«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
مجری معروف تلویزیون( رامبد جوان؟؟؟) در پانصدمین قسمت از برنامه پر ببیننده اش( خندوانه ؟؟؟) میزبان همسر سایقش که هنرپیشه سینماست( سحر دولتشاهی؟؟؟) است تا به مدت ها بحث و جدل درباره جدا شدن شان پاسخ بدهد. اما همسر جدید مجری که او هم هنرپیشه معروفی است( نگار جواهریان؟؟؟) با اینکه در برنامه حضور ندارد وجودش همچنان احساس می شود و همه چیز را تحت شعاع قرار می دهد.
این خلاصه داستان نمایشی است به نام آنا کارنینا که سعی دارد یک داستان واقعی که برای مدتی تمام فضاهای اینستاگرامی و تلگرامی جامعه را به خود اختصاص داده بود را زیر عنوان یک شاهکار از ادبیات روسیه تعریف کند ماجرای زندگی خصوصی مجری برنامه خندوانه به زیباترین شکل ممکن دستمایه نویسنده و کارگردان آنا کارنینا قرار گرفته تا یک برنامه تلویزیونی را در قالب نمایش صحنه ای اجرا کند و چه زیبا و بی نظیر و خلاقانه دست به چنین ریسک بزرگی می زند. نمایشی که می توانست به یک کار پوپولار و عامیانه تبدیل شود چنان روزگار جدید را به زندگی قرن نوزدهمی پیوند می زند و چنان قصه ای کلاسیک را مدرن تعریف می کند که با پایان نمایش دلت می خواهد از صندلی بلند نشوی و به آنچه دیده ای فکر کنی. مفهوم خیانت را یک بار دیگر در ذهنت مرور کنی و فکر کنی تولستوی اگر امروز قرار بود خیانت را بنویسد آیا به همین شکل نمی نوشت؟
نمایشی برای تمام فصول
با اینکه مدت هاست به خاطر انتخاب های اشتباه از تئاتر دیدن زده شده بودم اما اجرای دوباره نمایشی که باعث شد تئاتر بین بشم فرصت دوباره ای بود برای نشستن توی سالن تئاتر.
نویسنده مرده است حقیقتا نمایشی برای تمام فصول است. من در سه فصل پائیز، تابستان و بهار دیدمش و هر سه بار لذت بردم. این بار اما جنس لذت بردنم یه کم فرق داشت. نویسنده مرده است همزمان نمایش اشک ها، لبخندها، قهقه زدن ها و شوکه شدن هاست. اقتدار لادن مستوفی روی صحنه مثال زدنی است.چقدر این بازیگر ابهت داره روی صحنه. اما از همه مهمتر دیالوگی بود که آرش عباسی در جایی از کار می گفت. اونجا که میگه: شاید وقتی رفتم تو گوشی تلفنت رو برداری بهم زنگ بزنی و بگی تو با این بازی تا حالا کجا بودی؟ واقعا برای من هم سوال پیش اومد این بازیگر تا حالا کجا بوده؟ به نظرم آرش عباسی با بازیش عیله خودش قیام کرد و آرش عباسی کارگردان و نمایشنامه نویس رو به حاشیه برد تا مثل نمایشنامه اش ثابت کنه برای نشون دادن بازیش حاضره خود زنی کنه و از خیلی از داشته هاش بگذره. هیجان انگیز ترین بخش این نمایش اینه که شما نمی تونید هرگز بفهمید این کار یه نمایشه یا یه واقعیته که در دکور و زیر نور تئاتر داره اجرا میشه.
هرگز این حس خوب رو فراموش نمی کنم.
چند سال پیش در خارج از ایران نمایشی زیبایی دیدم درباره یک خانواده. با همین شخصیت ها با همین گریم و با همین میزان سن ها. نمایش خانواده که دیشب دیدم و اولین کاری بود که در جشنواره می دیدم کپی برابر اصل همون کار بود بدون اینکه اشاره ای به این کپی برداری محض شده باشه.متاسفم.
اپیزود اول رو دوست داشتم و دلم می خواست همین داستان ادامه داشته باشه. خسته نباشید میگم به این گروه.
به این گروه جوان و پر انرژی تبریک میگم. بازی خوب تنها بازیگر نمایش همراه صداپیشگانی که به خوبی از عهده نقش ها برآمده بودند بهترین دلیل برای دوست داشتن این نمایش صمیمی بود. موسیقی شروع کار رو دوست نداشتم و برای پایان هم احساس می کردم به موسیقی مناسب نیاز هست اما اگر پیشنهاد کردن رسم تیوال باشه من این کار رو پیشنهاد می کنم.
یک کار خوب و منسجم و دوست داشتنی که ارزش دیدن داره.
لذت بخش بود دیدن این کار
مهمان دوستی بودم و جالب اینجاست که با تیوال از طریق بروشور همین نمایش آشنا شدم. امیدوارم ازاین به بعد کارهای بیشتری ببینم و نظر بدم.
درباره این کار باید بگم باورم نمیشه چیزی حدود ۸۰ دقیقه دو نفر دیالوگ بگن و چنان من رو غرق کنن که زمان از دستم بره. خوشحالم که این نمایش خوب رو دیدم به همه عوامل خسته نباشید میگم.