و محله قدیمی و جان گرفتن یکبارهء موسیقی. از این صحنه به بعد است که موسیقی حال و هوای تازه‌ای می‌گیرد و این روند تا پایان فیلم حفظ می‌شود. در لحظات پایانی و پیچ جاده‌ای که در ابتدای فیلم آن را دیده‌ایم و رفتن نازلی، صدای فلوت هم اضافه می‌شود تا روی صحنهء آخر و درختان بی‌سر کنار ساحل، غربت امیر و خاطراتش با بازگشت شیرین رقم بخورد.
ممنون از آهنگ و به خصوص توضیحات عالی.
۰۳ شهریور ۱۳۹۴
دوستی میگفت: با هر آهنگی که تتلو میده بیرون، کارن همایون فر هم یه موسیقی متن میسازه!
۰۳ شهریور ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 10"

شب های روشن(1381)
کارگردان: فرزاد موتمن
موسیقی: پیمان یزدانیان

http://opload.ir/download31100.html

فضای شب‌های روشن، هر چه سال های بیشتری از ساخته شدنش می‌گذرد،غریب تر و رویاوار تر به نظر می‌‌رسد. چیزی بین واقعیت و خیال، مرزی که مشخص ... دیدن ادامه ›› نمی کند تا چه حد آن چه می‌بینیم در ذهن آدم‌ها اتفاق می‌افتد و چقدر در عالم واقع و بازی بازیگر دختر باید انقدر متقاعد کننده می‌بود که بتواند این لحن دوگانه و منطق خواب گون و ذهنی و شاعرانه و بریده از جریان آشنای زندگی روزمره را باورپذیر از کار دربیاورد. دختری پیچیده و عجیب و باهوش، با روحیه‌ای متکی به نفس پر از ویژگی‌های متضاد، همزمان معصوم و بالغ، امیدوار و نا امید، عاشق و سرخورده، احساساتی و منطقی،درون گرا و در عین حال پر از هیجان و سر زندگی، غمگین و سرخوش، و همان قدر خیالباف که واقع بین. کاراکتری از جنس زنهای داستایوفسکی وار، که دلبری میکند و نمیکند. و تنها بخشی کوچکی از احساسات متغیرش را با گوش و کنایه های خاص خودش را بروز میدهد.دختری که آنقدر جذاب هست که باور کنیم میتواند ظرف چهار شب با حرف و رفتارش روی استاد منزوی و "خسته" و بیزار از آدم ها تاثیر بگذارد و اورا عاشق خودش کند. به یاد ماندنی و بهترین نقشی که توسلی تا امروز بازی کرده است و گرمایی خاطره انگیز به فضای سرد و زمستانی و کم نور و پر از سکون فیلم میبخشد.
فیلم تحسین شده شب های روشن علاوه بر معرفی کردن یک بازیگر زن خوب برای سینما ایران ( که قبلا در نقش های مکمل و فیلم ضعیف اثیری زیاد ندرخشیده بود) آهنگسازی بسیار توانا هم به سینمای ایران معرفی کرد که او هم مثل توسلی انقدر ندرخشیده بود. استاد مسلم پیانوی ایران یعنی پیمان یزدانیان یکی از بهترین ملودی هایش را برای این فیلم ساخته است. استفاده مناسب از سولو ساز ویولون در دل ارکستری نه چندان شلوغ که ارکستر تک نفره "استاد فیلم" را یادآوری میکند...
من قربون شما برم که اینقد نازی:***
۱۶ آذر ۱۳۹۳
کیمیا جونم عزیزی :****
۱۷ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 9 "

دهلیز(1391)
کارگردان:بهروز شعیبی
موسیقی:بهزاد عبدی

http://opload.ir/download27798.html

بهروز شعیبی در اولین ساخته بلند سینمایی اش به سراغ یک موضوع تکراری در سینمای ایران می‌رود ولی با شیوه روایت متفاوتش از این موضوع، این ... دیدن ادامه ›› فیلم را تبدیل به یکی از بهترین ملودرام های سینمای ایران می‌کند. در این فیلم همه حق دارند و هیچ نقشی منفی نیست. عطاران در نقش بسیار جدی اش عالی عمل کرده است و حس همدردی تماشاچی را با خود همراه میکند. زن به دنبال نجات دادن شوهرش و خواهر مقتول(با بازی خوب نگار عابدی) در پی پایمال نشدن خون برادرش است. در اینجا همه به زن کمک میکنند تا مشکلش برطرف شود. برعکس خیلی از فیلم های باسمه‌ای کسی به فکر برقراری رابطه با زن بی‌شوهر نیست.داماد خانواده مقتول(سعید چنگیزیان)که مغازه‌ی الکتریکی دارد همه کار میکند تا قضیه ختم به خیر شود و اما امیرعلی. بهترین بازی از یک کودک که در سینمای ایران سراغ دارم. شیرخانلو با بازی درخشانش به خیلی از بازیگرنماهای سینمای ایران درس بازیگری می‌دهد. نوع نگاهش به بچه های مدرسه وقتی که از پدران خود تعریف میکنند و صد البته نوع نگاهش به پدری که تا امروز او را نمیشناخت. کافیست صحنه ای را که از خواب بیدار میشود و می‌بیند که در خانه تنهاست را یکبار دیگر مرور کنید یا صحنه‌ی تیتراژ فیلم که از شیشه پنجره ماشین به بیرون نگاه میکند. کاش داوران جشنواره فجر کمی مثل داوران آکادمی اسکار جرات داشتند و جایزه بازیگری که حداقل تشکر برای بازی استثنایی این کودک بود به او تقدیم میکردند.
موسیقی فیلم اثری خوب از بهزاد عبدی است. بهزاد عبدی در کنار امیر توسلی، حامد ثابت، آرمان موسی پور و چند آهنگساز دیگر، جدیدترین نسل آهنگسازان فیلم ایران را تشکیل می‌دهند که در کنار داشتن تحصیلات عالی آکادمیک موسیقی، با سلیقه مردم هم آشنا هستند. بهزاد عبدی ساکن کیف اوکراین است و این امر مزید بر علت شده است که ملودی اش را به بهترین نحو بوسیله ارکستر حرفه ای اوکراین و به رهبری ولادیمیر سیرنکو پیاده کند. موسیقی انتخابی از یکی از درخشان‌ترین صحنه های فیلم یعنی بازی فوتبال امیرعلی با پدرش در زندان انتخاب شده است.
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 8"

یه حبه قند(1389)
کارگردان:سید رضا میرکریمی
موسیقی:محمدرضا علیقلی

http://opload.ir/download12448.html

مسعود فراستی در برنامه‌ی هفت و در نقد فیلم یه حبه قند قسمت هایی از فیلم "در حال و هوای عشق" را درکنار فیلم یه حبه قند قرار ... دیدن ادامه ›› داده بود و اصرار داشت بگوید این فیلم کاملا کپی است و حتی موسیقی آن هم کپی برابر اصل موسیقی این فیلم و والتز مایکل گالاسو است. از مسعود فراستی با آن همه میزان تحصیلات و آن درک بالای هنری همچین حرفی بعید بود. موسیقی والتز اگر با ارکستر زهی زده شود ریتمی یکسان و شبیه هم دارد اگر اینجوری فرض کنیم موسیقی فیلم خیلی دور خیلی نزدیک هم شبیه موسیقی چشمان تمام بسته کوبریک است و...بگذریم مسعود فراستی هم "فراست" هایی دارد.
فیلم یه حبه قند جادو میکند. همان کاری که آمارکورد فلینی و چه سرسبز بود دره من جان فورد میکند. انعطاف پذیری خانواده در برابر خوشی ها و غم ها و اینکه هنوز خانواده مهم ترین نهاد بشری است و صد البته خانواده ایرانی. فیلم بدون داستان نزدیک دو ساعت تو را همراه میکند و تا انتهای خوشی و غم میبرد. خلاصه فیلم همان سه نماهنگ است که با موسیقی فوق العاده علیقلی به مثابه تابلو مینیاتور ایرانی می درخشد. ملودی یکسان است ولی با تنظیم های متفاوت از شادی تا غم فیلم را همراهی میکند. موزیکی که تا مدت ها و البته به شرط تماشای فیلم حس خاطره را مثل یه حبه قند شیرین میکند.
1. ممنون بابت لینک
2. درک بالای هنری مسعود فراستی؟!
3. فیلم بدون داستان؟!
4. بازم ممنون بابت لینک
۲۶ آبان ۱۳۹۳
خیلی دوست دارم این کاری رو که واسه موسیقی متن شروع کردید...با قدرت ادامه ش بدید لطفا :)
۲۶ آبان ۱۳۹۳
ممنون،از کار خوبی که داری ادامه میدی...
۲۷ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 7"

برف روی کاج‌ها(1390)
کارگردان:پیمان معادی
موسیقی:کارن همایونفر

http://dl.songsara.net/hamid/93/Khordad/Karen%20Homayounfar%20-%20Past%2C%20Present%20Continues%20CD1%20SONGSARA.NET/04%20Barf%20Ruye%20Kajha%20%28Peyman%20Maadi%29%2C%20Pt.%201.mp3

در ... دیدن ادامه ›› مصاحبه ای با کارن همایونفر در مورد کم کاری اش نسبت به گذشته خواندم که گفته بود:"همذات پنداری شدید با شخصیت‌های متفاوت فیلم ها برای منعکس کردن احوالاتشان برای ساخت موسیقی کم کم افسرده ام می‌کند". این گفته کاملا در آثار او و به ویژه موسیقی برف روی کاج‌ها کاملا مشخص است. کاری که همایونفر در برف روی کاجها میکند مانند کاری است که گوستاوو سانتائولایا آهنگساز برنده اسکار در فیلم تحسین شده بابل ساخته الخاندرو گونزالز ایناریتو انجام می‌دهد. یک ملودی بسیار ساده و در عین حال بسیار عمیق. موضوع فیلم در مورد یک معلم پیانو است و چه سازی بهتر از پیانو برای منعکس کردن احوالات درونی او. معلمی که اکنون تنها مانده و متوجه شده نزدیک ترین دوستانش هم در شکل گیری این بحران نقشی داشتند. حال او مانده و ساز پیانواش و شاگردانی که هر کدام میتوانند به او خیانت کنند. اینجاست که فاصله دوستی و خیانت خود را بسیار نزدیک نشان می‌دهد. موسیقی این فیلم از آنجایی مهم است که در حین تماشای فیلم آنچنان روی فیلم نشسته که آن را نمی‌شنویم یا با شنیدن ملودی ساده آن فکر میکنیم شاگردان رویا هستند که مشغول نواختن پیانو هستند. اما این ملودی ساخته یکی از کاربلدترین و سینمایی ترین آهنگسازان ایران کارن همایونفر است.
به به!چه متن خوبی هم درموردش نوشتی!
۲۴ آبان ۱۳۹۳
مینا چن روز پیش داشتیم درمورش حرف میزدیما :)
۲۷ آبان ۱۳۹۳
رهام آره دقیقا :) عجیب موسیقی خوبیه :)
۲۷ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من این تئاتر رو دیشب دیدم و ازون جایی که نمیخواستم برچسب افرادی که بر خلاف آب شنا میکنن بهم بخوره ترجیح دادم نظرمو نگم. هرچند من هم خیلی دلبسته این تئاتر نیستم و از بعضی از نقدهای خیلی خوب دوستان استفاده کردم ولی وقتی این هجمه علیه این تئاتر رو دیدم تصمیم گرفتم چندتا از نظرهامو بگم..

1.قیاس غلط این تئاتر با فیلم شاهکار مردی برای تمام فصول ساخته فرد زینه مان.مدیوم اثر نمایشی با اثر تصویری متفاوت است. مخصوصا قیاس مع الفارقی از شاهکار فرد زینه مان با این تئاتر. جدا از یکسان نبودن مدیوم تئاتر و سینما استادانی مانند فرمان ارا و کیانیان که از بهترین های سینما و تئاتر این مملکت هستند قابل مقایسه با اسطوره هایی مثل فرد زینه مان،پل اسکافیلد،رابرت شاو،اورسن ولز،جان هرت و... نیستند.

2.اکثر نمایشنامه های تاریخی انگلیسی ریتمی کند دارند. این حس هنگام خواندن کتاب رابرت بولت حتی با ترجمه بسیار خوب خانم طاهری قابل درک است. پس کند بودن ریتم جزء جدایی ناپذیر این نمایش است.

3.تماشاگرانی که منتظر کوچکترین صحنه ای هستند که بخندند حتی در جدی ترین صحنه های نمایش.این امر دلیلی بر نقد کردن بازی استاد صفری نیست.فکر ... دیدن ادامه ›› کنید تماشای این تئاتر بدون سیامک صفری چقدر میتوانست سخت تر باشد.

4.موزیک بسیار خوب کارن همایونفر که با تسلط خوب او در رپرتوآر قرن 17 انگلیس بسیار عالی و هنرمندانه بود. ولی میتوانست خیلی بیشتر استفاده شود.مخصوصا در صحنه های میانی نمایش.

5.طراحی صحنه و نورپردازی بسیار عالی که نمونه اش کمتر در ذهن من است و استفاده ازخیلی خوب از عمق سن (البته برای من که در همکف بودم هر چند به کسانی که در بالکن نشسته اند بی توجهی شده بود)

6.بازی فوق العاده احمد ساعتچیان، فرزین صابونی و امیررضا دلاوری که با وجود نقش کوتاهش شگفت زده ام کرد. بازی بهمن فرمان آرا عزیز که اولین تجربه تئاتری اش بعد از زمان دانشجویی اش در انگلیس بود برای من لذت بخش بود(با تمام کاستی ها). همین که فردی با این سن و تزریق بیش از ده کورتون در هفته میخواهد همچین تجربه ای را هم انجام دهد برای من فابل ستایش است و با آن شرایط جسمی تا آخر نمایش صبر میکند تا از تماشاچیان تشکر کند.

7.این نمایش خالی از اشکال نیست. بزرگترین اشکالش نمایشنامه نوشته شده توسط امید سهرابی است که بیشترین ضربه را به نمایش میزند. ای کاش یک نمایشنامه نویس بهتر این مسئولیت خطیر را انجام میداد تا ما علاوه بر دیدن یک نمایش بهتر،همذات پنداری بهتر با شخصیت ها،عدم خستگی احتمالی،چشم بر خوبی های این نمایش هم نمی بستیم.

با شما کاملا موافقم..مخصوصا سخن پایانیتون درباره آقای فرمان آرا..به نظر من هم توقعی از ایشان نمیشه داشت با توجه به سن و سالشان و کسالتی که دارن..همین که پا به صحنه میذارن قابل احترام و ستایشه..(گرچه میشد که نقش رو به فرد دیگری بسپارند )..
۲۱ آبان ۱۳۹۳
سروری شاهین
پریاااااااا مکبث بعنوان یکی از بهترین نمایش نامه ها و چیزی که بهش میگن ریتم کند اگه واسم ثابت بشه که کنده ومصادیقش ذکر بشه!واسم خوب جا میوفته دیگه!به چیزی هم یاد میگیرم . هم اینکه من هنوز روی حرفم هستم که کارگردان میتونه ریتم کند رو تند کنه!!!حالا تو بگو!!چرا!!!؟؟؟
پریا کلا اگه راجع به چیزی بفهمم چیزی کسی میدونه کچلش میکنم تا به منم یاد بده!!!تو رو کشف نکردم!خدا خدا کن نفهمم راجع به جه چیزایی اطلاعات داری وگرنه تخلیه ی اطلاعاتی میشی!!!!!!
۲۴ آبان ۱۳۹۳
پس خداروشکر که کشف نکردی چون من به اندازه جناب نصیری صبور نیستم :))
۲۴ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 6"

بوی کافور،عطر یاس(1378)
کارگردان:بهمن فرمان‌آرا
موسیقی:احمد پژمان

http://opload.ir/download26357.html


بهترین سکانس از بهترین فیلم بهمن فرمان آرا قطعا سکانسی است که بهمن فرجامی(بهمن فرمان آرا) به دیدار ملاقات مادر خود می‌رود. مادری که ... دیدن ادامه ›› از بیماری آلزایمر رنج میبرد و فرزند خودش را نمی‌شناسد. بهمن برای اینکه مادر او را به خاطر بیاورد عکسش را در میان هنرمندان محبوب او قرار داده است و داستانی از "ادگار آلن پو" برای او میخواند. چه انتخاب خوبی. ادگار آلن پو هم از آلزایمر رنج میبرد و در گوشه خیابان زندگی میکرد. بهمن فرجامی میگوید "بچه که بودیم شما هفته‌ای یه دفعه میرفتید خیابون استانبول خرید و یکی از مارو با خودتون میبردید، وقتی نوبت من میشد انگار دنیا رو به من دادن، بعضی موقع ها به خودم جرات میدادم دست شما رو ول میکردم و با شما فاصله میگرفتم برای اینکه ببینم تا کجا میتونم تو بوی عطر یاس شما راه برم" این دیالوگ فوق العاده با موسیقی استثنایی احمد پژمان تا قلب آدمی رسوخ میکند. احمد پژمان از اساتید قدیم و کم کار موسیقی ایران از دیرباز و از فیلم شازده احتجاب در کنار فرمان آرا بوده است و بهترین موسیقی ها را برای او ساخته است. کمانچه ای که به بیان دیگر سخنان بهمن فرجامی را میگوید. کسی که بیست سال است فیلم نساخته و درد فراموشی مادر هم غم او را دو چندان کرده است.او می‌ترسد جامعه هم مثل مادر او همه چیز را یکجا فراموش کند و حتی اسم بهمن فرجامی(فرمان آرا) هم به یاد نیاورد. حافظه تاریخی مردم ما قهرمان زنده را به یاد می‌آورد...
من این فیلم رو چند وقت پیش برای بار اول توی پردیس قلهک در یک اکران خیریه دیدم و خیلی دوس داشتم،موسیقی فیلم واقعا عالیه و کاملا با حس و حال فیلم میخونه و روی فیلم میشینه!مرسی از انتخابت!
۱۵ آبان ۱۳۹۳
بسیار عالی ممنونم جناب فرحی .. از توضیحات خوب وارزشمندتان
۱۶ آبان ۱۳۹۳
من زدم دانلود شه.مرسی برای این کار خوبت(گذاشتن موسیقی فیلم) الان احساس نیاز دارم که این فیلمو باز ببینم چون چیز زیادی یادم نیست ازش :(
۱۷ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 5"

آژانس شیشه‌ای(1376)
کارگردان:ابراهیم حاتمی‌کیا
موسیقی:مجید انتظامی

http://opload.ir/download11407.html

حاتمی کیا در "آژانس شیشه ای" از مظلومیت یارانش،از خلوص و ایثار بدون توقع آنها می گوید،اما این بار با اعتراض،اعتراض به جامعه ... دیدن ادامه ›› ای که با حرکت به سوی مدنیت،گذشته آرمانی خود را کم کم دارد به فراموشی می سپارد.اعتراض به وضع نا متوازن عدالت،اعتراض به تهمت هایی که به بازماندگان جنگ- جانبازان- می زنند و...اما یک تنه به قاضی نمی رود،می گذارد مردم-جامعه- نیز لب به سخن گشاید و حرفشان را بزنند.برخی می گویند،اعمال حاج کاظم،اخلاقی و در شأن رزمنده دفاع مقدس نیست،در پاسخ بگویم،رزمندگان برای چه به جبهه رفتند؟ از چه دفاع کردند؟ به روی چه شمشیر کشیدند؟ به روی ظلم. حال پس از گذشت سالها،حاج کاظم دوباره ظلم می بیند،دوباره مردمی خواب می بیند،دوباره مردمی مست و فراموش کار می بیند که با عزیزم و جانم،حق و عدالت را نمی بینند و حتما باید زور بالای سرشان باشد تا متوجه اورژانسی بودن وضعیت یک جانباز شوند و صد البته حقانیت اولیت او به یک زن و شوهر که برای خوش گذرانی عید به سفر می روند.او-حاج کاظم- برای همین مردم جنگیده تا آنها اکنون در آرامش و امنیت باشند و عید داشته باشند،پس باید از همین مردم خرج بگذارد تا عباسی کشته نشود.از طرفی حاج کاظم،بارها در فیلم می گوید،مردم شاهد من هستند،نه گروگان،اگر دست عباس را می گرفت و مثلا بنیاد جانبازان را تسخیر می کرد،آیا مردم متوجه می شدند؟؟ آیا تکانی به ذهن خاک گرفه شان می دادند؟!عده ای اعمال حاج کاظم را عقلانی نمی دانند،بله،خود فیلم این را صراحتا می گوید که او موجی شد و اعمالش از روی تصمیم قبلی نبوده.سکانس اتاق رئیس را بیاد بیاورید،حاج کاظم می گوید: مردَک چیزهایی گفت که احساس کردم،پرده گوشم پاره شده و دیگه چیزی نمی شنوم،دچار حالی شدم که سالها فراموشش کرده بودم و فقط لحظه حمله تو من زنده میشد.این دیالوگ پر واضح است.
موسیقی فیلم همه چیز را میگوید. تمام این لحظات،بغض‌ها، ناراحتی ها و نامردمی‌ها را. دیدن این فیلم بدون موسیقی انتظامی برایم تماشایی نیست. تک تک ملودی هایش پر از حرف و اعتراض است و چه خوب که آندره آرزومانیان زنده بود و این ملودی ها را با پیانوی جادویی اش نواخت. موسیقی انتخابی مربوط به لحظه دیدار حاج کاظم و پسرش است که به گفته خود آمده تا پدرش را بیشتر بشناسد.درخشان ترین صحنه فیلم. مچ انداختن حاج کاظم با پسرش. گویی تمام سختی ها از دوشش برداشته میشود. او الان کسی را دارد که اگر نباشد جایگزین خوبی برای او در خانه است. حال که او قول داده با امثال عباس مهربانتر باشد. موسیقی در اوجش باز هم به آن تم معروفش ختم میشود. تم تردید و دو دلی و کلوزآپ هایی که نزدیکتر میشوند. دوئل حاج کاظم و سلحشور همچنان ادامه دارد...
موسیقی بسیار زیباییه
۱۳ آبان ۱۳۹۳
اقای فرحی بزرگوار دم شوما گرم
۱۳ آبان ۱۳۹۳
این موسیقی خیلی خوبه
۱۷ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 4"

مرسدس(1376)
کارگردان:مسعود کیمیایی
موسیقی:بابک بیات

http://opload.ir/download11526.html

هنوز پوستر فیلم مرسدس بر روی پرده سینما پیروزی را به یاد دارم. به مدرسه میرفتم چند دقیقه‌ای عکس‌هایش را می‌دیدم. دیدن عکس‌های این فیلم ... دیدن ادامه ›› تبدیل به تفریح هر روزه‌ام شده بود. چند روز بعد با پدرم به تماشایش نشستیم و من که منتظر دیدن یک فیلم با صحنه های تعقیب و گریز و "ماشین‌بازی" بودم از فیلم چیزی نفهمیدم. شاید درک من در کلاس دوم دبستان خیلی پایین بود شاید هم فیلم برای سن من ثقیل. زمان گذشت و با آمدن دستگاههای وی سی دی دنیایی جدید به روی ما باز شده بود. نزدیک هشت سال بعد دوباره دیدمش. اینبار مرا سحر کرد. نگاههای تشنه مردمان جنوب شهر به "مرسدس" که هم ذوق‌زدگی درونش بود هم حسرت و البته موسیقی بابک بیات. شاهکاری که او برای این فیلم می‌آفریند. تم هایی که فقط خاص اوست. سنتوری که بر قلبت می‌نشیند و حتی اگر اعتقاد نداشته باشی به جمله "پول خوشبختی نمی‌آرد" چند لحظه‌ای آنرا باور میکنی.کیانوش گرامی در جایی از این فیلم به محمد رضا فروتن درباره ماشین مرسدس بنز میگوید" "وقتی نگاش میکنم، با نون میخورم سیر شم" این جمله در مورد من هم صادق هست. وقتی این آهنگ را میشنوم با نان میخورم شاید که سیرم کند.....
یادش بخیر یه پنجشنبه ای توی وی اچ اس دیدم،در کودکیم....موسیقیش عالیه،حرف نداره...
۰۸ آبان ۱۳۹۳
محمد حسین راضی ام ازت ... :)
ولی خودتو کم میبینیم و این غیر قابل چشم پوشیه.
۱۲ آبان ۱۳۹۳
درود بر امید عزیز...
از کم سعادتی ماست...:)
ما ارادت داریم..
۱۳ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 3"

پرونده هاوانا(1383)
کارگردان:علیرضا رییسیان
موسیقی:کریستف رضاعی

http://opload.ir/download12349.html

ناراحت کننده تر از توقیف فیلم خوب علیرضا رییسیان و اکران نشدن این فیلم پس از گذشت ده سال، نشنیدن یکی از بهترین‌های موسیقی فیلم ایران ... دیدن ادامه ›› است که کریستف رضاعی آهنگساز دو رگه ایرانی،فرانسوی آن را به بهترین شکل ساخته است. شهرت رضاعی در ایران بیشتر برای موسیقی خوب و خاطره انگیز "کنعان" و این روزها بخاطر موسیقی فوق‌العاده و فضا آفرین "ماهی و گربه" است. البته کاری که او در پرونده هاوانا کرده متفاوت است. ترس و هراس دکتر پژمان از حالت خویش و ترسیدن از تهمت خیانت به وطن در حین خدمت به وطن. موسیقی رضاعی از تم ایرانی تا تم غربی و بیشتر اسپانیولی‌اش سیال است. پر از هراس و دلهره. رضاعی در تم اصلی این فیلم به خوبی از ساز کمانچه بر روی پس‌زمینه کاملا غربی استفاده کرده و به بهترین شکل بین این دو فرهنگ و این سفرناخواسته ارتباط برقرار کرده است.حال که این فیلم را به دلیل کج سلیقگی بر پرده سینما نمی‌بینیم، می‌توانیم از موسیقی فوق‌العاده آن لذت ببریم.
(موسیقی فیلم پرونده هاوانا در قالب آلبوم کنعان توسط انتشارات هرمس منتشر شده است)
این فیلم رو ندیدم ولی کریستف رضاعی آهنگساز قابلیه و این آهنگ رو به خاطر تمام موزیک متن های خوبی که کار کرده.با جان و دل گوش میکنم.مرسی محمد حسین عزیز از این کار قشنگی که شروع کردی...
۰۷ آبان ۱۳۹۳
ممنون بابت این اشتراک
لذت بردم
۰۸ آبان ۱۳۹۳
خیلی زیبا بود .. سپاس
۱۲ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 2"

لاک‌پشتها هم پرواز می‌کنند(1383)
کارگردان:بهمن قبادی
موسیقی:حسین علیزاده

http://opload.ir/download11825.html


بهمن قبادی در سومین ساخته بلند خود برای دومین بار بعد از زمانی برای مستی اسب‌ها به سراغ حسین علیزاده رفت ونتیجه‌اش شد یکی از بهترین ... دیدن ادامه ›› موسیقی‌های سینمای ایران. موسیقی علیزاده به خوبی فضا می‌‌آفریند. فضای غربت و دوری از خانه در زمان جنگ. فضای جنگ و قتل و خونریزی که قوم کرد بدان عادت کرده. گویا زندگی آنها قرار نیست رنگ آرامش ببیند. جنگی تمام می‌شود و جنگ دیگری آغاز می‌شود. پسرک با دو دست قطع شده دنبال خواهر و کودکش میگردد ولی هر چه جلوتر می‌رود نا امیدتر میشود. اینجاست که موسیقی علیزاده با آوای کردی دلنشین محبوبه گلزاری غوغا میکند. لالایی برای کودکی مرده و غرق شده در آب که با معصومیت پرواز کردن لاک‌پشتها در آب را نظاره میکند.
(آلبوم موسیقی فیلم لاک پشتها هم پرواز میکنند توسط انتشارات ماهور منتشر شده است
لینک خرید:http://beeptunes.com/album/3412830/%D9%84%D8%A7%DA%A9%20%D9%BE%D8%B4%D8%AA%20%D9%87%D8%A7%20%D9%87%D9%85%20%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%20%D9%85%DB%8C%20%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87)
چه سرعت عملت رفته بالا من فکر کردم هنوز پیشنهاد اولیشم نذاشتی بعدامروز اومدم دیدم ای دل غافل پیشنهاد اولیه که هیچی دوتا لینکم گذاشتی :))
۰۵ آبان ۱۳۹۳
محمد حسین قدم زیبا و بزرگی برداشتی
تبریک میگم
من به شخصه تک تک این شماره ها رو دنبال میکنم.
۰۵ آبان ۱۳۹۳
خواهش میکنم David عزیز..
خوشحالم که دوست داری این حرکت رو.....
۰۵ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"بهترین موسیقی های سینمای ایران 1"
جرم(1389)
کارگردان:مسعود کیمیایی
موسیقی:کارن همایونفر

http://www.dl.radiobaran.ir/Soundtracks/Iran/Karen%20Homayounfar%20-%20Jorm%2001%20-%20%20%5Bwww.RadioBaran.ir%5D.mp3

ملودی جرم، همان ملودی و موزیکی است که کیمیایی میخواهد. آهنگی که بعد از دیدن فیلم، همچنان در ذهن‌ها بماند و همه را یاد رفاقت رضا سرچشمه ... دیدن ادامه ›› و ناصر بیاندازد. چه انتخابی بهتر از کارن همایونفر برای ساخت این اثر. کسی که ملودی مورد نظر و از آن مهم تر فضای ذهنی کیمیایی را به خوبی میشناسد و به گفته خودش به واسطه مسعود کیمیایی وارد سینما شده است. آهنگ با آرامی شروع می‌شود، گویا طوفانی در راه است با ترومپت استادانه منوچهر بیگلری طنین تنهایی و بی‌کسی رضا شروع می‌شود رضا سرچشمه ای که همه نانی دست مردم دیده جز نان حلال، کسی که تنها در زندان رفیقش را نفروخته ولی خبر خیانت رفیقش را به گوشش رسانده اند. موسیقی به شورشی میرسد که بیانگر طغیان رضا سرچشمه است. طغیان علیه جامعه و البته طغیان علیه خودش.قیصری در کسوت جدید. موسیقی با همان تم قبلی اش ادامه پیدا میکند و در انتها مانند رضا فرود می‌آید. گلوله رفاقت را نشانه رفته بود آیا جرم همین بود؟؟
بهترین اثر کارن همایونفر به زعم بنده حقیر و البته استادی به نام مجید انتظامی که سیمرغ بلورین جشنواره فجر را با دست خود به همایونفر تقدیم کرد و گفت:"موسیقی جرم از بهترین موسیقی فیلم‌های بعد از انقلاب است." موسیقی فیلم جرم در قالب آلبوم سرانجام توسط انتشارات آوای خورشید در مرداد نود منتشر شده است.
"بهترین موسیقی های سینمای ایران"

دوستان عزیز ازون جایی که به موسیقی فیلم علاقه زیادی دارم. قصد دارم تو قالب چندین پست بهترین موسیقی‌های سینمای ایران رو مرور کنیم. خیلی هامون با این موسیقی ها خاطره داریم و چندین بار گوشش دادیم پس حس خوبیه اگه با هم دوباره این آثار رو بشنویم...

اکثر این آثار به عنوان نمونه برای دانلود قرار میگیره و دوستان در صورت علاقه میتونن آلبومش رو تهیه کنن...
منتظر نظراتتون هستم.اصلا آیا موافقید این کار انجام شه؟ تو بخش موسیقی باشه یا سینما؟؟ و هر چیزی دیگه ای که به ذهن شما عزیزانم میرسه....
سلام؛
محمدحسین گرامی؛
پیشنهاد بسیار خوب و دلنشینی ست.
البته قبلا جناب حسین کوهی عزیز:
http://www.tiwall.com/users/iranjavan
زحمت کشیدند و نظرسنجی بسیار ارزشمندی رو با همین موضوع برگزار کردند. پیشنهاد میکنم مطالعه کنید.
حتما در این کار به شما کمک خواهد کرد.
پیشاپیش سپاس فراوان
۰۳ آبان ۱۳۹۳
همونطوری که فکر میکردم...
ازتون متشکرم.
۰۵ آبان ۱۳۹۳
از زحمتتون ممنون..........اما واقعا یک پیشنهاد دارم موسیقی فیلم نرگس اثر بینظیر و مغفول مانده ی محمدرضا علیقلی رو فراموش نکنید....سالهایی که مدرسه میرفتم و از سی دی خبری نبود موسیقی متن این فیلم روی کاست به بازار اومده......
فکر می کنم وقتی صحبت از بهترین های موسیقی فیلم سینمای ایران میشود باید از نرگس محمدرضا علیقلی نام برد.
۱۳ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کازابلانکا

