در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مسعود تارانتاش درباره نمایش زمستان ۶۶: سلام هم دیواری های عزیز امشب افتخار داشتیم همراه شمس لنگرودی پای اج
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:23:01
سلام هم دیواری های عزیز

امشب افتخار داشتیم همراه شمس لنگرودی پای اجرای یکی دیگه از کارهای به یاد موندنی محمد یعقوبی عزیز بنشینیم. دوستان این روزا نمیدونم چرا این عیش مرا پایانی نیست، شاید یه خورده برام سخته یهو چندتا کار خیلی سطح بالا پشت سر هم ببینم و امیدوارم دوران مانیاک قبل از خودکشی نباشه این روزا...شیدای شیدا از اجراها میام بیرون و کم مونده برم هرکی میاد جلو بغل کنم و ببوسم(Free hugs)...شروع خیلی خوب نمایش با صحنه ای از فیلم Secret Life of words بود که گفتگوی اینگه(جولی کریستی) و جوزف (تیم رابینز) درباره ی داکیومنتری بجا مونده از هانا امیران(سارا پولی) بود که به زعم من هرچند پر از دیالوگای کاملن مرتبط با موضوع تئاتر و کاملن به خودی خود در کار معنا میشه، اما اگه قبلن فیلم دیده باشین احتمال اینکه بعد از اجرا هر کی جلو میاد بغلش کنین و این داستانا دو چندان میشه... دوستان این کار کمی طولانیه(حدود 90 دقیقه) و خیلی منو یاد فیلم "هفت و پنج دقیقه" ساخته ی زیبای محمد مهدی عسگرپور انداخت(کارکترها و اتفاقاتی که همش در ذهن نویسنده جریان داره و تاثیراتی که زندگی و خاطرات نویسنده تو سرنوشت شخصیت های داستان داره)، بهتره کار با دقت و حضور بیشتر دنبال کنید تا جریان کدگذاری و نشانه ها تو ذهنتون به خوبی شکل بگیره و لذت بیشتر و بیشتری ببرین. و نهایتا اینکه اگه کمی در اپیزود اول خسته شدین فقط صبور باشین و ... دیدن ادامه ›› منتظر...

پ.ن 1: نوید محمدزاده بی شک یکی از استعدادهای خیلی خوب تئاترمونه، هنوزم با یادآوری بازیش در "بالاخره این زندگی مال کیه" نم نمک خوش میگذروندم که حضورش تو این کار بازهم خوشحالم کرد.
پ.ن 2: از اونجایی که پیشگیری بهتر از درمانه از دوستان عزیزم در هسته ی راهبری خواهش میکنم این روزا کمی بیشتر به "زمستان 66" سربزنن، تجربه نشون داده به دلیل بعضی از مسائل نظرات و گفتگوهای پیرامون کارهای آقای یعقوبی پتانسیل بیشتری برای تبدیل شدن به بعضی اتفاقای خوش نیاندو تو این فضا داره(حتمن خاطر دوستان هست).
پ.ن 3: روزهایی که قرار دیواری نداریم باز با دیدن چند تا از دوستان خوشحال میشم، امشب پیام صمدی خادم، مهرداد فرنیان و محمد عمروآبادی عزیز دیدم، هرچند برق آشنایی تو چشاشون ندوید و به رسم سلام جواب سلام دادن اما خوب میدونم که نشناختن...و هم دیفالی که کاملن اتفاقی تو صف ورود به سالن باهاش آشنا شدم(علیرغم حافظه ی، به طور آزار دهنده، قوی که دارم نمیدونم چرا یهو از ذهنم رفت اسمشون...اگه این متنو خوندی بی زحمت یه نشونه بهم بده رفیق).
نوید محمد زاده حضور کوتاه و فوق العاده ای داشت.

۲۲ شهریور ۱۳۹۰
آقا منم با شما در این تئاتر آشنا شدم. تئاتر خوبی بود. ممنون از نظرت و از توصیه های تئاتریت.
۲۳ شهریور ۱۳۹۰
امید جان خیلی از پاساژهایی که در تاریکی ها ایجاد میکردی لذت بردم...دوست میدارمت، امیدوارم فرصتی باشه بازهم هم ردیف بشیم
۲۳ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید