«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
عجب دنیایی است؛
در کله پزی ها هم،
زبان از مغز گران تر است
درست مثل جامعه.
که چرب زبانها از عاقلان ارزشمندترند
شاملو
درود، ای کاش همه ما آدم ها یه تابلویی نوشته ای رنگی داشتیم که میگفت اوضاعمون چطوریه، مثلا یکی زرد بود، یعنی ولم کنین و با من کاری نداشته باشین، یکی آبی بود یعنی بیا من کمکت میکنم و بدون چشم داشت دستتو میگیرم، یکی قرمز بود یعنی من خیلی سرم شلوغه، تو هم بیای کنارم سرت شلوغ میشه، حالا دوست داری بیا، دوست نداری نیا...
ولی از همه مهم تر اونهایی هستن که یه چراغ گردونن، یعمی ماها حالمون خوش نیست، ماها به همه میپریم حالا جرات داری بیا جلو تا حالتو بگیریم، ماها جزء انسان نماهایی هستیم که در خلقتمون سرنوشتی پر از نفرین نوشته شده، ما همون زامبی های تو فیلم هاییم، بدون وجدان، تو همه جاها دیده میشن، تو رانندگی تو صف تو دانشگاه تو همکارها تو همسایه ها تو فروشنده ها تو پلیس ها تو همه جا، این ها کسانی هستن که برای خودشون یه دنیای کوچیک با حاکمیت مطلق خودشون ایجاد کردن، البته به صورت گروهی هم زندگی میکنن و اغلب از روح و روان دیگران تغذیه میکنن.
اصل مطلب اینه که به امید روزی که نسل اینها از روی کره زمین برداشته بشته، نسل انسان های چراغ گردون!
از: خود
بعد از دو بار دیدن این اجرا باید بگم : کمدی سنگین و بازی های قوی و بدون نوسان باعث میخکوب کردنتون میشه، موضوع یه داستان غیر تکراری و غیر ایرانیه که در نوع خودش برای مخاطب ایرانی تازه و جالب میتونه باشه، تیم تالار حافظ هم خوب از پس همه برنامه ریزی ها بر اومده بودن و دستشون درد نکنه.
گم میشوم در اوج پدیدار،
برای دیدن تو در همان وعده ی ناب دیدار،
ترسم از گیج خوردن تو دالانیست که خود آشنا ترینم،
مرا گیج نده
صدای تاریکی شب همان انتظاریست که تو را سوار کرده،
سوت میکشد،
خبر از رسیدن میدهد،
نکند برای تو کم باشم،
نکند پٌرت نکنم،
بیا زود تر که تمام وجودم دارد برایت میشمارد.
علی زند وکیلی یکی از متفاوت ترین و با احساس ترین ها در نوع خودش...