Lady Macbeth:
Out, damn'd spot! out, I say!—One; two: why, then
'tis time to do't.—Hell is murky.—Fie, my lord, fie, a soldier, and
afeard? What need we fear who knows it, when none can call our
pow'r to accompt?—Yet who would have thought the old man to
have had so much blood in him?
Macbeth Act 5, scene 1, 26–40
William Shakespeare
گمشو لکه ملعون ! میگویمت ! گمشو ! --- یک و دو : چرا ، پس ! وقت انجام است .
چه جهنمی
... دیدن ادامه ››
تیره ! وای ! سرورم ! یک سرباز و ترس ؟! چه ترسی از آن است که کسی بداند یا نه ،
وقتیکه کسی توانایی آن را ندارد که بازخواستمان کند ؟ با اینحال چه کسی فکر میکرد که خون به این مقدار
در تنش باشد ؟
ویلیام شکسپیر
ت : امیر
امیدوارم که دوسش داشته باشین :)من که خیلی به نظرم عالیه ! :)
تشکر از حوصلتون :)
مرسی :)
امیر :)
از: خود