«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
پیرمرد مریض به نوعی در پوستین عماد وارد حمام می شود. یاد آقا گرگه و شنگول و ... افتادم! با پیر بودنش از منطق من بیننده مخفی است تا اینکه همه شواهد علیه او می شود و باز میگویم نه او نمی تواند باشد. "اگر همه اینها کار پیر مرده باشه که اینها همش گافه!" فرهادی از قصد از این نماد استفاده کرده است. مثل شعبده بازها قصد فریب همه ما را دارد. تا به جان هم بیفتیم و یکی بگوید اشتباه است و یکی بگوید نه درست است. چقدر یاد اشعار حافظ می افتم! جای آن پیرمرد می شد یک دوست باشد مثل بابک، میتوانست همسایه طبقه پایین باشد، میتوانست پسر صاحب وانت باشد یا هر کس دیگری غیر از آن پیرمرد. اما فرهادی خواست کسی باشد که باورپذیری اش برای همه از همه کلیشه های رایج غیر ممکن تر باشد و اینگونه تلنگرش را بزند که درب حریم خصوص در جهانی که فرهادی میبیند توسط هرکسی قابل باز شدن است. جالب است که فرهادی مفهوم تجاوز به حریم خصوص را به عهده بیننده می گذارد. برای یکی میشود دیده شدن در حمام و برای یکی دیگر ...
کار قوی وزیبایی بود خسته نباشید.
متاسفانه مدتهاست دیگر به نظرات تیاترها نمی توانم اعتماد کنم. به نظرم این تیاتر شایسته این همه تعریف نبود. به عنوان کسی که سالهاست در حال دیدن تیاتر هستم و از بدو تاسیس تیوال همراهش بودم به نظرم باید فکر جدی ای برای صحت نظرات کرد.
نمایش قصد داشت حرف نوعی بزند به عبارتی واقعه ای تاریخی را از نگاهی دیگر بیان کند. نعیمی میخواست بگوید اینکه فقط ابن ملجم و قطام را عاملان شهادت امام علی (ع) بدانیم ساده لوحانه است. شخصیتها، نوع لباسها استفاده از زبانهای مختلف و... به نظرم نمادهایی از کل طرف های ترورهای اخیر است. کسانی که سکوت کرده اند، کسانی که بدشان نمی آید این اتفاقات بیفتد، کسانی که مستقیماً از آن نفعی میبرند، کسانی که میخواهند جلویش را بگیرند و در آخر بیچارگانگی! که عاملان مستقیم این ترورها هستند.
متاسفانه کاش نعیمی این ایده اش را بهتر خرج میکرد. به نظرم این ایده، دکور، نور پردازی، صحنه های رقص و لودگی، موسیقی و استفاده از بازیگران بزرگ هیچکدام نتوانست از این تیاتر تیار جذابی بسازد. اگرچه از تیاترهای که پیشتر از نعیمی دیده بودم راضی از سالن بیرون آمدم اما این تیاتر کاملن برعکس بود. با این حال از اینکه آقای نعیمی سعی داشت یک تنه با تلویزیون رقابت کند به خاطر اینکه صرفاً ایده ای نو داشت و میخواست با زبان نمایش حرفش را بزند جای تحسین دارد.
بسیار زحمت کشده بودید ممنون از این کار قوی. به عنوان یک بییننده آماتور نامفهوم بودن اشعار در برخی اوقات آزار دهنده بود.
متاسفانه یک خانم و آقا پشت سرم دائم در حال گفتگو بودند و تیاتر را با پارک اشتباه گرفته بودند.
عدالت رو میشه خرید!
به طور اتفاقی این تیاتر رو دیدم و اصلا انتظار نداشتم اینقدر خوب باشه. زحمت زیادی برای طراحی صحنه، گریم و لباس کشیده بودند. وجود عروسکها در کنار بازیگران بسیار جالب و ایده نوعی بود برام. نمایشنامه دورنمانت بسیار عالی بود. بازیها و موسیقی هم خوب و درخور توجه بود. اما دو سه کلمه و حرکت مبتذل (البته از دید من) زیاد در حد و اندازه های این تیاتر نبود. یعنی اصلن نیازی نبود باشه.
به همه دست اندرکارن این تیاتر خسته نباشید میگم.
تیاتر جمع و جور خوبی است. ملموس است و با این حال ذهن را به تفکر وا می دارد.
تیاتر متوسط خوبی بود. صحنههای سوررئالش را دوست داشتم. تنها چیزی که زیاد نمیپسندیدم احساس میکردم تیاتر حدیث نفس نویسنده و کارگردان است.