در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال امیر رضا کاظمی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:40:19
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
So, so you think you can tell
Heaven from hell
Blue skies from pain
Can you tell a green field
?From a cold steel rail
?A smile from a veil
?Do you think you can tell

Alors comme ça, tu crois que tu peux distinguer
?Le paradis de l'enfer
?Le ciel bleu de la douleur
Fais tu la différence entre ... دیدن ادامه ›› un champ de verdure
?et des rails d'acier froid
?Entre un sourire et un voile
?Crois-tu pouvoir faire la différence

پس می اندیشی که میتوانی بگویی
بهشت را از دوزخ
آسمان های آبی را از درد
میتوانی بگویی کشتزار سبز را از ریلی فولادی ؟
لبخندی را از نقاب؟
می اندیشی که میتوانی ؟

pink floyd

امیدوارم که دوست داشته باشید که :)
امیر :)

از: pink floyd
یکی از بهترین آهنگای پینک فلوید هروقت ساز دست می گیرم ناخودآگاه این آهنگ ازش می آد بیرون....
این شعرها نباید ترجمه شن باید از اصلش لذت برد..
۲۷ آذر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
There is no pain you are receding
A distant ship smoke on the horizon
You are only coming through in waves

Tu ne souffres pas tu déclines
La fumée lointaine d'un navire, à l'horizon
Tes paroles n'arrivent que par vagues

دردی در کار نیست ! در حال دور شدنی
کشتی دور دستی که در افق دود میکند
تو در میان امواج بسویم میایی

pink floyd

:) یکی از اون دوست داشتنی هاست :)

امیر :)

از: خود
شعرای پینک حرف نداره.آلبوم animal دوس دارم
۲۵ آذر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
L'amoureuse

Elle est debour sur mes paupières
Et ses cheveux sont dans les miens,
Elle a la forme de mes mains,
Elle a la couleur de mes yeux,
Elle s'engloutit dan mon ombre
Comme une pierre sur le ciel.

Elle a toujours les yeux ouverts
Et ne me laisse pas dormir.
Ses rêves en pleine lumière
Font s'évaporer ... دیدن ادامه ›› les soleils,
Me font rire, pleurer et rire,
Parler sans avoir rien à dire

PAUL ELUARD

عاشق

او بر روی پلک هایم ایستاده
موهایش تنیده در موهایم
چشمانش به رنگ چشمانم
دستانش به فرم دستانم
در سایه ام غوطه ور گشته
بسان سنگی در برابر آسمان

چشمانش بسته نمیشود ،
اجازه خوابیدن نمیدهد
رویاهایش در روشنایی روز
خورشید را خشک و بخار میکند
میخندم ، گریه و خنده
گفتن ، بدون حرفی داشتن برای گفتن

پل الوار
ت:امیر

:)


از: خود
زیبا بود
دوست عزیز
یادم باشه من هم به زبان آذری اینجوری شعربگم بعدشم ترجمه کنم
جالب بودممنون
۱۶ آبان ۱۳۹۰
محمد عمروابادی (mohammad)
حال عکاس خوب دیوار چطوره؟ :-)
۱۶ آبان ۱۳۹۰
:) آقای عمروآبادی عزیز :) مرسی ، با تمام زحماتایی که به شما دادیم ، امیدوارم که بشه طوری از خجالتتون در بیاییم :) اما دوباره یه قراری که شما هم بشه زیارت کرد و در نزدیکی دوست دارم داشته باشیم و یه عکس دیگه به آلبوم اضافه کنیم :) بازم مرسی :)
خانم هدی ، قابل نداشت :) به هر ترتیب با کیفیت بد این از دست ما بر میومد :) امیدوارم بقیه دوستان هم دوست داشته باشن :)

مرسی :)
امیر :)
۱۶ آبان ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام دوستان :)
یک قراری برای روز جمعه ساعت 9 صبح بام تهران :)
از همه عزیزانی که تشریف فرما میشوند لطفا می آیم رو بزنند چون قرار در در ورودی هست و بعد به سمت بالا
حرکت میکنیم بدونیم منتظر چند از دوستان هستیم :)
باز هم مرسی از همه :)
امروز هم شما دوستانی که در محوطه تیاتر شهر دیدم خیلی خوشحال شدم :) دست همتون درد نکنه :)


بام تهران - 9 صبح - جمعه - درب ورودی :)

امیر :)

از هسته راهبری خواهش میکنم که پررنگ بفرمایند :) مرسی :)
اگه بانجی جامبینگ باشه منم هستم...

