در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | حسین بهمنش درباره نمایش دایره گچی قفقازی: *حاوی اسپویل* در شب اول این نمایش به تماشایش نشستم. برشت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:42:13
*حاوی اسپویل*






در شب اول این نمایش به تماشایش نشستم. برشت دایره گچی قفقازی رو بعد از زن نیک ایالت سیچوان نوشته که شباهت های پر رنگی ... دیدن ادامه ›› بین این دو حس میشه. کلیت داستان به نزاع دو مادر بر سر طفل خردسال برمیگرده و ماجرا با حکم خردمندانه قاضی به صورت دراماتیک فیصله داده میشه . قسمت اوج این نمایشنامه به پایانش برمیگرده و برشت قصد داشته نتیجه و نصیحت قصه رو تو پرده پایانی برای مخاطب عیان کنه. دایره گچی (نامی که استعاره از نگاهی متفاوت به قانون است) نه تنها آنچنان قابل اتکا نیست بلکه توسط مستی غیرقابل اطمینان اداره میشه.
از همون ابتدای داستان میشه متوجه شد نمایشنامه قرار نیست به انقلاب کمونیستی بی تفاوت باشه. وقتی داستان در در دل روستایی هایی که زمین از دست داده اند و آشیان از کف داده به روس ها ، میشه بین گروشه (نقش اصلی ماجرا) و شنوندگان داستان پل ارتباطی زد. طی هجوم و خیانت ، طبقه حاکم گرجستان سقوط میکنه که پر بوده از فساد ، فرصت طلبی و راحت طلبی. اما این رخداد به هیچ عنوان به بهبود اوضاع منجر نمیشه چرا که حتی مردم عادی هم همین فساد هارو دارن ؛ حالا چطور میشه یک جامعه تماما فساد رو عدالت بهش تزریق کرد ؟ این همون چیزیه که دایره گچی قصد داره پاسخش رو به ما بده. اون هایی که با گروشه زیست می کنند جز منفغت طلبی های شخصی چیز دیگه ای نمیخوان ؛ اونا همونایی هستن که لیاقت خوبی ندارن و خوب بودن در بین اونا تاوان داره . گروشه تو همون آغاز ماجرا وسط یک بحران قرار میگیره ، با گذر زمان مشکلات تلنبار میشه و اون رو خرد میکنه . درسته با پایان خوشی طرفیم اما مشخص نیست عاقبت گروشه و طفلش در چنین جامعه ای چه جوری پیش میره. چون اون صرفا یک دادگاه رو پیروز شده .
همون طور که بالاتر اشاره کردم دایره گچی استعاره از نوع متفاوتی از قانونه که توسط مردی مست به نام آزداک صادر میشه . شخصیت آزداک به تنهایی تونسته بار نمایشنامه علی الخصوص بخش بامزه رو ارتقا بده. پرده ما قبل آخر با حضور آزداک و رسیدن اون به همان قدرت بادآورده است، آزداک (این متقلب دوست داشتنی) به تنهایی بار طنازانه و انتقادآمیز نمایشنامه رو بالا برده.

در مورد بازی های دوستان نظر شخصیم اینه بهترین بازی رو همون شخصیت گروشه داشت و برای من بسیار باور پذیر بود و بازیشون رو دوست داشتم. بازیگر آزادک هم به سهم و نقش خودش عملکرد خوبی داشت. بسته به متن نمایش بازی بقیه دوستان روی صحنه که زیادم بودن عملکرد قابل قبولی داشتن. نمایش در مجموع هماهنگ و خوب در اومده بود البته که کمی ناهماهنگی وجود داشت چه بحث نور و موسیقی کار هم در بخش هایی هماهنگ نبود احتمال میدم این مشکلات در اجرا های آتی برطرف میشه . البته من موسیقی این نمایش رو دوست داشتم . طراحی لباس کار هم خوب بود . بک گراند صحنه رو اصلا دوست نداشتم و سعی میکردم نگاش نکنم . اصلی ترین موردی که فکر میکنم در موردش بحث بشه تایم زیاد نمایشه ، من تصورم اینه میشد حداقل پانزده دقیقه یا حتی بیشتر کمترش کرد تا بشه مخاطب رو با تمرکز نگه داشت .
در مجموع چون من این متن رو بسیار دوست دارم نمره 4 میدم به این نمایش . اولین باره نظرم رو انقدر طولانی مینویسم چون اصولا اعتماد به نفس زیاده گویی رو ندارم .
خسته نباشید میگم به عوامل این نمایش که مشخص بود تمرین زیادی داشتن .