دنیا جای امنی نیست..!
نقدی بر نمایش می سی سی پی نشسته می میرد
نمایش همایون غنی زاده، برداشتی است از نمایشنامه ازدواج آقای می سی سی پی نوشته نمایشنامه نویس آلمانی فریدریش دورنمات که در سال ۱۹۳۵ نگاشته شده است. او یک درام نویس اکسپرسیونیست است که تمام قراردادهای خشک و بی چون و چرا را به دور افکنده است. دورنمات از بند غل و زنجیرهای رعایت اصول رهایی یافته، کمدی و طنز را بهترین شیوه برای نقد جامعه می دانست. پدر دورنمات کشیشی معتقد و پدربزرگش شاعری بذله گو و سرشناس که به شاعر سیاسی پرخاشجو معروف بود. تاثیر این دو نفر بر روی دورنمات بسیار زیاد بود. خود او در رشته علوم دینی، فلسفه و ادبیات آلمانی به تحصیل پرداخت.
در این نمایشنامه عده ای از افراد مسیر خاصی را دنبال می کنند تا با آن مسیر به گمان خویش دنیا را به جای بهتری تبدیل کنند. دورنمات تراژدی وجودی انسان در این جهان را در قالب کمدی بیان می کند و به وجود بی عدالتی اشاره دارد. مترجم نمایشنامه اصلی حمید سمندریان است که به کارگردانی خودش در سال ۱۳۶۸ و بازی رضا کیانیان و هما روستا بر روی صحنه اجرا
... دیدن ادامه ››
شده است.
نمایش داستان چند شخصیت اصلی را درون یک کشور خیالی روایت می کند که با هم پیوندهایی دارند. فلورستان می سی سی پی، دادستان متعصب و متکی بر نیروی قانون است که در مدت سی سال حرفه خود، سیصد و پنجاه حکم اعدام را به دادگاه های مربوطه قبولانده و مصمم است قانون موسی را در دنیا رواج دهد. با گناهکاران بی رحم است تا جایی که به خود اجازه می دهد دو نفر را با قساوت به دست خویش مسموم کند. شخصیت او نمادی از نظام سرمایه داری است. در نمایشنامه اصلی سرگرمی او در ساعات فراغت نقاشی های باسمه ای قدیمی است ولی در اجرای غنی زاده علاقه او به صفحات گرامافون تبدیل می شود. سیامک صفری به زیبایی از پس ایفای نقش صورت سنگی این نمایش برآمد. هم در لحظات تراژیک و هم در لحظات کمیک توازن نقش را حفظ کرده است.
سن کلود، یک شخصیت سرشناس کمونیست، شوخ طبع و برادر ناتنی می سی سی پی است و می خواهد دنیا را از فقر و گرسنگی و استثمار نجات دهد ولی در مسلک خود راه انحراف را در پیش گرفته است. داریوش موفق، بی قیدی را در این نقش به خوبی نشان داده است.
کنت اوبلوهه، پزشکی است که خالصانه به بشریت عشق می ورزد. تمام سرمایه خود را به مستمندان بخشیده است. عاشق پیشه، مفلس و شرابخوار که خود را مدافع شجاع ایمان و امید می داند. با می سی سی پی دادستان، بر سر زنی که مظهر جهان مادی است با یکدیگر به جنگ و ستیز می پردازد. بابک حمیدیان، تا یک ساعت پایانی اجرا این سوال را در ذهن شکل می دهد که چرا برای این نقش انتخاب شده است. ولی در انتهای نمایش تماشاچیان را به تشویقی بی انتها وادار می کند. اگر نمایشی از بتمن اجرا می شد بی شک می توانست ژوکری بی نقص بیافریند.
آناستازیا، جلوه ای از دنیا است. پایبند هیچ اصلی نیست. فریب می دهد و رنگ عوض می کند. باعث از بین رفتن می سی سی پی، سن کلود و کنت اوبلوهه می شود. ویشکا آسایش، نشان می دهد بازیگر حرفه ای قاب نمی شناسد. چه در قاب سینما، چه در قاب تلویزیون و چه در قاب اجرای نمایش می درخشد.
وزیر، به دنیا به دید لذت بردن و منفعت شخصی نگاه می کند. چیزی جز شهرت و جاه طلبی نمی بیند. سجاد افشاریان، با لحنی آلن دلونی به خوبی از توانائی هایش استفاده نشده و در واقع زیاد در خاطر باقی نمی ماند.
اجرای غنی زاده به جز برداشتی که از نمایشنامه ازدواج آقای می سی سی پی دارد، ادای احترامی به سینمای کلاسیک هم می باشد. شخصیت لئون، حال و هوای نقش ژان رنو در فیلم لئون و اشاره ای به ماتیلدا دختربچه آن فیلم را دارد. خود همایون غنی زاده ایفاگر این نقش است. لئون یکی از بیاد ماندنی ترین لحظات را در صحنه ای با آناستازیا می سازد، زمانی که اسلحه واقعی خود را نشانه رفته به سمت شقیقه عشقش می بیند.
در نمایشنامه اصلی بازیگران دو وجه دارند، یکی شخصیت اصلی داخل نمایش و دیگری شخصیتی که مثل یک نقال وقتی بقیه بازیگران بی حرکت ایستاده اند با تماشاچیان حرف می زند و بعد از آن دوباره همگی به جای خود باز می گردند. در اجرای غنی زاده بازیگران درون لوکیشن ساخت یک فیلم سینمایی هستند و در جای جای نمایش رو به جمعیت با کارگردان فیلم حرف می زنند. در اجرای غنی زاده روی صحنه پردازی و حرکت پردازی بسیار کار شده است. نمایشنامه همان نوشته ۱۹۳۵ است ولی امروزی شده و با دید شخصی کارگردان اجرا شده است. تصویرسازی های کمیک استریپ وار زیبای نمایش مثل صحنه قرار گرفتن می سی سی پی زیر برف و نور چراغ یا صحنه ورود ماشین به صحنه و تیرهای چراغ برق انتهای سن یا صحنه پر شدن کف سن از کفش به خوبی نشان از این دارد که اشیاء هم برای غنی زاده عنوان یکی از بازیگران اصلی را دارد. راه رفتن های خطی و مکانیکی وار بازیگران از دید متفاوت کارگردان به اثر حکایت می کند.
زمان اجرای نمایش دو ساعت و سی دقیقه است. زمانی زیاد که بر روی لبه تیغ خسته شدن تماشاگران حرکت می کند. ریتم کار در بعضی صحنه به میزان زیادی افت می کند. امکانش بود که از طولانی شدن بعضی صحنه ها جلوگیری کرد. صحنه ای که وزیر و می سی سی پی روی هواپیما صحبت می کنند، فضای شلوغ و پر از سر و صدای صحنه پردازی باعث می شود دیالوگ های طولانی این صحنه به خوبی شنیده نشود. حتی در بعضی مواقع صدای بلند موسیقی هم همین اشکال را به وجود می آورد. اصرار به کارگیری از الفاط رکیک همچنان در اجراهای تاتر جای سوال دارد.
در پایان با دیدن این اجرا می توان به این نتیجه رسید که، دنیا با وجود مردمانی که اخلاق مدار نیستند، جای امنی نیست.
رامین سعیدیان
دوشنبه بیست و چهارم آبان ماه یکهزار و سیصد و نود و پنج