نمایش خوبی بود و دوست داشتم . طراحی صحنه و بازی واقعا جذاب بودن.
اثر اصلی یعنی اناکارنینای تولستوی مفاهیم مختلفی رو در بر داره مثل عشق ، خیانت ، فداکاری و ...
و این نمایشنامه هم برداشت بسیار خوب و موفقی رو ازش کرده بود. اینکه بین این همه مفهوم دست گذاشت روی مفهوم خیانت برام جالب بود .
ولی به شخصه پایان نمایش زیاد مورد قبولم نبود و بنظرم میتونست کمی منطقی تر تموم شه. دو کارکتری که ما روی صحنه دیدیم در تمام طول برنامه راجب خودشون، رابطه شون و اتفاقای گذشته ای که بینشون افتاده بود حرف زدن و به اونها پرداخته شد. اما چرا پایان نمایش فقط با صحبتهای دو کارکتر در بخش میکروفون جادویی(که اتفاقا بنظرم نتیجه گیری کلی و پیام نمایش هم بود) با آلبا تموم شد ؟!! کشمکش بین اون دوتا بود ولی چرا فقط با آلبا تموم شد؟! اون دوتا در نهایت به کجا رسیدن یا خواهند رسید؟ نباید تصمیمی برای جبران رفتارای گذشتشون نسبت به هم میگرفتن ؟! اینکه آلبا و جولی دچار سرنوشت مشابهی در رابطه با روبرتو بودن و دردودل جولی با آلبا واقعا جذاب بهش پرداخت شده بود، اما به شخصه دلم میخواست در پایان به مواردی که قبلتر گفتم پرداخته میشد. همونطور که با اونها شروع شد با خود شخص اونها هم تموم شه .
بسیار لذت بردم از دیدن نمایش و خسته نباشید به همه عوامل اناکارنینا