به چند مرد مجرب و جیگر دار نیازمندیم...!
۱۲ مهر ۱۳۹۰
باور کنین نظرسنجی در مورد تهران یا شهرهای دیگه که چه شرایطی دارند نیست !!! فقط و فقط یک قرار هست که دوستانی که علاقه به تشریف فرمایی دارند اگر نظر بالقوه رو به بالفعل تبدیل کنن بسیار لحظات زیبایی خواهد بود :)

مرسی :)
امیر :)
۱۴ مهر ۱۳۹۰
دستتون درد نکنه که تنبلی اجازه نداد ;)
از دوستان دیوار باید از خانم محدثه طاهری تشکر کنم که قدم رنجه فرمودند و دیگر دوستان که بودند .

مرسی :)
امیر:)
۱۷ مهر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
I woke up, it was the house where I was born,
Sea foam splashed against the rock,
Not a single bird, only the wind to open and close the wave,
Everywhere on the horizon the smell of ashes,
As if the hills were hiding a fire
That somewhere else was burning up a universe.

Yves Bonnefoy

بیدار شدم خانه‌ ای بود که در آن متولد شدم
کف دریا با جوش و خروشی صدایی شلپ شلپ گونه بر صخره ها میزد
پرنده‌ای نبود فقط ... دیدن ادامه ›› باد امواج را باز و بسته می کند
سراسر افق را بوی خاک و خاکستر فرا گرفته بود
توده‏ هایی ، آتشی را پنهان میکردند
در جایی دیگر جهان را می‌سوزاند

ایو بون فوا
ت: امیر

ایو بون فوا شاعر فرانسوی ، متولد 1923 .

امیر:)

از: خود
همون کاری که باید میکردم کردم :) جایی رو LIKE IT زده بودم که اتفاقا الان که خیلی گشتم پیدا کردم فهمیدم که
ا ! اشتباه شده بوده ! چه قدر جالب که ندیده بودم کل متن رو که نه حتی جالب نبود بلکه با ابتدایی ترین مسایل امروز جوامع پیشرفته و یا حتی در حال توسعه هم در تداخل بوده :( ! به هر ترتیب بعضی وقتها میشه :)

مرسی از دوستان با حوصله فراوان :)
فردا هم اگر بتونم بلیط بگیرم میخوام برم ببینم زمستان 66 :) اگه بیاین که عالی میشه :)
مرسی :)
امیر :)
شیما کاتبی این را دوست دارد
امیر رضای عزیز هرچند"گفتگو"ی شما بر تن دیوار به "یادگار" خواهد اما برای این نوع نوشته از برچسب "گفتگو و خبر" استفاده کنی ممنون میشم
با سپاس
حسام
۲۴ شهریور ۱۳۹۰
هزار آفرین بر شما
۲۵ شهریور ۱۳۹۰
بله :) بله ;)

مرسی :)
امیر :)
۲۵ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام دوستان :)
امروز که موفق به دیدن نمایش زمستان 66 نشدیم بلیط نبود :(
اما 4 تا از دوستان رو زیارت کردیم که :) برای فردا اگه بشه میخوام برم زمستان 66 ببینم :)
خیلی عالیه دوستانی هم اگه میتونن بیان با میایم مزین بفرماین :)

اما باید زود بریم فردا که بلیط باشه :) یا اینترنتی :)
فردا ساعت 6 تیاتر شهر :)

مرسی :)
امیر :)
علی فرح راد این را دوست دارد
منم امیدوارم که خوب باشه :)

امیر :)
۲۴ شهریور ۱۳۹۰
مرسی حسین جان :)
امروز سعی میکنم که زود بیام :)

میبینمت .
مرسی :)
امیر :)
۲۵ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Lady Macbeth:
Out, damn'd spot! out, I say!—One; two: why, then
'tis time to do't.—Hell is murky.—Fie, my lord, fie, a soldier, and
afeard? What need we fear who knows it, when none can call our
pow'r to accompt?—Yet who would have thought the old man to
have had so much blood in him?

Macbeth Act 5, scene 1, 26–40
William Shakespeare

گمشو لکه ملعون ! میگویمت ! گمشو ! --- یک و دو : چرا ، پس ! وقت انجام است .
چه جهنمی ... دیدن ادامه ›› تیره ! وای ! سرورم ! یک سرباز و ترس ؟! چه ترسی از آن است که کسی بداند یا نه ،
وقتیکه کسی توانایی آن را ندارد که بازخواستمان کند ؟ با اینحال چه کسی فکر میکرد که خون به این مقدار
در تنش باشد ؟

ویلیام شکسپیر
ت : امیر

امیدوارم که دوسش داشته باشین :)من که خیلی به نظرم عالیه ! :)
تشکر از حوصلتون :)

مرسی :)
امیر :)

از: خود
دوست عزیز راحت باش :) اجازه ما چی هست صاحب اجازه ای :)

مرسی :)
امیر :)
۲۳ شهریور ۱۳۹۰
آقای میر باقری !
چرا پاک کردید ؟!
من عزم جزم شما رو در به ثمر رسوندن داستانک هاتون به اون ساختار و روایت مطلوب تحسین میکردم . کاراکتر آقا و خانم غین رو در قالب همین شکل نوشتاری به شکل مطلوب مورد نظرتان خوب بپروانید و دوباره این روال داستانی رو به صورت چند قسمتی در نوشته های خود بیاورید . من از این شیوه ی بیان سریالی شما خوشم میاد و منتظر تجربه های بهتر و بهتر شما در این زمینه خواهیم ماند.
۲۳ شهریور ۱۳۹۰
دوست عزیز سید محمد حسین...
امیدوارم نقد باعث نشه از نوشتن داستانک هاتون منصرف بشید...بیشتر انتظار می رود که با وسواس و گزینش دقیق تر از کلمات و جملات در نوشته هاتون بهره جویید. همین
۲۳ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام :)
یه قراری میزاریم برای پنجشنبه (فردا) بریم زمستان 66 ببینیم .
اگر از دوستان کسی میتونه بیایند با میایم این قرارو مزین کنه که :)
یک ساعت زودتر از نمایش مجموعه تیاتر شهر :)
قبلا از همه متشکرم :)

مرسی :)
امیر :)
بلیط را چه کنیم؟ من که دیروز بلیط گیر نیاوردم
۲۳ شهریور ۱۳۹۰
اجرای قبلی این نمایش در دهه 70 را دیده ام ولی بدم نمیاید اجرای مجدد و تفاوتهای انرا نیز ببینم. اگر بتوانم میایم .
۲۴ شهریور ۱۳۹۰
حمید عزیز ، :)
اتفاقا اگر وقت تشریف فرمایی داشته باشید بسیار خوشحال میشیم :)
و بسیار از حضور جنابعالی و دوستان لذت خواهیم برد :)
و خانم قجر، حقیر فقط یک کامنت به عنوان قرار گذاشتم :) چون میخواستم امروز نمایش رو برم ، به خودم گفتم بد نیست یه کامنت هم بزارم دوستان هم اگر وقت داشته باشند تشریف فرما شوند :)
من امیدوارم دوستان زیادی امروز وقت داشته باشند :) در غیر اینصورت روزهای آینده این توفیق نصیبمان میشود :)

مرسی :)
امیر :)
۲۴ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
How I wish, how I wish you were here.
We're just two lost souls
Swimming in a fish bowl,
Year after year,
Running over the same old ground.
What have we found
The same old fears.
Wish you were here.

Pink Floyd
Written by : Roger Waters

ای کاش که ، ای کاش اینجا بودی ،
تنها دو روح گمشده ایم ، سالیان سال در ... دیدن ادامه ›› تنگ ماهی شنا میکنیم
میدویم در پس همان زمین های قدیمی ، چه میابیم ؟ همان ترس های قدیمی .
کاش اینجا بودی !

ت: امیر .

خیلی سالیانه که عاشق این متنم . شاید حتی متن و موسیقی هر کدوم برای من نوع بخصوصی جالب باشن :)
اما دوست داشتم که از این دوست داشتنم شما هم لذت ببرید :)

مرسی :)
امیر :)

از: خود
عاشق Radio edit اولشم...آخ آخ شروعش خیلی خوبه، این آهنگ تو Live8 تقدیم کردن به syd barrett
۲۲ شهریور ۱۳۹۰
منم عاشقشم :)

امیر :)
۲۲ شهریور ۱۳۹۰
شیرین عزیز:)
مرسی از لطف زیاد ، و اینکه ما عین شما دست نوشتن نداریم به زیبایی شما :) فقط میتونم از چیز هایی که دوست دارم بنویسم با ترجمه ای بس ناقص :)

مرسی دوباره :)
امیر :)
۲۲ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ُSWAY

When marimba rhythms start to play
Dance with me, make me sway
Like a lazy ocean hugs the shore
Hold me close, sway me more

Like a flower bending in the breeze
Bend with me, sway with ease
When we dance you have a way with me
Stay with me, sway with me

Other ... دیدن ادامه ›› dancers may be on the floor
Dear, but my eyes will see only you
Only you have that magic technique
When we sway I go weak

I can hear the sounds of violins
Long before it begins
Make me thrill as only you know how
Sway me smooth, sway me now

Sway me, take me
Thrill me, hold me
Bend me, ease me
You have a way with me

Sway (sway)

Other dancers may be on the floor
Dear, but my eyes will see only you
Only you have that magic technique
When we sway I go weak
I go weak

I can hear the sounds of violins
Long before it begins
Make me thrill as only you know how
Sway me smooth, sway me now
Make me thrill as only you know how
Sway me smooth, sway me now
Make me thrill as only you know how
Sway me smooth, sway me now
Sway me
Sway me
Sway me now

هنگامی که ریتم ماریمبا شروع به نواختن میشود ،
با من برقص، بذار مثل دریایی بی حال که ساحل آغوشش است ، موج بخورم
مرا محکمتر بغل کن، بیشتر وول بخرم !
مثل گلی در حال شکوفه
با من انعطاف داشته باش، خیلی راحت وول بخور
هنگام رقص، همراهیم کن
با من بمون، با من برقص و وول بخور !
شاید رقاص های دیگری هم باشند
چشمانم فقط تو را میبیند عزیزم
تو با تکنیک جادویی که فقط از آن توست با رقصیدن سحرانگیزت مرا محو خودت میکنی !
میتوانم صدای ویالون را بشنوم
خیلی قبل از آنکه نواخته شود
مرا به هیجان آور فقط تو میدانی چگونه !
من را بلرزان !
حالا !
من را تکان بده ، نگهم دار
بلرزانم ، بگیر مرا
در آغوشم گیر ، آرامم کن
شاید رقاص های دیگری هم باشند
چشمانم فقط تو را میبیند عزیزم
تو با تکنیک جادویی که فقط از آن توست با رقصیدن سحرانگیزت مرا محو خودت میکنی !
میتوانم صدای ویالون را بشنوم
خیلی قبل از آنکه نواخته شود
بلرزانم ، حالا !
مرا به هیجان آور فقط تو میدانی چگونه !
تکانم بده ، حالا !
برقصانتم !
بلرزانتم !
تکانم ده !
Written by :Norman Gimbel

ت : امیر

امروز قبل از اینکه بریم فیل رو ببینیم آخرین موسیقی بود که گوش میکردم وقتی موسیقی رو تو سالن شنیدم بهتر دیدم که متنشو بزارم تو دیوار :)
امیدوارم که خوب بوده باشه :) البته یه یادگاری هم از نمایش امروزه :)

مرسی :)
امیر . :)

از: خود
امیررضا کاظمی عزیز منظورت همون Norman Gimbel هست دیگه،آره؟ :)
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
خواهش میکنم،تا من هستم، شما نگران این چیزها نباش :)
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
آفرین :) دقیقا همینه که :)
من به طور فزاینده ای نگرانی راه نمیدم :)
بازم مرسی :)

امیر :)
۲۰ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام به دوستان :)
عکس امشب رو تو فیس بوک قرار دادم مانند قرار گذشته ، من نمیتونم همه دوستان رو tag کنم چون در freind list همه دوستان نیستند اگر زحمتش رو بکشین بسیار متشکر و خیلی هم عالی خواهد بود :)
اما امروز که من تو عکس نیستم :( اما بازم عالیه که :)
مرسی :)
امیر. :)

از: خود
ممنون امیر رضای عزیز
۱۸ شهریور ۱۳۹۰
فکر کنم بتونید با gmail بفرستید
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
امیر رضا جان ممنون . هر چند من فیس بوق ندارم
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام :)
عکس هایی که دیروز گرفتیم قرار بود دو تاش رو تو فیس بوک بزارم . اما متاسفانه چون همه دوستان رو در Friend List ندارم نتوسنتم به صفحه فیس بوکیشون TAG کنم . دوستان اگه زحمتشو بکشن عالی میشه :)

مرسی :)
امیر . :)

از: خود
عکسای قشنگی بودن. ممنون
۱۷ شهریور ۱۳۹۰
یه کی هم برای ما بفرسته بد نیست... ما که فیس بوق نداریم
۱۷ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
I love you

I love you for all the women I haven't known
I love you for all the times in which I haven't lived
For the scent of wide open spaces and the smell of hot bread
For the melting snow and for the first flowers
For the innocent animals which haven't been frightened by man
I love you to love
I love you for all the women I don't love

Who reflects me if not you yourself--I see myself so little
Without ... دیدن ادامه ›› you I see nothing but an empty expanse
Between those other times and today
I have not been able to break through the wall of my mirror
I've had to learn life word by word
How one forgets

I love you for your wisdom, which is not mine
For health
I love you against everything which is only illusion
For that immortal heart over which I have no power
You think that you are doubt but you're just reason
You are the powerful sun that rushes to my head
When I am sure of myself

Paul Éluard

دوستت دارم بجای تمام زنانی که نشناخته ام .
دوستت دارم برای تمام زمان هایی که نزیسته ام .
برای گستره ای آزاد و بوی نان گرم .
برای برف در حال آب شدن ، و برای اولین گل ها .
برای حیوانات معصوم که ترسانیده نشده اند توسط مرد ،
دوستت دارم برای دوست داشتن .
دوستت دارم بجای زنانی که دوستشان نداشته ام .
کیست که تواند منعکسم کند ، بس اندک میبینم خود را .
بی تو نمیبینم جز گستره ای خالی
میان زمان های امروز و گدشته
در توانم نیست عبور از دیوار آینه ام .
زندگی را میبایست فراگیرم لغت به لغت .
چطور فراموش میشود .
دوستت دارم برای فرزانگی ات ، آنطور که از آن من نیست .
برای تندرستی
دوستت دارم در برابر هر چیزی که غیر توهم نیست .
برای قلبی جاویدان که قدرتی بر آن ندارم .
تو فکر بر شکی بر آن داری ، در حالیکه جز دلیل نیستی
تو آفتاب قدرتمندی هستی که میتابی بر سرم،
وقتی که از خود اطمینان دارم.

پل الوار
ت : امیر

:) سلام ، اتفاقا وقتی حرف پل الوار شد ، اتفاقا این شعر رو گفتم که مینویسم امشب :)
خیلی عالیه و دوستش دارم :)

مرسی.
امیر :)

از: خود
ممنون امیر رضا جان

For the innocent animals which haven't been frightened by man
این قسمت ترجمشو یه کم باید عوض کنی...ترسانیده نشده اند، یا تا کنون رانده یا ترسانده نشده اند...آخرشم توسط مرد نه توسط انسان

You think that you are doubt but you're just reason
تو فکر بر شکی بر آن داری ، در حالیکه جز دلیل نیستی...این تیکش خفن فسفر سوزوندیا، خوشم اومد
۱۷ شهریور ۱۳۹۰
خیلی خوب بود،آفرین! فقط ترجمه بعضی از خطهاش کمی اشکال داشت.

اینم ورژن شیما:


دوستت دارم
به اندازه تمام زنانی که تا کنون نشناخته ام
دوستت دارم
به اندازه تمام لحظه هایی که
در آنها زندگی نکرده ام
به اندازه ... دیدن ادامه ›› ادراک وسعت فاصله ها
و رایحه نان داغ
به اندازه ذوب شدن برفها
و رویش اولین گلها
به اندازه تمام جانوران معصومی که تا کنون هیچ انسانی آنها را نترسانیده است
دوستت دارم برای عشق ورزیدن
دوستت دارم به اندازه تمام زنانی که دوستشان نمی دارم

کیست که مرا منعکس کند
به جز خود تو،
که من خود را بدون تو ذره ای کوچک میبینم.
بدو ن تو
هیچ نمی بینم
جز گستره ای خالی
میان امروز و تمامی زمانهای دیگر

نتوانستم دیوار آینه ام را بشکنم
چگونه می توان فراموش کرد
که میبایست زندگی را کلمه به کلمه فرا گرفت

دوستت دارم برای فرزانگی ات،
که از آن من نیست
برای تندرستی ات
دوستت دارم در برابر هرچیزی که جز خیال و وهم نیست
برای تپشهای ابدی قلبی که هیچ قدرتی بر آنم نیست،
تو خود فکر می کنی که تردید ی
اما چیزی جز دلیل نیستی
تو آفتاب پر نوری
که هجومم میکنی
آنگاه که به خود اطمینان دارم
۱۷ شهریور ۱۳۹۰
مرسی مسعود ، میلاد خانم تبسم خیلی عالی بود که :)
و دوباره مرسی از شیما که اینقدر با حوصله متن رو دوباره نوشتن و چه قدر بهتر ببینی یه باره دیگه پل الوار از دید ایشون :)
من که کلا لذت بردم دستتون درد نکنه :)
اما با اجازه همتون من میخوام دست تو متن ببرم ترسانیده شده اند رو نشده اند که چون بواقع جا افتاده "ن" . اما بقیه متن جابجا نمیشه که ! :)

دوباره مرسی از دوستان که الان که دیوارو دیدم با دیشب خیلی فرق داشت چون این متن های زیبا اضافه شده بود :)

مرسی :)
امیر :)
۱۷ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
I Gotta admit that I'm a little bit confused
Sometimes it seems to me as if I'm just being used
Gotta stay awake, gotta try and shake off this creeping malaise
If I don't stand my own ground, how can I find my way out of this maze

Roger Waters

باید اعتراف کنم که کمی مغشوشم ،
بعضی وقتها به نظر می آید که مورد سو استفاده قرار گرفته شدم ،
باید بیدار بمانم ،بکوشم که این کسالت خزنده را بیرون کنم ،
اگر بر اصولم نایستم ،
چگونه راهم را به بیرون پیدا کنم از این هذیان !

راجر واترز


امیر. :)

از: خود
Dogs

مرسی امیررضای عزیزم،آلبوم Animals با این اینکه مغفول واقع شده به زعم بنده خیلی خیلی جای چشم گرد شدن داره، مخصوصن Pigs پارت دوم. آقا یه برنامه بزار بشینیم موزیک گوش بدیم یه کم گرد بشه چشمامون...

به ... دیدن ادامه ›› نظر من لازم نبود That رو تو قسمت اول ترجمه کنی، باید اعتراف کنم کمی مغشوشم/Sometimes it seems to me شاید ترجمه ای مثل اینا: بعضی وقتا فکر می کنم، بعضی وقتا به نظر(م) میرسه، یا یه چیزی تو این حال و هوا که مرجع ضمیر seems رو به خودم برگردونه تا چیزی که انگار از بیرون دیده میشه و به نظر میاد/Gotta stay awake, gotta try ترجیح میدم Stay awake هوشیار موندن ترجمه بشه تا بیدار موندن/If I don't stand my own ground اگه بر اصولم نایستم؟؟ یه خورده دوس ندارمش، اما چیزی به ذهنم نمیرسه الان،بیا یه کم راجع بهش فکر کنیم...

۱۴ شهریور ۱۳۹۰
مسعود جان عالی بود نظرت :)
اما به نظرم میرسه یا به نظر می آید آنچنان فرقی بواقع نداره :)
آره یه قراره موسیقی گوش کردن هم باید بزاریم :) و بر اصولم نایستم
به نظرم همون نظر راجر واترز هست به خاطر دیدگاهی که بر آلبوم حاکمه
به هر ترتیب با توجه به اینکه دقیقا ترجمه کلمه اش نیست اما اینطور
به نظرم جالبتر اومد اما دوستان هر طوری که به نظرشون زیبا و حق ... دیدن ادامه ›› مطلب ادا میشه من قبول میکنم :) اما به نظر خودم البته شرمنده ، اونطور خوب تر امومد :)
اما برای قرار موسیقی خیلی باید جالب باشه دوستانی که مثلا PINK FLOYD
گوش کنیم :)

مرسی.
امیر.
۱۴ شهریور ۱۳۹۰
امیر رضا جون در مورد بعضی وقتا به نظر(م) یا بعضی وقتا فکر میکنم سر حرفم هستم، میدونی با بعضی وقتا به نظر می آید عملن داری زاویه دید عوض میکنی
۱۴ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Lips are turning blue
A kiss that can't renew
I only dream of you
My beautiful
Tip toe to your room
A starlight in the gloom
I only dream of you
And you never knew

لب هایی که به غم میگرایند
بوسه هایی تجدید ناپذیر
زیبای من ، رویایی از تو دارم
حضور آرام در اتاقت
سو سوی ستاره ای در تلنگی
رویایی از تو دارم و تو هرگز ندانسته ای .

MUSE
ت: امیر.


امیر :)

از: خود
sing for absolution...امیررضای عزیزم، یه مدت سعی کردم اینکارو انجام بدم، و چندتایی از کارای Radio head ترجمه کردم، اما این دست کارا یه آنی دارن که اصلن با تصوری که مخاطب ایرانی از شعر داره جور در نمیاد به قول عبدی تو آرامش با دیازپام 10 به خاطر همینه که بهش میگن Music and words و مثلن poem یا rune یا همچین چیزایی خطاب نمیشه...شاید فرصتی شد کمی راجع بهش باهم حرف زدیم.
۱۲ شهریور ۱۳۹۰
بد نمیگه مسعود .
منتظر توضیحات تکمیلیتون هستیم.
۱۲ شهریور ۱۳۹۰
یکسری متن هایی هستند ، مثل شعر که به فارسی ترجمه ای بسیار عالی و حتی تبدیل به شعر فارسی میشوند . چرا که مترجم کاملا سعی به تبدیل شعر از زبان اصلی به غالب شعری به زبان فارسی ، دارد . در این متن ها شاید درستی حق مطلب ادا شود . اما در شعری که در موسیقی استفاده میشود مثل شعر بالا ، ترجمه هم هرطور که باشد گویای مطلب نیست . و به نظر حقیر اینگونه شعر ها آنطور نباید از غالب اصلی خارج شده و به ترجمه ای بس سلیس و فارسی گونه آنطور که از غالب اصلی خارج شود ، تبدیل گردد . چرا که در پس متن موسیقی نهفته است که ما در این دیوار بطور خاص از متن میتواینم استفاده کنیم . البته نه من مترجم هستم ، نه نقاد ادبی . اما هرطور که از پس من براید آنچه میپسندم آنطور که ذهنم آید در اختیار دوستان قرار میدهم که شاید آنها هم استفاده و لذت ببرند .
*** و چه بهتر هر نقدی که از بنده شود استفاده کنم :)

مرسی :)
امیر.
۱۲ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام دوستان:-)
برای نمایش هفت کوتوله و سفید برفی ، برای یک شنبه تونستم رزرو کنم.
بسیار عالی میشه دوستانی که برنامه تشریف فرماییشون یکشنبه هست ؛ ١ ساعت زودتر از نمایش قدم رنجه کنند تا قراری از نوع دیوار داشته باشیم و عکسی به البوم خاطرات دیوار اضافه کنیم :-)

مرسی
امیر :-)
نمایش رو دیدم قبلا اما احتمالا فردا تئاتر شهر هستم. اگه بودم برای دیدار دوستان میام
۱۲ شهریور ۱۳۹۰
محمد عمروابادی (mohammad)
امیررضای عزیز من هم فکر نمی‌کنم بتونم بیام، چون می‌،آیم زدم گفتم خبر بدم امیدوارم ببینی.
۱۳ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
I'll say nothing at all, nor will I think at all,
Yet this infinite love will rise to fill my soul.
Then I'll go so far away, like a bohemian
Amidst nature, happy as if with a woman

ARTHUR RIMBAUD
من هیچ نخواهم گفت ، هیچ فکر نخواهم کرد
این عشق بی نهایت روحم را در برخواهد گرفت
از پس آن خیلی دور خواهم رفت بسان کولی
در میان طبیعت انگار که با یک زنی شادمان

آرتور رمبو
(1854-1891)
ت: امیر

یکی دیگر از شاعرهای فرانسوی که شعرهای دوست داشتنی دارند .

امیر.

از: خود
نه هرگز چیزی خواهم گفت و نه به چیزی خواهم اندیشید
تا این عشق بی زوال به لبریز کردن جانم برخیزد
پس آنگاه بسان یکی کولی به دور دست ها خواهم رفت
در دل طبیعت ، شاد چونان که با زنی باشم .
۱۰ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
As the day depends on innocence
The whole world depends on your pure eyes
And all my blood flows in their looks

PAUL ELUARD
بستگی روز به بیگناهی ، تمام دنیا به چشمان زلالت بستگی دارد
و تمام خون من جاری ، در آن نگاه است .

پل الوار
ت: امیر

یکی از شاهکارهای پل الوار : La courbe de tes yeux و یا The curve of your eyes.
من خیلی دوستش دارم :)

امیر.

از: خود
ممنون امیر جان ، زیبا بود...

ممنون از اینکه اسم زیبات و به زبان زیبای پارسی نوشتی...
۰۹ شهریور ۱۳۹۰
سلام به انجمن مترجمین دیوا:
شیما خانم کاتبی و امیر کاظمی عزیز...

هر دوی عزیزان خوب *ترجمیدید...!

ترجمیدید Means ترجمه نمودید.
۰۹ شهریور ۱۳۹۰
مرسی خانم کاتبی . واقعا زیباتر شد
۱۰ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
And for the want of a word
I renew my life
For I was born to know you
To name you

Liberty.

PAUL ELUARD

و برای قدرت واژه ای
از سر می گیرم زندگی
زاده شده ام از برای شناخت تو
تا بخوانمت:
آزادی.

پل الوار
---------------------------
بهترین آرزوها برای سپری شدن تعطیلات ، تجربه روزهای خوب ؛ برای شما دارم :)

امیر.

از: خود
خواهش میکنم ، حتما :)

امیر.
۰۸ شهریور ۱۳۹۰
اسمتون چه زیبا شد جناب کاظمی،چه کار خوبی کردید! اگر در یک کلاس بودیم
نامتون در دفتر اسامی،بعد از نام من قرار می گرفت :)
۰۹ شهریور ۱۳۹۰
wow ! مرسی از نظر زیباتون :) و خیلی عالیه این نکته سنجی :)

مرسی .
امیر.
۰۹ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید