خبری از او بود! و این و از پایان نمایش میشه متوجه شد.
یک مهمانی ایرانی با شوخی ها و گاهی دست انداختن هایی که تو مهمانی های روزمره خودمان هم میشد دید و از این منظر روایتی قابل لمس بود. سبک کار و دوست داشتم. در خلال این مهمانی کنکاش به درونشان و برون ریزی احساسات و بیانشان بصورت یک روایت جدا از بحث، کار هوشمندانه ای از جواد مولایی بود که برایم دلنشین بود. بخصوص که جنبه درام کار تو این مونولوگ گویی ها بخوبی بیان گردید. شیفت از خنده به گریه در زمانی کم نشان از توانایی های بالای بازیگران این کار داشت. با این که از کار جناب آقای آریا قاسمی خوشم آمد ولی به نظرم تکه اضافی این نمایش بود. یک جاهایی از نمایش حس میکردم هومن کیایی خنده هاش از بازیش زده بیرون و واقعا خندش گرفته!، البته این نظر من بود.
در کل کار خوبی بود ولی چیزی نبود که شما را شوکه کند(با توجه به خلاصه داستان)
دکور در عین سادگی حس یک آپارتمان قشر متوسط را قشنگ به من القا کرد. متن هم قابل قبول بود. بازی ها تقریبا در یک سطح بودند. ولی با توجه به اینکه آقای وحید آقا پور بعد از این کار یک اجرای دیگه هم داشتند واقعا با تمرکز بازی کردند.
واقعا در پس خنده ها و روزمرگیهای دمادم یه چیزایی تو ذهن و دل آدما است که کاش میشد بازگو کرد، کاش میشد
... دیدن ادامه ››
فریاد زد.
کاش...
حرفی برای گفتن اگر بود دیوارها سکوت نمیکردند!
حرفهای تو گلو مانده، دوستت دارم های نگفته، شرم بیان عشق، حسرت تصمیمی که گرفته نشد، سکوت در برابر بی عدالتی و...
تشکر میکنم از تمامی عوامل این کار و آرزوی موفقیت های بیشتر براشون دارم.