«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با این همه نظرات مثبت انتظار نمایش سطح بالاتری و داشتم اما از نظر من یک نمایش متوسط بود
بازی آقای عباسی و اجرای گروه موسیقی خوب بود و بیشترین حس رو به ببیننده منتقل میکردند
الهام عزیز از اینکه به دیدن رویای شنیدنی ما اومدین ممنونیم 🙏🏻 اگر رویاپردازی ما مطلوب توقعتون نبود بسیار پوزش میخواهیم 🥺 اما خوشحالیم که بازی عارف عباسی و موسیقی حس خوبی بهتون منتقل کرد♥️
ده دقیقه اول احساس کردم نمایش خسته کننده هست اما چند دقیقه بعد کامل نظرم عوض شد داستان روند صعودی خیلی خوبی داشت
همه چی بجا بود بعد از مدتها علت خندیدن حضار شوخی های سخیف نبود من و همراهانم بشدت لذت بردیم خسته نباشید
دیشب به تماشای این نمایش نشستیم خیلی لذت بردم همه چی بجا بود اجرای دوبازیگر، طراحی صحنه و لباس و نور همه چی مکمل هم بودن بعد از نمایش یه پازل کمی ناقص تو ذهنمون بود من و همراهم تقریبا دو ساعت بعد از نمایش داشتیم تکه های پازل رو تکمیل میکردیم و لذت میبردیم و به احتمال زیاد اگر بتونیم بلیت تهیه کنیم میریم و نمایش رو مجدد میبینیم
در طی اجرا متاسفانه طبق معمول چند نفر گوشی چک کردن و یک نفر میخواست بیرون بره آقای ابر شدیدا باهاشون برخورد کردند که جو سالن رو خیلی سنگین کرد من متوجه ام که بازیگر حس گرفته و این موارد باعث میشه خیلی سخت بتونه به کار ادامه بده و مجدد حس بگیره اما در این حد داد زدن و برخورد شدید هم شایسته نیست
درود خانم من دیشب در سالن بودم و اصلا داد و برخورد شدیدی که گفتید در کار نبود..!!!!. تماشاگری گوشی موبایلشو چک کرد و آقای ابر پرسید مسیجتون تموم شد؟ و بغل دستی اون تماشاگر آقایی بودند که خندیدند و آقای ابر اروم پرسید، به چی می خندیدید.. همین.
خانمی هم که از وسط اجرا رد شدند بیرون رفتند دوسه بار مخاطب قرار گرفتند که کجا می رید ؟ که اون خانم هم به راهش ادامه داد و بدون پاسخ رفتند و حتی در سالن با خروج ایشون بازموند و نور شدید داخل میومد که یکی از عوامل رفتند و درو بستند.
بر خلاف نظر شما این کار باعث شد کسی دیگه در طول اجرا گوشیشو چک نکنه و مزاحم تمرکز و توجه دیگر تماشاگران نشه. بخصوص که صدا و بازی، سکوت کامل رو می طلبید...چیزی که متاسفانه بارها و بارها در هر اجرا من شخصا بابی مسئولیتی و مزاحمت تماشاگران مواجهم و بسیار آزاردهنده است.
در ضمن این اجرا فعلا تنها اجرایی ست که عکاسی و حضور عکاس در آن ممنوع اعلام شده.
درود خانم من دیشب در سالن بودم و اصلا داد و برخورد شدیدی که گفتید در کار نبود..!!!!. تماشاگری گوشی موبایلشو چک کرد و آقای ابر پرسید مسیجتون تموم شد؟ و بغل دستی اون تماشاگر آقایی بودند که خندیدند ...
کسی که از سالن خارج شد من بودم. من گاهی دچار حملات پنیک میشم. متاسفانه از اوایل اجرا تپش قلب شدید و ضعف و گرگرفتی که از علائم پنیک هستند در من ایجاد شد. پانزده دقیقه تحمل کردم اما بهتر نشد. از اینکه حالم بدتر شود ترسیدم. از سمتی که صندلیهای کمتری در ردیفم داشت رد شدم تا حواس افراد کمتری پرت شود. به یکی از آقایان پشت صحنه گفتم لطفا من را از پشت ردیف صندلیها رد کنید گفتند آنجا وسایل چیده شده و نمیشود. خودشان گفتند از جلو برو و وقتی رد میشدم سرم فریاد کشیده شد"کجا داری میری؟ با شمام". در را هم یکبار بستم باز شد دوباره بستم و خارج شدم. اگر دوباره باز شده احتمالا مشکل از در است.
