در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پاشا قهاری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:06:59
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
«فردا»
نمایشی که انقددددر برام جذاب بود که با اینکه یک بار کلی زمان گذاشتم و کامنتم رو نگارش کردم، ولی پرید!! و تیوال نتونسته بود ذخیره نگهش داره! ولی باز از نو پای تیوال می نشینم تا نظرم رو ثبت کنم.

«فردای خودت رو به یاد بیار»

جمله ای که شاید استخوان بندی اصلی نمایش رو تشکیل میده.
یک نمایش تمام و کمال که بلاشک هر بیننده ای رو به فکر فرو میبره، تمام طول نمایش محو بازی بینظیر ایمان جان و سعید جان ... دیدن ادامه ›› خواهید شد.
نویسندگی و کارگردانی آقای اسفندیار واقعاً حیرت انگیز بود. دیدن توانایی های این چنینی در جوانان تئاتری، امید من رو هر روز به تبلور تئاتر بیشتر و بیشتر میکنه.

چه متنی نوشته بودی امین جان، چه کارگردانی جذابی، چه بازیهایی کردند ایمان و سعید و چه دکور زیبا، کافی و به دور از شلوغ کاری دیدیم...نورپردازی عالی... همه چیز ۱۰۰ از ۱۰۰

اما مسأله ای که بیشتر میخوام به اون بپردازم کیفیت تئاتر نیست، «فرهنگ تئاتر دیدن» است، که متاسفانه داره رو به افول میره...
دیدن نمایشی که درام و پر از معنا بود، با حضور آدم هایی که فقط اومدند که «به هر نحوی که شده بخندند»، زجر آور میشه.

خانم به ظاهر محترمی‌ که اجرای روز جمعه ردیف یک صندلی ۱۰۵ نشسته بودی (که بعد از نمایش متوجه شدیم از عوامل سالن کاخ هنر هم هستی و این صد برابر ما رو متأسف تر کرد)، بدان که لذت دیدن یک نمایش بینظیر رو برای من و دوستانم که یک جمع دوازده نفره بودیم زهر کردی خانم! زههههههر!

جایی که باید دیالوگ، اشک به چشم و بغض به گلویمان می آورد، شما داشتی از خنده روده بُر میشدی!! و من هیچوقت از شما نمیگذرم.
امیدوارم دفعه بعدی که خواستی تئاتر بروی، اول در مورد ماهیت نمایش پرس و جو کنی. باشد که رستگار شویم.

و روی صحبتم با امین جان اسفندیار است که قبل از اجرا به مخاطبین فرمودی : فیلمبرداری و عکسبرداری آزاد!!!
امین جان چراااا؟
چه کار داری میکنی با مخاطبت؟
حیف اییین همه زحمتی که کشیدید نیست؟
اول باید خودتان، برای زحمات خودتان ارج بنهید.
مگر میشود انتظار داشته باشی که بیننده ای که داره تمام تمرکز خودش رو به نمایش شما میده، یکهو با دیدن نور صفحه چندین گوشی همراه، تمام لذتش خراب نشه؟؟!!

حتی اگر فرض رو بر این بگیری که همه بینندگان نمایش حواسشون بوده باشه که فلش گوشی روشن نباشه، که خودت هم بهتر میدانی معمولاً اینطور نیست و حتی تمرکز بازیگرانت رو به هم میزنی، باز هم به احترام بقیه بینندگان که دارن از دیدن این نمایش لذت میبرند، از شما خواااهش میکنم تمنا میکنم به این مسیر ادامه ندید و این اجازه رو از بینندگان سلب کنید.

شما رو به قداست صحن تئاتر قسم میدم که این تصمیم رو تغییر بدید.
والله که اگر قصدتان خرق عادت بوده، به هدف تان نرسیدید.
اگر هدف تبلیغات بوده، راه های بهتری هست برای این کار... اگر خیییلی‌ اصرارتون روی عکاسی مخاطب برای تبلیغات هست، حتی میتونید بگید فقط یک دقیقه ابتدای نمایش که موزیک‌پخش‌میشه عکس بگیرید و بعد از قطع موزیک ممنوع. (که من به شخصه همان رو هم منطقی نمی بینم)

امیدوارم گوش‌ شنوا داشته باشید امین جان.

و در نهایت حضور کوتاه میرسعید مولویان باعث شد گل از گلم بشکفه و یاد زندگی در تئاتر هم برام زنده شد.

ممنون از همگی تیم خوب شما. خسته نباشید.
سلام خدمت شما دوست عزیز
خیلی ممنون از وقتی که گذاشتین و نظراتتون را گفتین که همگی محترم هستن
فقط خواستم اطلاع بدم که در اجرای روز جمعه هیچ یک از افراد مجموعه کاخ هنر در سالن و در جایگاه تماشاچیان ،نبودند
با تشکر از شما
ختن تهرانی
پاشاجان ممنون از زمانی که گذاشتید و نظرتون رو برای ما نوشتید برداشت از نمایش و نحوه تاثیر آن، به عهده مخاطب خواهد بود، خنده و گریه به برداشت شخصی هر فرد مبتنی ست و ما بعنوان برگزار کنندگان ...
ختن جان ممنون از پیام شما
مسلماً در مورد خندیدن های بی مورد روی صحبت بنده با تیم اجرا نبوده و خطاب به بینندگان محترم تئاتر است.
همانطور که در کامنت ها می بینید، بارها این مساله تکرار شده و افراد زیادی شکایت داشتند. ولی نه از شما و تیم اجرا، بلکه از مخاطبان...
اینکه شما این مساله رو چطوری به دموکراسی ربط میدید، حقیقتاً نمیدانم! اینکه با هر ادای کلمه ای خنده را رها کنید که منطقی نیست... حال اگر ما این موضوع را بیان کنیم، ما میشویم دیکتاتور و شما میشوید دموکرات... چشم! ما دیکتاتوری را به جان خویش ... دیدن ادامه ›› میپذیریم.

از سمت دیگر، روی صحبتم در موضوع دوم با امین جان اسفندیار و تیم اجرایی بود... بحث استفاده از گوشی همراه.
در اینکه پشت این تصمیم فلسفه ای نهفته است و دلیلی برای اینکار بوده که شکی نیست... بنده و شمار بسیاری از دیگر مخاطبان،(که قطعا خودتان هم در کامنت ها دارید میبینید) از این موضوع رنج کشیدیم و نور گوشی‌ ها بارها تمرکز ما رو بر هم زد.
حال اگر بیان این موضوع هم، ما را دیکتاتور میکند که هیچ! تشکر از زحمات شما و تیم خوب نمایش فردا
پاشا قهاری
ختن جان ممنون از پیام شما مسلماً در مورد خندیدن های بی مورد روی صحبت بنده با تیم اجرا نبوده و خطاب به بینندگان محترم تئاتر است. همانطور که در کامنت ها می بینید، بارها این مساله تکرار شده و ...
پاشا جان قبل از هرچیز اجازه بدید ازتون تشکر کنم بابت ادب و احترامی که در نقدتون دارید و یدونید برای ما بسیار قابل احترامید
نکته ی بعدی اینکه من برای بار هزارم هم که این نمایش رو ببینم بی اختیار اشک می ریزم و دگرگون میشم و گاهی ممکنه صدای خنده در اوج لحظات حیرت آور برام عجیب باشه…
ولی منظورم از انچه که خدمتتون گفتم این بود، اجازه بدیم هرکس ری اکشنی متناسب با درک و برداشت خودش داشته باشه …
تمام عزیزانی که به دیدن “فردا” میان برای ما قابل احترام و مهم هستن حتی اگه برداشتی مثل ما نداشته باشن .
و در پایان ممنونم که همراه ما بودید.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دویست خط نگارش کردم بعد که اتمام رو زدم تیوال نوشت فعلا دیوار تیوال در دسترس نیست!! کلاً پرید!!! حیف این همه وقتی که گذاشتم
ورق الخیال رو با کلی نگرانی دیدم...
بعداز دیدن نمایش های «سیزیف» و «زندگی‌ در تئاتر» همیشه با خودم میگفتم میشه یه روزی برسه که من یه نمایش از صیاد برهانی و گرجی همزمان ببینم؟؟؟
اولین استوری ورق الخیال رو در پیج ایمان جان دیدم. چشمانم اشکبار از ذوق... و قلبم داشت تندتر از همیشه میزد... انگار روزگار بالاخره روی خوش تئاتر رو به من نشون داده بود... از اون روز تا امروز که اتفاقاً روزهای آخر اجرا هم بود و من اجرا رو دیدم، مشغول خواندن کامنت ها بودم...
به طرز ناامیدکننده ای اکثر کامنت ها منفی بود و هر روزی که میگذشت، من امیدم رو به دیدن یه نمایش تمام عیار بیشتر و بیشتر از دست میدادم.
یکی میگفت تئاتر ریتم کندی داشت، یکی میگفت حوصله آدم رو سر میبرد، یکی میگفت نمایشنامه ضعیف، یکی‌ میگفت بازیها ضعیف... و من هر روز مأیوس تر از روز قبل میشدم.
اما امروز، روز موعود بود... روزی که من رو به شخصه وارد بُعد دیگری از تئاتر کرد. یه نمایش تمام و کمال.
چه کردی ایمان... چه کردی با این نقش منجم... مگه میشه کسی انقدر به یک کارکتر مسلط ؟؟ مو به تن آدم سیخ میشد با اجرای نقش منجم. نمایشنامه ... دیدن ادامه ›› استاد گلچین عارفی مغز شما رو به چالش میکشید... عجب متنی نوشته شده بود... چنین نمایشنامه ای ماه ها تمرین لازم داره واسه اجرا. و این تیم مخوف، بدون حتی یک تپق، اجرا رو به بهترین نحو ممکن به پایان رسوند. چه کردی اسماعیل خان، چه کردی با کارگردانی این نمایش، دکور در عین سادگی اما کامل و بی نقص، استفاده از موزیک بجا و درست، سازهایی به واقع درست و بدون اضافه کاری، حتی یک بار هم ساعتم رو نگاه نکردم... و این یعنی لحظه به لحظه مات و مبهوت این اجرا بودم. از تک تک عوامل ممنونم. از خانم آزاده صمدی عزیز که از این تیم های با استعداد حمایت میکنند ممنونم. از سالن ایرانشهر که تاکید کافی برای خاموش کردن گوشی ها کردند ممنونم. امشب ما خوش شانس بودیم و تماشاگران فهیمی در سالن بودند که دست به گوشی نمیبردند. صحبت نمیکردند و این لذت من رو صد چندان کرد.
خیلی خوشحالم که تونستم امشب ورق الخیال رو ببینم و با ایمان و اسماعیل به دنیای خیال سفر کردم.
یکی از عزیزان هم در کامنت ها توصیه کرده بودند که سقوط اصفهان و پایان دوره صفویه مطالعه بشه و من یک ویدیوی یک ربعه در اینترنت دیدم از استاد بندری که به نظرم خیلی به لذت بردن بیشتر من کمک کرد. از ایشان هم که اسم شان را متأسفانه یادم نمی آید ممنونم.
به امید دیدن اجراهای این چنینی در صحن مقدس تئاتر و خسته نباشید میگم به تیم اجرایی.
نمایش بسیار روان، بازیهای بسیار عالی، خصوصاً مهیار و فرید عزیز که مثل همیشه درخشان بودند. نمایشنامه عالی دیوید ممت، کارگردانی عالی فرید جان، همه چیز عالی بود. سالن بسیار خوب، تهویه سالن عالی... ما که لذت بردیم. واقعاً دمتون گرم. از اون نمایش هاست که هر کسی از دیدنش راضی برمیگرده. خسته نباشید میگم به همه اعضا گروه تئاتر ریما. همیشه بدرخشید
ممنون پاشا جان از حضور و انرژى خوبت عزیز
۳۱ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بسیار خوبی بود. بازیهای روان، نمایشنامه منسجم، درامی که توش گاهی از چاشنی طنز هم استفاده شده بود، همه بازیگران به خوبی با هم مَچ بودند... در داستان اصلا افتی وجود نداشت و بیننده هیچ گاه خسته نمیشد و یکسره درگیر اتفاقات پیش آمده بود. کارگردانی کار هم، نمایشنامه رو به خوبی جلوی چشم مخاطب قرار میداد. من که ازش لذت بردم. توصیه میکنم هر کسی از تئاترهای اجتماعی خوشش میاد حتماً این نمایش رو ببینه. قطعاً پشیمون نمیشه. این روزها همه دنبال تئاترهایی هستیم که یه اسم خیلی معروف توش ببینیم... وگرنه ریسک‌ نمیکنیم... مطمئنم اگر کسی این تئاتر رو ببینه ریسک نکرده، بلکه بُرد کرده. ممنون از همه عزیزانی که با این نمایش ها، روح تئاتر رو زنده نگه میدارید.