مجری معروف تلویزیون( رامبد جوان؟؟؟) در پانصدمین قسمت از برنامه پر ببیننده اش( خندوانه ؟؟؟) میزبان همسر سایقش که هنرپیشه سینماست( سحر دولتشاهی؟؟؟) است تا به مدت ها بحث و جدل درباره جدا شدن شان پاسخ بدهد. اما همسر جدید مجری که او هم هنرپیشه معروفی است( نگار جواهریان؟؟؟) با اینکه در برنامه حضور ندارد وجودش همچنان احساس می شود و همه چیز را تحت شعاع قرار می دهد.
این خلاصه داستان نمایشی است به نام آنا کارنینا که سعی دارد یک داستان واقعی که برای مدتی تمام فضاهای اینستاگرامی و تلگرامی جامعه را به خود اختصاص داده بود را زیر عنوان یک شاهکار از ادبیات روسیه تعریف کند ماجرای زندگی خصوصی مجری برنامه خندوانه به زیباترین شکل ممکن دستمایه نویسنده و کارگردان آنا کارنینا قرار گرفته تا یک برنامه تلویزیونی را در قالب نمایش صحنه ای اجرا کند و چه زیبا و بی نظیر و خلاقانه دست به چنین ریسک بزرگی می زند. نمایشی که می توانست به یک کار پوپولار و عامیانه تبدیل شود چنان روزگار جدید را به زندگی قرن نوزدهمی پیوند می زند و چنان قصه ای کلاسیک را مدرن تعریف می کند که با پایان نمایش دلت می خواهد از صندلی بلند نشوی و به آنچه دیده ای فکر کنی. مفهوم خیانت را یک بار دیگر در ذهنت مرور کنی و فکر کنی تولستوی اگر امروز قرار بود خیانت را بنویسد آیا به همین شکل نمی نوشت؟