در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال باران آبی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:20:36
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
وظیفه میدانستم،
اینکه تئاتری ها مثل همیشه کنار مردم ماندند و گروه های تئاتری به خاطر همدردی، به دلخواه خودشان و نه به خاطر عزاهای عمومی خودشان ... دیدن ادامه ›› تئاترشان را تعطیل کردند مصمم میکرد در این روزهایی که از غم و بغض نه به زمینیم و نه به آسمان بیایم و با دیدن نمایش ها بخشی از دینم را ادا کنم و حمایتم را نشان دهم.
پیش از حضور در تئاتر خبرهای گل و بلبل تری به گوشم رسید! استاد یکی از دوستانم که به خاطر همدردی با کشته شدگان هواپیما از حضور در موسیقی فجر کناره گیری کرده بود برای توضیح در مورد عدم حضورش فراخوانده شده بود، باید بین ایستادن بر تصمیمش یا سه سال ممنوع الکاری و ممنوع الخروجی و پیدا کردن پرونده ی امنیتی یکی را انتخاب میکرد، حالا رفته بود برای ارائه توضیحات و آخرین صحبتش این بود که دعا کنید زورم برسد و بر تصمیمم بمانم!
با این حال خجسته! راهی تئاتر شدم، نمی دانم از خوش شانسی این نمایش است یا از بدشانسی اش که این همه تقارن است بین حال و هوای این روزهای ما و داستان این نمایش. شاید اگر در زمانی دیگر میدیدمش اینقدر واژه به واژه اش، استیصال آدم هایش، تنهایی هایشان، بی پناهی ها، معلق بودن هایشان ملموس نبود و این چنین به قلبم چنگ نمیزد.
میدانم که تا مدتها آخرین دیالوگ های پریماه را فراموش نمی کنم، خشم، بغض، استیصال، بی پناهی ای که در صدایش موج میزد قلبم را تکه تکه کرد.
دلم می خواهد می توانستم سرم را بکنم و دور بیندازم، دلم می خواهد حتی برای دقایقی می توانستم نبینم، نشنوم، فکر نکنم، اما نمی شود، هنر آیینه است و هر حقیقتی، عریان در برابر آن...این نمایش مرثیه ای است برای این روزهای ما، برای بخشی از دردهای همیشگی اما کم تمرکز ما که این روزها عریان تر از هر وقت دیگر بر صورتمان سیلی می زند. پیشنهادم این است، ببینیدش و در خاطرتان حفظش کنید.
سلام
دوستانی که این تئاتر و دیدین می تونین راهنمایی کنین که بیشتر توی حال و هوای "بی پدر" هست یا "این یک پیپ نیست"؟
هیچکدام / هیچکاک مدرن
۰۲ دی ۱۳۹۸
@زهره مقدم تشبیه بسیار عالی است
۰۲ دی ۱۳۹۸
ایول زهره‌جان :)))))
۰۸ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش و دیدم، از چیزی که انتظار داشتم بهتر بود. بازیا روان بود و داستان خوب انتقال پیدا میکرد. بعضی از تصویرای کارو دوست داشتم. البته نفهمیدم چرا بعضی از شخصیتا عروسکاشون روی سر هست، بعضیا روی شونه یا دست. ولی هر دلیلی که داشت باعث شده بود فضای بصری جذاب بشه . متن هم که فوق العاده بود، این متن هیچ وقت کهنه نمیشه و هر روز تازه تر از روز قبله! به هر حال به نظر من ارزش اینو داشت که حتی توی یه روز با هوای آلوده برای دیدن این تئاتر وقت گذاشت.
ممنون از اینکه در این هوای آلوده برای تماشای نمایش ما آمدید. خوشحالیم که ناامیدتان نکردیم.
۰۲ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من با توجه به حذف پرسوناژها، فکر نمی‌کردم کار جذاب باشه. ولی اون‌طوری که کامنت ها رو دارم بررسی می‌کنم، کم کم دارم تحریک می‌شم که بلیط بخرم. امیدوارم سطح کیفی کار این قدر خوب باشه که پشیمون نشم.
به امید خدا و تلاش گروه، پشیمون نخواهید شد‌. منتظرتون هستیم.
۲۷ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
من نمایشنامه ی آقای غریب پورو چندین سال پیش خوندم، به نظرم تعداد پرسوناژهای این نمایشنامه از بازیگران این نمایش بیشتر بود.
با سلام
ممنون از دقت و توجه شما.
اول این‌که نمایشنامه استاد غریب‌پور برای اجرای عر‌وسکی آماده شده بود، ما بنا بر نوع اجرا، تعدادی از پرسوناژ‌ها را حذف کردیم.
دوم این‌که به علت کوتاه بودن نقش‌ها، بعضا یک بازیگر، دو الی سه نقش را بازی می‌کند.

امیدوارم به تماشای نمایش ما بیایید.
۲۰ آذر ۱۳۹۸
برای منم عجیبه اجرای این نمایش هم به لحاظ تعداد کاراکترها و هم اینکه چنین نمایشی اجرا می‌ره.
۲۲ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید