یکی به من بگه فرق این نمایش با یه نمایشنامه رادیویی چی بود؟ از سه بازیگر، دو نفر که اصلا روی صحنه حضور نداشتن و فقط صدای آن ها شنیده می شد و تمام زمان اجرا فقط دیالوگ محض یا پخش صداهای ضبط شده بود. ای کاش بخشی از خاطراتی که فقط یا به صورت صوتی پخش می شد و یا به شکل دیالوگ بیان می شد روی صحنه و با کمک بازیگرانی دیگر اجرا می شد.
دکور و یا صحنه آرایی خاصی هم وجود نداشت. فقط یک چهارپایه. سوال بعدی اینه که وقتی نمایش هیچ هزینه ای برای طراحی صحنه و گریم ندارد و فقط از یک بازیگر استفاده می شود چرا باید هزینه بلیط این قدر زیاد باشد؟
با توجه به اینکه نمایش در دوران اوج شیوع اومیکرون برگزار می شود سالن استفاده شده بسیار نامناسب است. در همین سالن نسبتا کوچک تا جایی که می توانستند بلیط فروختند. علاوه بر این که تمام صندلی ها پر بود و سالن هیچ گونه تهویه ای نداشت بلیط های خارج از ظرفیت هم به فروش می رفت.
از نقاط قوت نمایش، متن و ایده بسیار خوب و گنجاندن هنرمندانه طنز در خلال دیالوگ های بسیار تلخ بود. ضمن این که نمایش در القای حس مورد نظر به مخاطب موفق است.