صحبتی درباره اینکه چرا فریاد کشیدن سر یک انسان کار نادرستیست ندارم. اگر در این موضوع با هم مخالفیم از اساس روی یک صفحه نیستیم. شاید ایشان این حرکت را بهعنوان بازتابی از کرکتر خود انجام دادند اما من یک انسان واقعی با احساسات واقعی هستم و نه یک فرصت برای بسط و گسترش نمایشنامه. حرکت ایشان ناامیدکننده بود و حریم من شکسته شد. امیدوارم در اجراهای بعدی تماشاچیان با آگاهی به اینکه ممکن است چنین برخوردهایی ببینند حاضر شوند. من اطلاع نداشتم.
کسی که از سالن خارج شد من بودم. من گاهی دچار حملات پنیک میشم. متاسفانه از اوایل اجرا تپش قلب شدید و ضعف و گرگرفتی که از علائم پنیک هستند در من ایجاد شد. پانزده دقیقه تحمل کردم اما بهتر نشد. از ...
کیانا جان منظورم ابدا و اصلا این نبود که خروج از سالن اجرا ممنوع هست و اتفاقا دلایل زیادی وجود داره که هر تماشاگری بخواهد سالن رو ترک کند و این حق اوست. ( بنده هم چندین بار خواسته و ناخواسته اینکارو کردم) حتما شما که مخاطب بازیگر بودید ، برداشت متفاوتی داشتید اما من به نظرم نرسید که لحن تند یا برخورد شدیدی یا فریادی اتفاق افتاده. شاید هم اگر شما پاسخ می دادید که حالتون مساعد نیست، این جریان تبدیل به یک اتفاق عادی می شد. ( مسلما ممکن است این شرایط برای هر تماشاگری پیش بیاید و لزومی به بازخواست نیست) اما چون شما سکوت کردید شاید برای بازیگر در وهله اول این تداعی شود که از اجرا رضایت نداشتید یا باعث برهم خوردن تمرکز دیگران و اجرا شدید و این پرسش ایجاد شد.
باز هم تاکید می کنم هیچ لزومی به ذکر دلیل خروج تماشاگر و یا پاسخگویی او به هیچ کس نیست. فقط چون خانم فهمیده این مسئله رو به عنوان نقصی در اجرا ذکر کردند خواستم خوانندگان بدانند که خروج زودهنگام یک تماشاگر در شرایط نمایشی که مونولوگی با مخاطب قراردادن، تماشاگران و ایجاد فضای روایت در جریان است، می توانست با پاسخی کوتاه موجه تر ، جلوه کند و دیگر باعث نارضایتی دیگران نیز نشود.
اما به شخصه با چک کردن مدام گوشی و مزاحمت برای دیگر تماشاگران آنقدر مشکل دارم که هر نوع تذکر و برخوردی را مجاز می دانم. که البته در مورد شما نبود.
آقای ابراهیم عزیز درود. برای من هم یکبار سالها پیش همین موردی بود که بازیگر اجرا پرسید از اجرا تا اینجا چه کسانی رضایت ندارند و بنده هم دستم را بلند کردم و با این پرسش هم که چرا رضایت ندارید روبرو شدم و البته چون قصدم همراهی و مشارکت و کمک به گروه بود، آنچه به نظرم به عنوان نقد کار بود گفتم. آنهاهم شنیدند البته.... اگر گروهی حضور هر تماشاگر را مساوی با رضایت و لذتش معادل کند که احتمالا باید از اساس به هنر و منطق اجراشون شک کرد. اما اگر این دست پرسش ها نه به قصد و نیت تعامل بلکه بخشی از جریان اجرا و فضای مورد نظر گروه است که اساسا زیاد نباید به دل گرفت و نگران دلایل اظهار نظر بود. و ایکاش شما بعد از اجرا و در تیوال به نقد آن اثر می پرداختید تا سهم پویای تماشاگرانه از دست نرود. { البته در صورتی که نقدی ننوشته باشید ).
وقتی اسم فروید میاد من انتظار یه موضوع پیچیده رو دارم اما موضوع روان و قابل درک برای من و همراهانم بود.
بازیگران کاملا مسلط نورپردازی سایه ها عالی بودند طراحی صحنه ساده و بجا، چقدر آقای محدث خوش میدرخشیدند.
نمایشی بود که بعد از تمام شدن با همراهانم نزدیک یک ساعت درموردش صحبت کردیم و تا آخر شب ذهنم درگیرش بود...
اجرا خیلی شبیه بانوی محبوب من بود.
اجرا ها رقص طراحی صحنه و لباس خوب بود و صرفا یک نمایش با زیبایی ظاهری بود، موضوع داستان جذابیتی نداشت من انتظار بیشتری از نمایش داشتم.
و واقعا متاسفم برا عوامل سالن که در زمان اجرا صدای یک بچه اونقدر همه رو اذیت کرد که آقای نعیمی نمایش و قطع کرد و خواستن عوامل سالن رسیدگی کنند.
عجیبه من هر بار سالن تئاتر شهر میریم اطرافم پر از تماشاگران پرحرف هست غیر از صدای بچه، ردیف پشت سر مایک گروه 10 نفر تو کل مدت اجرا باهم حرف میزدند...
سلام وقت بخیر
من دو بلیت برای دوشنبه E-4-33,E-4-34داشتم و به اشتباه زمان اجرا رو ۲۰دیدم و دیشب نمایش رو از دست دادم آیا برای عوامل اجرایی محترم امکانش هست دو صندلی برای چهارشنبه جایگزین داده بشه که بتونیم نمایش رو ببینیم؟
ممنونم
مدتها ها بود نمایش اینچنین که طراحی صحنه، لباس، اجرا و گریم همه خوب باشند ندیده بودم
تلفیق داستان سیمرغ و سزار برای من جذاب بود
صفات خوب و بد به خوبی اجرا شده بود موزیک های بجا بیشتر آدمو به عمق داستان میبرد
دوست نداشتم نمایش تموم بشه، خیره به صحنه بودم
فقط زمان پایان نمایش اون همه صندلی خالی و دیدم متاسف شدم
حیفه این اجرا رو ندید سخت نگیریم بگیم ممیزی شده، خوب دیگه اون شیوایی قبل و نداره
خوبه هنرمندانمون رو بخاطر ممیزی ها تنها نزاریم کمی همراهی کنیم
خسته نباشید من و همراهم خیلی لذت بردیم
حتمن دوباره نمایش و میبینیم
طراحی صحنه و نورپردازی و لباسها و بازی ها خیلی خوب و خلاقانه بود واقعا لذت بردم دیالوگ ها کوتاه و شسته رفته بود زیاده گویی نداشت
جالب بود که من با همراهم بعد از نمایش در مورد حسهایی که نمایش غیرمستقیم بهمون منتقل کرده بود صحبت کردیم و هر کدوم یه مدل مثبت برداشت داشتیم که این نظر من ویژگی نمایش خوبه، که بتونی بعد از دیدن اجرا تا یک ساعت بعد هم درموردش بحث کنی
همه عوامل خسته نباشید
نمایش نور پردازی خوبی داشت آهنگ ها مکمل روایت بودند و اجرای خانم ادبی واقعا دلنشین بود و میتونستم ببینم کل سالن با داستان ارتباط برقرار کرده بودند
زمانیکه که اجرا تموم شد کاملا راضی بودم برعکس منولوگ ضعیف نیم میلیاردی هفته قبل...
منم مشکل دارم با زجه و گریه
اما اینقدر خوب بازی کرد خانم ادبی انقدر قشنگ منو همراه قصه کرد که لذت بردم
نمیدونم میدونید چی میگم یا نه
عین تملیخا بود، با اینکه درون مایه متن خیلی موضوع بدیع و جالبی نبود بازی درخشان منو مجذوب کرد
همه میگفتن شبی که ماه کامل شد فوق العادست و اینا
دیدمش، خوب بود فقط،
این خونین زار آخرش یکمی ناراحت کننده میشه بیشتر، در حد روضه
اما الان که دارم فکر میکنم، میبینم موضوع کارگرهای جنسی موضوع مهمی بوده همیشه واسم،
دغدغه ذهنی بوده همیشه، شاید این هم دلیلی بوده برای اینکه خوشم اومده از این نمایش
همه میگفتن شبی که ماه کامل شد فوق العادست و اینا
دیدمش، خوب بود فقط،
این خونین زار آخرش یکمی ناراحت کننده میشه بیشتر، در حد روضه
اما الان که دارم فکر میکنم، میبینم موضوع کارگرهای جنسی موضوع ...
از اینجا به بعد باید دغدغهی ذهنی ماها این باشه که اقای کیانی رو به نمایشهایی دعوت و ترغیب کنیم که غدد اشکیش تحربک بشه .. احساساتش فوران کنه و روی صندلی ببندیمش تا سالن رو ترک نکنه و تسلیم و اشک بجای مقاومت ???
نمایش رو دوشنبه گذشته دیدم:
زمانیکه 20 دقیقه از اجرا گذشت کامل برام واضح بود آخرش چی میشه یک پیچش کوچیک هم داخلش نبود
چطو ممکن یه زندگی با دروغ به این بزرگی شروع بشه آخرشم طرف با عشق ادامه بده
شخصیت اصلی هم ته نمایش همون کاری و کرد که همه ناامیدا انجام میدن
دمتون گم تو این شرایط اقتصادی و روحی بد مردم و ناامیدتر کردید و راه حل نشون دادید و مبلغ خیلی زیادی هم بابت این راه حل دریافت کردید
واقعا بهت زده شدم از این کامنت های مثبت، بنظرم کامنت های منفی رو پست نمیکنید
خب خانم فهمیده همین که الآن دارید کامنت من رو میخونید یعنی نوشتهٔ شما برای عموم به نمایش دراومده و اون فکر که کامنتهای منفی رو پست نمیکنن اشتباهه!
دربارهٔ خود نمایش عرضی ندارم، سلیقه است و شما کار رو دوست نداشتید ولی من دوبار کار رو دیدم، در پایان تماشای کار به راه حل مورد اشارهٔ شما نرسیدم! اگر مطلبی از سر استیصال کاراکتر در میانهٔ نمایشی مطرح میشه و در پایانش اون مطلب به فراموشی سپرده میشه به نظرم حق اینه که ما هم فراموشش کنیم.
خب خانم فهمیده همین که الآن دارید کامنت من رو میخونید یعنی نوشتهٔ شما برای عموم به نمایش دراومده و اون فکر که کامنتهای منفی رو پست نمیکنن اشتباهه!
دربارهٔ خود نمایش عرضی ندارم، سلیقه است ...
وقت بخیر..
آقای فدائی، من یه سوال میتونم از شما بپرسم؟ با توجه به اینکه مخاطب همیشگی تئاتر هستین و اجراها رو دنبال می کنید..
من به شخصه شرقی غمگین رو 5 بار دیدم و اون زمان، کار جالبی بود برام..
هرکسی یا روز می میرد یا شب رو هم یک بار دیدم و خوشایند نبود برام..
سر این نمایش، به شدت دودلم که ببینم یا نبینم..
به دو دلیل، یک اینکه: بنا به شرایط و احوال کلی خودم، دوست ندارم با اجرایی مواجه ... دیدن ادامه ›› بشم که صرفا عواطف و هیجانم ُ به غلیان بندازه..
دو هم اینکه: حجم زیاد تبلیغات، بدجوری احساس اسپویل شدن، و اصطلاحاً لوث شدن قضیه رو به من القا کرده..
حالا جدای از مبلغ بلیت و سیاست های فروش، که بیشتر به تجارت شباهت داره تا هنر..
ممنون میشم نظرتون درباره نمایش و تردیدی که ازش گفتم، بدونم..
وقت بخیر..
آقای فدائی، من یه سوال میتونم از شما بپرسم؟ با توجه به اینکه مخاطب همیشگی تئاتر هستین و اجراها رو دنبال می کنید..
من به شخصه شرقی غمگین رو 5 بار دیدم و اون زمان، کار جالبی بود برام..
هرکسی ...
سلام
مخلصم
حقیقتش من شرقی غمگین رو دوست نداشتم، انقدر که هر کسی یا شب میمیره یا روز رو ندیدم
اولش هم برای دیدن این کار گارد داشتم
ولی وقتی به تماشای کار نشستم بسیار خوشحال شدم از دیدنش
به نظرم دلیل دوم و مطلب بعدش رو بیخیال بشید
دربارهٔ دلیل اول من غیر از ... دیدن ادامه ›› غلیان عواطف و احساسات مسئولیتپذیری اجتماعی و تفکر هم دیدم تو این نمایش
با این وجود امیدوارم اگر نمایش رو برای دیدن انتخاب میکنید، دوستش داشته باشید.
وقت بخیر..
آقای فدائی، من یه سوال میتونم از شما بپرسم؟ با توجه به اینکه مخاطب همیشگی تئاتر هستین و اجراها رو دنبال می کنید..
من به شخصه شرقی غمگین رو 5 بار دیدم و اون زمان، کار جالبی بود برام..
هرکسی ...
سلام دوستِ عزیز ...
شرقی غمگین برای من کاری متوسط بود ! ایده ش برام جالب بود ! رویکرد یه مرد در تنهاییهاش با شکست عشقی و ... البته کارگردانِ این اثر جناب افشاریان نبودن و کار اقای زارعی بود
نمایش هر کسی یا روز میمیرد یا شب، من شبانه روز به کارگردانی جناب افشاریان رو اصلا دوست نداشتم و نقدم را ایشون منعکس کردم ، بنظرم کار پرهجمه ای بود و میتونست ساده تر و کم هیاهوتر پردازش بشه ...
بک تو بلک خیلی برام متفاوت بود ! ولی باید بدونید که کلا انگار وظیفه ش انقلاب بپا کردن در احساسِ بیننده ست ... و جزو نمایشهایی بود ... دیدن ادامه ›› که من باهاش اشک ریختم ! باهاش مراقبه کردم و احساسم افسارگسیخته خودنمایی میکرد ??اینکار سبکش کلا متفاوته و باید با کارهای مونولوگ قیاس بشه (یعنی لازمه هرکاری رو با نمایشی در سبکِ خودش در ترازِ قیاس بزاریم)
این نمایش یکی از بهترین اجراهایی بود که امسال دیدم
در زمان 135دقیقه من اصلا متوجه گذر زمان نشدم همه چیز بجا بود کاملا اجرای دلچسبی بود ترکیب تراژدی و طنز
امیدوارم دوباره تمدید بشه و بتونم یکبار دیگه ببینمش
سبک نمایش معاشرتی، خلاقانه و غافلگیر کننده بود.
زمانیکه آقای دشت آرا گفتند هر گروهی دوازده دقیقه وقت دارند با خودم گفتم خوب این شد 60 دقیقه بقیه زمان نمایش چه اتفاقی می افته !
نفهمیدم کی 60 دقیقه گذشت و من کاملا نمایش رو بداهه دیدم و اصلا انتظار پایان بدین شکل رو نداشتم تند و تند تو ذهنم لینک ها رو میساختم و ارتباط می دادم.
بازی خانم کردا و پسیانی عالی بود.
نمایش جذابی بود همه ی عوامل اجرایی خسته نباشند.
من تا به حال نمایش صامت ندیده بودم و قبل از اجرا با خودم گفتم چطو میخوان با تماشاگر ارتباط برقرار کنند!
کسیکه نقش چاپلین رو داشت اونقدر خوب بود که گاهی به خاطره خیره شدن به اون بازی بقیه بازیگرها رو از دست دادم :))
واقعا از دیدن این نمایش لذت بردم.
سالن بخاطر اجرای آخر بشدت شلوغ بود و سه ردیف تماشاگر کف سالن نشستن اما با این حال تهویه ی سالن مناسب بود، از نظر من هم کمی صدای موزیک زیاد بود و نمایش با 20 دقیقه تاخیر شروع شد.
شوهرم میگه: جغرافیا با آدم حرف نمیزنه اگرم بزنه حرف خداس که خوابیده
اما تاریخ با آدم حرف میزنه چون آدمه که تاریخ و ساخته
تاریخ درد، تاریخ رنج، تاریخ خشونت، تاریخ بشر
حتی زیبایی تاریخ حاصل زشتیه مثل اهرام مصر
نمایش پر بود از دیالوگ هایی که دلم می خواست همه رو حفظ کنم و بارها و بارها تکرارشون کنم.
رنگ سفید غالب در لباس و دکور به قرارگیری تماشاگر در مسیر داستان کمک می کرد کاش کمی دو نمایشگر سالن تصویر واضح تری داشتند.
اون کفش های شیشه ایی خیلی برام جذاب بودند.
از بازی خانم پسیانی و خانم دهقان بیشتر لذت بردم.
صدای بازیگرها به خوبی در همه جای سالن شنیده می شد و تهویه سالن هم مناسب بود.
نمایش تلخ، واقعی و زیبایی بود...
زمانیکه از سالن بیرون اومدم ذهنم هنوز درگیر نمایش بود...
دکور مینیمال طراحی شده بود که من به شخصه دکورهای این سبک رو که المانهای کمی در اون هستند و هر کدوم جز مشخصی از داستانند و توضیحات نوشتاری روی پرده که اطلاعات تکمیلی رو نشون می داد، بشدت دوست داشتم.
این نمایش رو بخاطر رضایت از اجرای قبل آقای هادی احمدی (پس از برخورد جسم سخت به سر) رفتم که ببینیم و کاملا راضی از سالن بیرون اومدم ایشون و دو بازیگر دیگه انصافا خوب اجرا کردند.
دقیقا، خود من دیدن فیلم یا نمایش ها با این مدل موضوع اذیتم میکنه اما خوب متاسفانه واقعیت تلخ جامعه ی ما هست
امیدوارم دیگه هیچ وقت پیش نیاد و نمایش و فیلمی از این موضوع ساخته نشه...