تو دیگه داری می‌ری، این اختتام رؤیاست
این آخرین سکانسه فیلمِ کازابلانکاست

من مردِ نقش اول، مغرور و بی‌تبسم
تو اون زنی که می‌ره با مردِ نقش دوم

بارون بباره یا نه، صحنه دراماتیکه
تصویرت از تو چشمام می‌ریزه چیکه چیکه

دوربین یواش یواش از تو صحنه می‌ره بیرون
من می‌مونم با سایه‌م، ... دیدن ادامه ›› من می‌مونم با بارون

این اشکا مصنوعی نیست، تو دیگه داری می‌ری
داری چشاتو از من، از نقشِ من می‌گیری

راهی نمونده باقی، فیلم‌نامه اینو می‌گه
من و یه جای خالی، تو و یه مردِ دیگه...

از وقتی که نگاهت از تو نگاهم رد شد
این فیلم عاشقانه، یه فیلمِ مستند شد

بازی دیگه یادم رفت، نقشم خودِ خودم بود
نقش کسی که چشماش لبریزِ عشق و غم بود

اسکارو من می‌گیرم... اما چه فرقی داره
نقشِ سیاهی‌لشکر، با یه ابرستاره

وقتی تو رُ ندارم، وقتی تو دورِ دوری،
وقتی باید بسازم با حسرت و صبوری

این فیلم موندگاره، گیشه‌ها قبضه می‌شن،
اما بازم من بی‌تو، اما بازم تو بی‌من...

تو دیگه داری می‌ری، این آخرین پلانه
تیتراژ میاد و آهنگ، همراه این ترانه... //

*از مجموعه ترانه‌ی «رانندگی در مستی»
یغما گلرویی
قیصر: احترامت واجبه خان دایی اما حرف از مردونگی نزن که هیچ خوشم نمی آد … کی واسه من قد یه نخود مردونگی رو کرد تا من واسش یه خروار رو کنم؟ … این دنیا همیشه واسه من کلک بوده و نامردی … به هرکی گفتم نوکرتم خنجر کوبید تو این جیگرم … دیدم فرمون که می تونست یه محلی رو جابجا کنه … وقتی ضجرش می دادن می رفت عرق می خورد و عربده می کشید دیوارا تکون می خوردن و هرچی نامرده عینهو موش تو سوراخ راه آبها قایم می شدن، چی شد؟ …. رفت زیارت و گذاشت کنار … مثل یه مرد شروع کرد کاسبی کردن و پول حلال خوردن … اما مگه گذاشتن … این نظام روزگاره … یعنی این روزگاره خان دایی … نزنی، می زننت … حالا داش فرمون کجاست ؟ … اون فاطی که تو این دنیا آزارش به یه مورچه هم نرسیده بود کجاست؟ … همه دل خوشی اش تو این دنیا ما بودیم و همه سرگرمی اش اون رادیو .. الهی نور به قبرشون بباره … چقدر شبای ماه رمضون من و داش فرمون راه می افتادیم و می رفتیم، هر چی اون کاسبی کرده بود برای فقیر فقرا، سحری می خرید و پول افطاریشونو می داد … حالا چی شد؟ … سه تا بی معرفت … سه تا از خدا بی خبر، مفت مفت اونا فرستادند زیر خاک …من این کار و می کنم … منم می فرستمشون زیر خاک … تازه این اولیش بود … تو نمره … رو پاهام افتاده بود … نمی دونی چه التماسی می کرد، ننه … چشاش داشت از کاسه در می اومد خان دایی … می فهمی … چشاش داشت از کاسه در می اومد … اونارم وادار به التماس می کنم … حساب یکی یکی شونو می رسم … بدتون نیاد .. شما دیگه برا خودتون عمرتونو کردید … منم دو تا گیر کوچیک دارم … یکی اینکه به این ننه مشهدی قول دارم ببرمش مشهد زیارت … یکیم یه جوری مهرم و از دل اعظم بیارم بیرون .. فقط همین و همین … خیال می کنی چی می شه خان دایی … کسی از مردن ما ناراحت می شه؟ … نه ننه … سه دفعه که آفتاب بیفته سر اون دیوار و سه دفعه که اذون مغرب و بگن همه یادشون می ره که ما چی بودیم و واسه چی مردیم … همینطور که ما یادمون رفته … دیگه تو این دوره زمونه کسی حوصله داستان گوش کردنو نداره...


بهترین فیلم ایرانی عمرم...
قیصر
مسعود کیمیایی
سه دفعه که آفتاب بیفته سر اون دیوار و سه دفعه که اذون مغرب و بگن همه یادشون می ره که ما چی بودیم و واسه چی مردیم …
۲۷ مرداد ۱۳۹۳
شاهین عزیز قیاس، قیاس مع الفارقی است...من در مقام مقایسه نگفتم.منظورم ارژینال بودن موضوع بود..
۲۷ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لذت تماشای تئاتر در کنار عزت سینمای ایران
صبح که از خواب بیدار شدم با وجود مشغله های بسیار هوس کردم قسمت هایی از فیلم ناصر الدین شاه آکتور سینما را ببینم.هنوز هم تماشای این فیلم در یک روز تعطیل جزء لذت های وصف ناشدنی ام محسوب میشود. و باز هم اتفاق همیشگی افتاد و فیلم را تا انتها دیدم و از تماشای بازی عزت ا... انتظامی مثل همیشه مشعوف شدم. حتی از ذوق زدگی دیالوگی از فیلم را هم در سایت گذاشتم تا کمی این لذت را با بقیه "تقسیم" کنم(مدارکش در سایت موجود است). قبل از اینکه به تماشای تئاتر بروم کمی وقت داشتم و قسمت هایی از فیلم هامون را دیدم. قسمت محبوبم. بحث دبیری (انتظامی) با حمید هامون(شکیبایی). با انرژِی کامل به سمت تماشاخانه ایرانشهر رفتم تا آخرین کار محمد یعقوبی عزیز را ببینم.
ازین که ردیف دو صندلی داشتم در پوست خود نمی گنجیدم. خیلی وقت بود انقدر نزدیک به سن نبودم. تئاتر با نزدیک به نیم ساعت تاخیر شروع شد. کمی با حالت شاکیانه وارد سالن شدم تا سر جایم بنشینم. دیدم دو نفر در ردیف اول نشسته اند. جای من پشت سر آنها بود. داشتم بروشور را مطالعه میکردم که صدای "عزت ا... انتظامی" را شنیدم. فکر کردم از فیلمهایی که امروز دیدم در گوشم مانده است ولی ناگهان متوجه شدم که عزت ا... انتظامی دقیقا جلویم نشسته است. قبل ازینکه بقیه وارد سالن شوند به سمتش رفتم و گفتم استاد من با فیلمهای شما زندگی کردم.با لحن آرامی گفتند: ممنونم.ممنونم......سریع به جای خود برگشتم تا تماشاگران متوجه نشوند و نظم سالن قبل تئاتر به هم نریزد.
من حواسم به تئاتر نبود. حواسم به همان چند دیالوگ استاد انتظامی بود که در اوج فروتنی گفتند:ممنونم..ممنونم...
کاری ندارم که تئاتر دیر شروع ... دیدن ادامه ›› شد. یا محمد یعقوبی از بهترین های تئاتر بعد انقلاب قبل اجرا به سالن انتظار آمد و کسی او را نشناخت و بعد از سلام من دستی به شانه ام کشید و رد شد. یا اینکه موسیقی عالی بود. یا بازی نوید محمدزاده در کسوت یک سگ باور پذیر بود. تنها نمونه در این حد که یادم هست بازی کالین فرث در نقش یک مگس در نمایشنامه مسخ بود که در ردینگ انگلیس دیدم(به خدا نمیخواستم بگم منم انگلیس تئاتر دیدم. در مقام مقایسه گفتم). یا کف سن که رنگ سرخ بود و یادآور پرچم شوری سابق و موسیقی فوق العاده فرشاد فزونی یا صدای گرم اشکان جنابی و یا حتی ایرادهای نمایش که قابل بحثند و یا چه وچه وچه..
برای من این مهم بود که این تئاتر را همراه با عزت سینمای ایران "استاد عزت ا... انتظامی" دیدم و این را از اول نمایش میدانستم. در آخر نمایش که حبیب رضایی پرده از این راز برداشت سالن در حد انفجار شد. و دیگر کسی کاری به تئاتر نداشت و همه استاد انتظامی را تشویق میکردند در حالیکه حببیب رضایی بری ادای احترام به پایین سن آمده بود و استاد در گوشش میگفت:
"فوق العاده بود..فوق العاده بود...."
خوش بحالتون!دیدن استاد واقعا سعادت میخواد!!
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
آقا چقدر خوب نوشتی، چه حس قشنگی داشت نوشته ت.
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
آقا حمید ارادت ویژه من رو پذیرا باشید....
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
میرزا ابراهیم خان عکاس باشی(مهدی هاشمی):قبله عالم به انگشت من نگاه کنید و برای ثبت تاریخ از سفر به پاریس بگویید....
مظفرالدین شاه(عزت انتظامی): به معیت شما میرزا ابراهیم خان عکاس باشی برای تماشای سینماتوگراف رفتیم..

"راستی که اخوان لومیر در اون اتاق تاریک با ما چه کردند..."

عکاس باشی:cut فبله عالم....
مظفرالدین شاه:این کات یعنی خفه شو..حرف نزن..


ناصرالدین شاه آکتور سینما
محسن مخملباف
محبوبترین فیلم ایرانی زندگی ام
عالیه این فیلم،خیلی دوسش دارم
۲۲ مرداد ۱۳۹۳
"بهترین فیلم ایرانی عمرم...
قیصر
مسعود کیمیایی"

[چشمک]
۲۷ مرداد ۱۳۹۳
بهترین با محبوب ترین فرق داره....
مثل تفاوت پدرخوانده و سینما پارادیزو....
۲۷ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حاج نقدی(داریوش ارجمند):
امضاء اداست.امضاء قرتی بازیه.من درآوردیه.اعتبار حاج نقدی به مهرشه....
نه..خیال کردی نگهش میدارم تو این کشوهای لکنتی؟؟خیر...حجره محل تعارفه.مهر حاج نقدی میخوای خلوت میکنم یه توک پا تشریف بیارید منزل..ولی خانوما رو که میشناسی.حسودی و....
اما نقل چک.ما همین تعطیلات یه توک پا میریم شمال.باغچه ای هست در خدمت باشیم البته غیری نیست. خودی هستیم.محرمیتی هم میشه خوند که مردم فضولن.....


سگ کشی
شاهکار بی بدیل بهرام بیضایی
بابت زنده کردن خاطرات خوش ممنونم

این فیلم خود زندگیه
۲۱ مرداد ۱۳۹۳
به حسن حسینی عزیز:
من خودم با گذشته ها زندگی میکنم و از مرورشون لذت میبرم..
۲۱ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید