«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
دیشب کارو دیدم و هنوز در عجبم که چرا کارگردان صاحب سبکی مثل آقای کیانی باید چنین کاری رو اجرا کنن؟قطعا جذب مخاطب و شادکردن اونها ارزشمنده اما نه به هر وسیله ای. به کاربردن این همه الفاظ رکیک و شوخیهای سخیف و حرکات موزون در شأن هنر تئاتر نیست.
البته بازی بازیگران بسیار روان و یکدست بود و موسیقی نیز بسیار منطبق با فضای کار.
در نهایت خسته نباشید به گروه محترم و به امید اجرای کارهای جدید از جنس تئاترهای سابق حسین کیانی عزیز
به نظر من کار خیلی خوبی بود البته چون من اجرای روز دومو دیدم گروه هنوز آمادگی کامل نداشت ولی از اواسط کار خیلی خیلی بهتر شد اگه یه مقدار روی نور و دکور بیشتر کار شده بود از اینم بهتر می شد.
دوستان یه سوالی داشتم چرا اسم کار دکلره بود؟
دوستان آخرین اجرا چه تاریخیه؟هنوزم آخر هفته ها دو اجراییه؟
کار نسبتا خوبی بود.بازی ناهید مسلمی و آذر خوارزمی و رویا میر علمی خیلی خوب بود و بازی نگار عابدی بسیار ضعیف به طوری که مدام از ردیف های مختلف این زمزمه به گوش می رسید که چقدر بد بازی می کنه.بقیه بازی ها هم متوسط بود.نور پردازی و طراحی صحنه می تونست خیلی بهتر باشه.موسیقی بسیار متناسب با فضای کار بود.خوشبختانه خنده های تماشاگران هم خیلی کمتر شده بود
بچه ها یه سوال،هنوزم با کارت دانشجویی بلیت میدن؟فقط به خود شخص بلیت میدن؟
آقای مرتضوی از خبر خوشتون خیلی ممنون همش حسرت ندیدن خنکای ختم خاطره رو میخوردم هرچند که اون لذتو نداره اما همینشم خیلی خوبه ای کاش این کار تکرار بشه
کار خیلی خوبی بود.خیلی خوشحالم که تونستم ببینم.من از ساعت 12 تو صف بودم و بالاخره تونستم بلیت گیر بیارم.
در مورد بازی ها:بازی علی سرابی،مهدی پاکدل و مسعود میرطاهری خیلی خوب بود بقیه هم خوب بودند و شاید به نظر عده ای معمولی که البته به نظرم اندازه نقش آنها همین مقدار بود به همین خاطر نمی تونیم انتظار داشته باشیم که آیدای نوشتن در تاریکی همون آیدای خشکسالی باشه وگرنه آیدا مثل همیشه باانرژی و دوست داشتنی بود بقیه دوستان هم همین طور.
در مورد کارگردانی:20 مثل همیشه عالی و فکر میکنم که یه تشکر به محمد یعقوبی بدهکارم. درسته که به قول بعضی دوستان داغ دل مونو تازه کرد اما من جوون باامید و انرژی از سالن بیرون اومدم به دو دلیل اولا هنوز کسانی هستن که با شهامت حرفشونو بزنن شاید هنوز باورم نمیشه که انقدر رو این حرفا گفته شد ثانیا هیچ چیز غیر ممکن نیست پس میشه به یه فردای روشن امید داشت.
اما یک انتقاد هم در مورد استفاده از ویدئو پروجکشن دارم.در مورد صحنه های نیما و محمد خیلی به جا بود اما چه لزومی داشت که این کار تیتراژ تصویری داشته باشه؟تمام اسامی توی بروشور نوشته شده بود به نظرم باید مرزی بین کار تصویر و تئاتر وجود داشته باشه.نمی دونم شاید این سلیقه آقام یعقوبی و زیبایی شناسی ایشون باشه.در هر صورت گروه این روزها و استاد عزیزم یک دنیا ممنون خسته نباشید