درباره نمایش مدرسه تربیت / ریحانه رنجبر
منتشر در روزنامه سازندگی چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403
«دخترانی که میایستند»
ریحانه رنجبر در اولین تجربه کارگردانی خود و همکاری مشترکی با عباس جمالی، متنی از او را بر صحنه آورده و بههمراه صدف آبباز به عنوان بازیگران کار برگزیده است. موضوع داستان در محیط آموزشی و تحصیلی و در دبیرستان دخترانهای میگذرد که از کیف یکی از دانش آموزان، مقداری مواد مخدر و ممنوعهی ماریجوآنا پیدا شده و اکنون او در اتاق رئیس هیأتمدیره مورد سوال و تفتیش قرار گرفته است. با گذشت زمان رابطه پدر و دختری آن دو آشکار و به مسائل خانوادگی و حاشیهای نیز گره میخورد. با این روند نمایش چه از نظر موقعیت روند جلسه و چه از منظر قدرت، به سه قسمت تقسیم و در هر بخش موضوعاتی چالشی به میان آمده و مطرح میشود.
«مدرسه تربیت» با رویکردی به نسل امروز به ویژه دخترانی که با آگاهی از حقوق انسانی خود نه تنها دیگر تسلیم و سرسپرده نیستند بلکه حتی در برابر دیگری بزرگ از جمله، پدر، مدیر، بازجو، پلیس وغیره ... میایستند و از حق خود دفاع میکنند. دخترانی که هر چند در جامعهای سنتی و مردسالار، تحت اجبار برای بسیاری از امور شخصی و اجتماعی خود قرار میگیرند اما ذهن و شیوه فکریشان از بندها عبور کرده و به بلوغ رسیده است.
در بخش نخست، نمایش به تقابل دختر
... دیدن ادامه ››
دانش آموز و رئیس هیأت مدیره میپردازد که از منظر قدرت مورد بازجویی و اقرار قرار گرفته و باید اعتراف کند که مواد بدست آمده مال کیست و چرا در کیف او پیدا شده. طبق روال بازجوییها، متهم تهدید به قانون و ارجاع به مراکز قضایی میشود اما دختر با اعتراض به عمل غیراخلاقی گشتن کیفها، کوتاه نیامده و با قاطعیت میایستد و مسئولیت کارش را میپذیرد. او حتی در برابر قفل شدن در دفتر واکنش نشان داده تا آزادی و اراده او در این وضعیت پرتنش، سلب نشود. رئیس / بازجو که راهی از پیش نمیبرد به نقش پدری خود بازگشته و از در ملایمت و رأفت پیش میرود. اما در طی گفتگوها مشخص میشود که او در جایگاه قدرتمدار که خواهان افشای حقیقت است، خود مسائل بسیاری را پنهان و حتی انکار میکند. و برای پیشبرد مقاصد خود، متوسل به دروغ و سوءاستفاده از جایگاهش میشود.
این بخش دوم از نمایش، در حالیکه قدرتها متوازن و هم سطح میشوند، شمایل واقعی از سیستم آموزشی را نیز تصویر و نشانه میرود. درست جایی که نظارت و تنبیه، الویت دانسته میشود در حالیکه محیط فرهنگی و آموزشی، رسالت دیگری دارد. امروزه در بسیاری از مراکز آموزشی در سطح دنیا، دانش آموزان میتوانند هر نوع پوششی را انتخاب کنند و دیگر الزامی به یونیفرمهای یکدست نیست. این مواضعی از دموکراسی، در ایجاد محیطی آزاد و محترم است که حق اراده انسانی در آن در نظر گرفته میشود. حتی قدرت و گستره عمل معلم و یا کادر مدرسه، در سطح یکسان با محصلان و به همان اندازه تحت مراقبت است.
در بخش سوم و پایانی گفتگوهای پدر و دختری را در زمانه امروز میبینیم. جایی که قدرت نسل امروز پیشی گرفته و حتی پیروز میشود. واکنش اختیاری و آگاهانه دختر در برابر تصمیمات پدر، بازوهای تحمیل و کنترلگری را خلع سلاح میکند. او حتی در برابر افشای حقیقت، شرط میگذارد که پدر از نفوذ و قدرتش برای لاپوشانی جرمش، استفاده نکند، حتی اگر منجر به اخراجش شود. و یا در برابر تصمیم مهاجرت پدر، مقاومت میکند. این شمایل دقیقی از نسل امروز و دختران جسور است که تصمیمگیری و مسئولیتپذیری را میفهمند. تصویر نهایی و کادربندی پایانی، صحنهای درخشان است که پس از تمام مناقشات پدر/رئیس در صندلی قدرتش شکست خورده و در خود فروریخته است. رنجبر در طراحی اجرای خود موفق است از طراحی صحنه با پردههای کرکرهای متعدد، میزانسنها، و اجرای بازیگران. حرکات و اکتهای هر بازیگر در موقعیتها، منطبق با همان بخشهای سهگانه است. در شروع نمایش وقتی شیدا، دختر دانش آموز وارد و بر صندلی مینشیند، رئیس/ مسئول، کتش را در میآورد، آستینها را با خشونتی آشکار بالا زده و با گاردی تهاجمی روبروی او مینشیند. ریزهکاریهای بازی عباس جمالی و صدف آبباز، بر کار نشسته و متعادل عمل می کنند. رفتو آمدهای زنجیرهای دیالوگها، دقیق، بدون تپق، و فضای ایجاد شده باورپذیر و قابل تعمیم است. با این حال دیالوگها که در اغلب مواقع، به صورت نجوا و با تن پایین ادا میشود، هر چند تصمیم کارگردان و القا وضعیتی از هراس و مخفی کاری را نشان می دهد اما نقطه ضعفی محسوب میشود. چراکه اغلب آنها و در شروع، برای مخاطب بهسختی قابل شنیدن است. به ویژه برای تماشاگران ردیفهای آخر. بطوری که با ازدسترفتن بخشهایی از دیالوگهای ابتدایی، برقراری ارتباط تماشاگر با اجرا، به تعویق میافتد. در نهایت " مدرسه تربیت" با نام مفهومی خود و قلم مسلط و اندیشهمحور عباس جمالی، برشی به جامعه امروز است. جایی که همچنان سلسله مراتب قدرت، نهادینه شده عمل میکند تا هر چه بیشتر نسلی را پرورش دهد که به این فرمانبرداری و تسلیم عادت کند. هر چند با تمام قدرت و هیبتش، در برابر نسل امروز عقب نشینی میکند و لاجرم میبایست او را بپذیرد.
ریحانه رنجبر از معدود کارگردانان تئاتریست که با توجه به تغییرات بنیادی در ذهنیت و سمت و سوی فکری جامعه به ویژه درباره دختران و زنان، موضوعی با این مناسبات برگزیده و بر صحنه آورده است. موضوعی که میتواند مسیری موثر، کنشگر و تاثیرگذار داشته باشد.
" مدرسه تربیت" در سالن استاد انتظامی مجموعه خانه هنرمندان از 24 اردیبهشت تا 18 خرداد و در ساعت 21 ،هر شب بجز شنبهها بر صحنه اجرا دارد.
نیلوفر ثانی