این نوع کارها از نظر مخاطبان به دو دسته تقسیم می شود. بسیار عالی و بسیار ضعیف. دقیقا به این صراحت. اصولا همه ی کارهایی که دراماتیک نیستند به همین شکل هستند و اگر تاتر را فقط به معنی درام بدانیم این یک کار بسیار مزخرفی بود. با این وجود افرادی مثل بکت و یونسکو این تیپ کارهای بسیار مزخرف را تولید کرده اند و وقتی کارهایشان توسط منتقدان درک شده به طور کلی رویکرد تاتر نسبت به آنها عوض شده.
واقعیت این هست که من این کار را فهمیدم در نوع خود به وظیفه اش به طور کامل عمل کرده بود و پایان بندی فوق العاده ای داشت. با این حال اثر گستاخانه ای بود بدون اینکه بخواهد دلیل گستاخی اش را توضیح دهد و یا راهی نشان دهد که سزاوار شنیدن این گستاخی نباشیم. این تاتر بیشتر از هر چیز مخاطب را هدف قرار میداد و کلیشه های امروزی را در چارچوب یک سیکل تکراری و عبث به گند میکشید. به عنوان یک نویسنده خودم در درام نویسی ضعیفم و در ایده پردازی قوی خیلی وقتها دلم میخواهد نویسندگان جوان به جای ایده پردازی های ناب یاد بگیرند یک قصه تعریف کنن. این کار قصه نداشت ولی کار بسیار خوبی بود.
با آرزوی سلامتی و موفقیت برای همه ی عوامل
این نوع کارها از نظر مخاطبان به دو دسته تقسیم می شود. بسیار عالی و بسیار ضعیف. دقیقا به این صراحت. اصولا همه ی کارهایی که دراماتیک نیستند به همین شکل هستند و اگر تاتر را فقط به معنی درام بدانیم ...
آقا شاید بگی این پسره یه تختهاش کمه ولی من درام هم دیدم تو این اثر?