در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محسن محمدی درباره نمایش بیوگرافی: یک بازی: با سلام نظرات من به عنوان یک مخاطب عادی: - قبل از نظر درمورد خود نما
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:08:04
با سلام
نظرات من به عنوان یک مخاطب عادی:
- قبل از نظر درمورد خود نمایش از تجربه ی سالن بگم! متاسفانه 3 ،4 نفر از دوستان آنچنااااااان بلند میخندیدن ... دیدن ادامه ›› به این اثر با صدای بلند که واقعا اتصال به نمایش رو برایم شدید سخت کردن. این نمایش بجز چند مورد خیلی کم خنده ی خاصی نداشت! این عزیزان بدون اغراق هر یک دقیقه حداقل یک یا دو خنده ی بلند داشتند. حتی جاهایی که مرگ و... بود! از یک کودک هم بیشتر میخندیدن. اینو گفتم بگم چون طبیعتا توی نظر من نسبت به نمایش موثره هرچند سعی میکنم اثرش رو کم کنم.
- برای من، هروقت اثری رو حس کنم روی اون کار شده، بسیار قابل احترامه. ازین نمایش هم همین حس رو برداشت کردم و به همین دلیل حتما پیشنهاد میکنم ببینید.
- این اثر چرا کمدی داشت واقعا؟ جدای از خنده ی حضار، این کمدی من رو از درام نمایش جدا می کرد. نمی دونم توی متن اصلی بوده یا نه(حس میکنم نه) ولی واقعا ضربه زد بنظرم. نمایش پر از انتخاب های تلخه. طبیعتا طنزی مناسب و به جا در حین نمایش میتونه تلخی و درام رو حتی بیشتر و بهتر کنه . ولی این طنز اصلا در پیشبرد داستان کمکی نمی کرد و حتی مانع بود بنظرم.
- بازیگری ها خوب بود. من اجرای بازیگر نقش هانس(رضا مولایی) رو خیلی دوست داشتم. خانم عبدالرزاقی هم خوب بازی کردن ولی چرا نقش رو بهشون گفتن اینجور اجرا کنن؟ اون نوع عشوه اومدن برایم قابل پذیرش نبود. وقتی جدی میشدن خیلی خوب بود ولی باقیش بنظرم لوس میومد.(شدت این موضوع ابتدای نمایش اونقدر زیاد بود که حس کردم با نمایش بدی طرفم هرچند جلوتر بهتر شد) در کل تیم بازیگری خوب بود.
- ایده داستان: شخصی که در بچگی اذیت میشده+پدرش رفتار نامناسب داشته+یک رابطه عاشقانه خوب داشته که بخاطر مادرش بهم میخوره+ یک ازدواج ناموفق که خودکشی عروس ختم میشه+ ملاقات با آنتوآنت که یک شب عشق بازی کردن ولی آنتوآنت خیلی علاقه خاصی به هانس نداشته ولی هانس انگار برعکس(؟)+ ازدواج ناموفق و سرد + شاید خیانت + مصرف الکل زیاد + قتل همسر+ سرطان = مرگ

این بیوگرافی اصلی هانس هست. که حالا میخواد تغییرش بده. چند باری میخواد تغییر بده ولی هر کاری کنه تقدیر اونو میرسونه به سرطان و خیلی به راحتی هم نمیتونه از قتل فرار کنه و اگر هم بکنه 7 سال بعد میمیره!
ایده جالبه. میخواد تاثیر انتخاب ها رو بگه. ولی بنظرم سرگردمه. ابتدای نمایش اینجور القا میشه که اگر این انتخاب هارو بکنی فلان اتفاق نمیافته و تمام! اما به نظر انتهای نمایش میگه هرکاری بکنی سرطان میگیری! یا اون اخر نمایش مشخص میکنه اگر آنتوآنت بره تو 7 سال بعد باز میمیری و تقدیرت اینه و فایده نداره و... خب که چی؟ این نمایش میخواد یکی از این دو گزینه رو بگه : انتخاب هامون مهمه یا زیر تقدیر همه له میشیم؟ فک نکنم اولی باشه! مرگ که مشخصه میرسه(حالا چه سرطان چه هر چیز دیگه ای) ولی خیلی فرق میکنه اون 7 سال چجور بگذره! گیرم 7 سال بعد نمیره 30 40 سال دگ میمیره که. مهم اینه چطور طی میشه. بنظرم نتونست بین این دو گزینه وضعیت خودش رو مشخص کنه.

- نورپردازی و صحنه را دوست داشتم. آهنگ اخر هم انتخاب جالبی بود.
-نمایش با اینکه وقت زیادی داشت ولی پراکنده بود. نمایش هم میتونست کوتاه تر باشه و هم منسجم تر.
در کل: کمدی کار را دوست نداشتم و روی کار ننشسته بود + بازیگری ها خوب (هرچند گاها متن، بازیگری را برایم پایین می آورد) ولی با تمام این وجود عوامل کار زحمت کشیده بودند و برای مخاطب احترام قائل بودند و به دوستان توصیه میکنم چون این تئاتری بود که میتوان در موردش بحث ها کرد. مقداری هم در نظرم سخت گیری کردم نه بدلیل ضعیف بودن کار، چون به نظرم کار ارزش بحث داشت .
خسته نباشید.
دوست عزیز اون گزینه افشا یا اسپویل هم بزنید بی‌زحمت
۰۹ شهریور ۱۴۰۱
انگار یادمون میندازه حسرتِ انتخاب‌های گذشته رو نخوریم ! چون از هر مسیری می‌رفتیم، امروز قرار بوده همینجای زندگی ایستاده باشیم 👌🏽
۰۹ شهریور ۱۴۰۱
سپاس از لطف و مهر شما
۰۹ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید