در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش مرثیه ای برای ژاله.م و قاتلش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:18:12
امکان خرید پایان یافته
۱۳ شهریور تا ۱۴ مهر ۱۳۹۹
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۴۵,۰۰۰ تومان

- بر اساس داستانی با همین نام نوشته‌ی ابوتراب خسروی

یادداشت کارگردان :
«مرثیه‌ای برای ژاله.م و قاتلش» چهره‌ی مرگ من است. مرگی که هم دورنما را نشان می‌دهد، هم جزئیاتی خیلی جزئی مثل لغزیدن اشکی هرچند کوچک و ناگهانی. ما همه وظیفه‌‌ای به دوش می‌کشیم و من وظیفه‌ی خود می‌دانم که چهره‌ی مرگم را در کشاکشِ واکنش نشان دادن به جامعه‌ای که در آن زیست می‌کنیم و تاریخی که پشت سر نگذاشته فراموش می‌کنیم به شما نشان دهم.
بی شک بستر داستان ابوتراب خسروی بهترین قالب برای نشان دادن این چیز‌ها بود...
به قول براهنی «هر روز گفتن این چیزها برایم از روز پیش دشوار تر شده است» و حتی دقیق تر به قول نگارنده‌ی داستان: «بعضی چیز‌ها به اراده‌ی نویسنده نیست.»


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۵ سال خودداری نمایید.

اخبار

›› یادداشت احمد بیرانوند، نویسنده، شاعر، پژوهشگر و مدیر سایت آوانگاردها، برای نمایش “مرثیه ای برای ژاله.م و قاتلش”

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ژاله:
خوبی اش اینه که دیگه پیر نمی شم ..
نذاشتی پیر بشم ...
نذاشتی خالِ روی گونه ام چروک بشه لیز بخوره زیر گوشم ...
نذاشتی موهام سفید بشن ...
- چشمات چقد گرمن، دلم میخواد تنم کنم!
+ چرا تنت کنی؟
- اخه تا نگام میکنی سردم میشه
------------
- دستام دارن میلرزن
+ دستات بلرزن خوشگل نمیمیرم!
- دلم میخواست برات بمیرم ژاله
الهه فرازمند و آقامیلاد طیبی این را خواندند
سپهر امیدوار و آذین این را دوست دارند
خوشحال شدم که دیالوگها را نوشتید من که به زحمت میشنیدم چی میگن نمیدونم شما چطور شنیدید ؟
۲۱ شهریور ۱۳۹۹
fariba akbari
خوشحال شدم که دیالوگها را نوشتید من که به زحمت میشنیدم چی میگن نمیدونم شما چطور شنیدید ؟
شاید اینکه ردیف اول بودم بی تاثیر نباشه
ولی بنظرم واضح بود حداقل ۹۸ درصدش
۲۱ شهریور ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
mahaya (mahaya98)
درباره نمایش مرثیه ای برای ژاله.م و قاتلش (برگه وابسته) i
من الان اونجام ...
در جبهه شرقیِ میدان بهارستان خیابان جلایر جلوی ساختمان شماره ۱۱۱، دیگر دارد غروب می شود ،چراغ های خیابان روشن شده است. از فورد سیاه بیرون می آیم ، پرچم رنگ باخته ای به دست دارم ، به سختی از دماغه ی فورد بالا می روم و بر روی سقف می ایستم و فریاد می زنم: از خفا به ما شلیک می شود ، ما در خون می غلتیم ، هیچ کاری از دستمان بر نمی آید جز این که روزی نظامات بر قرار شود .
فرار کن از قلب
از خونی که بریز و بپاش دارد:
خودکاری که گلوله را نوشت
کاغذ را سوراخ کرد
نیزه‌ها
تا نِی
فرو رفته‌اند در گلو
و حلقه‌ی "ط"
زخمی شده بر گردن طناب
فرار کن از این کلمات
از شاعری که تنها
خون ... دیدن ادامه ›› رفته‌ است از او
(قرمز اما هنوز به او نمی‌آید)
دهانم پُر است
از دود
از حرف‌های اضافه
از لوله‌ی تفنگ
قلبم
جوجه تیغیِ لالی است
که سطرهای ناگفته
از همه جاش بیرون زده‌اند…


" #علی_اسدالهی "
۰۶ بهمن ۱۳۹۸
خانه سرخ و کوچه سرخ است و خیابان سرخ است
باری از خون ، پهنه ی برزن و میدان سرخ است
ده به ده ، پرچم خشم است که بر میخیزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بیابان سرخ است
تا گل خونی فریاد در این باغستان
ساقه از ضربه ی شلاق زمستان سرخ است
وحشتی نیست از انبوه مسلسل داران
تا در این دشت ، غرور کینه ... دیدن ادامه ›› داران سرخ است
روسیاه است اگر این شب مردم کش بد
تا دم صبح وطن ، سینه ی
یاران سرخ است
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است

ایرج جنتی عطایی
۰۶ بهمن ۱۳۹۸
در این غوغای مردم کش
در این شهر به خون خفتن
خوشا در چنگ شب مردن
ولی از مرگ شب گفتن

" #ایرج_جنتی_عطایی "
۰۶ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید