صد حیف که در ردیف های عقب بودم و بخشی از دیالوگ ها رو از دست میدادم که البته کاستی از گوش کم شنوای خودمه و گله ای از گروه اجرایی نیست.
این سبک اجرایی اصطلاحا ابد و یک روزی یا به قول یکی از دوستان در کامنت ها برادران لیلایی، نیاز به شخصیت پردازی عمیق و فکر شده ای داره که این قصه تا حد خوبی اون رو دارا بود.
غیبت نقش های داماد و مادر خانواده کمی همذات پنداری با نقش دختر عروس و پدر رو کمرنگ کرد که آسیبی به اجرا البته نزد ولی بنظرم جاشون خالی بود.
جا داره به دکور جذاب نمایش و ریزه کاری های دقیقش هم اشاره کنم.
در پایان خوشحالم که در سالن ایرانشهر خبری از بگیر و ببندهای معمول در سطح شهر نبود و ساعتی میشد در آرامش از دیدن یک تاتر خوب لذت برد.