«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اپرایی زیبا که برخی چکامه های سعدی، چکامه سرای بزرگ ایرانی و جهانی، را با آهنک و عروسکهایی زیبا و صد البته کارگردان و عروسک گردانانی هنرمند به صحنه میاورد.
مدیر محترم تالار فردوسی و راهنمایان محترم سالن از اینکه تمام تلاشتون رو کردید که دیشب ما تماشاگران بینوای این نمایش رو از حضور تو اون سالن پشیمان کنید تشکر میکنم. از اینکه بعد از نشستن حضار ۱۵ دقیقه اجرا رو به تاخیر انداختید تا ""مهمانهای در ترافیک مونده و مهمانهای ناآشنا به آدرس"" شما بالاخره برسند تشکر میکنم. از اینکه بزرگمنشی به خرج دادید و علیرغم نرسیدن تعدادی دیگه از خالهخانباجیهای مهمان رضایت دادید اجرا شروع بشه ممنونم. از اینکه تا نیم ساعت پس از شروع کار همچنان عزیز دردانههایِ تاخیری رو به سالن راه میدادید و شخص مدیر سالن! پیشاپیش عزیزان براشون چراغ میگرفت که مسیر رو پیدا کنند متشکرم. ببخشید اگه پاهای ما زیر پاهای مهمانان شما میموند و مردمک چشمامون از نور چراغ شما مدام بیقرارتر میشد. از مهمان عزیزی هم که دقایقی بعد به خواب رفته و سر مبارک رو روی شونه من گذاشتند پوزش میخوام که خیلی شونه آرگونومیکی نبود برای آسایش ایشون.
از اینکه چندین ماه و سال کار کردن در مکانی مثل تالار فردوسی هنوز به عزیزان نیاموخته که بعد از شروع اجرا نباید احدالناسی رو به داخل راه بدن خوشحالم و براشون آرزوی توفیق بیشتر میکنم. خود جناب سعدی در این مورد چه خوش فرموده که...
Captain عزیز
بله متاسفانه با نظرت موافقم!
من سر اجرای خیام تا دفتر مدیرت هم رفتم هم بابت مشکل فجیع صوتی کار و هم بینظمیهای مفرط گردانندگان سالن. در اجرای سال ۹۴ لیلی و مجنون هم مفصل با تلفن و ایمیل و پیغام و پسغام سعی کردم بیتفاوت نباشم. ولی در هر صورت موافقم که نباید عقب نشست.
۱. اعتراض "درجا"ی ما تو سالن با توجه به اینکه اجرا شروع شده بود و حتی پرده اول رو به اتمام بود، قسمتی از سالن رو که خیلی متوجه قضایا نبود به جمع بیبهرهها از نمایش اضافه میکرد. اون "بینتیجه" که عرض کردم ناظر به زمان و موقعیت مکانی ما بود وگرنه ... دیدن ادامه ›› شخصا اعتراض اصولی رو مفید میدونم حتی اگه امیدی بهش نباشه.
۲. شرم رو به "شوق" خودمون از تماشای نوبت اول این نمایش نسبت دادم و با وجود احترام یکطرفهای که برای جناب قریبپور قائلم نظرم شخص ایشون یا مهمونهاشون یا حتی شوق ایشون یا شوق مهمونهاشون نبود.
۳. با این همه در طول اجرا آشوبی در دلمون بود و مدام استصواب میکردیم. متاسفم از اینکه نتیجه این استصوابات باب میل تو و البته خودم نبود امید که خداوند شجاعت و حقطلبی بیشتری به من و دوستام عطا کنه و از تعفن مصلحتجویی دور کنه.
۴. امیدوارم همهمون تا جای ممکن در تماشاهای تئاتر کمتر و کمتر با این مصائب گلاویز بشیم و بیشتر و بیشتر لذت ببریم و پای برگه نمایشها مشغول تبادل لذتها و وجدها و شور و شوقها باشیم. قطعا اعتراضها و بیتفاوت نماندنهای ما این امید رو دسترستر میکنه.
۵. از اینکه با همراهیت دلم رو گرم میکنی ممنونم.