در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شاهین نصیری | درباره نمایش نارنجیغ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:38:32
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نارنجیغ . . .

1. حالا وقتشه محمدرضا! تقصیر خودت بود پسر! از روز اول یه جوری برخورد کردی انگار من هم تو این نمایش سهمی دارم. همین شد که به خودم گفتم: آدم عاقل مگه رو کار خودش هم نقد می نویسه؟ این چند خط رو اگر می نویسم به خاطر علاقه ایه که از روز اول به این کار داشتم و فکر می کنم حیفه که این حرف ها گفته نشه. برای اولین بار میخوام فقط ایراد بگیرم و خوبی های کار رو بی خیال بشم.

2. اول از بهادر شروع می کنم: بهادر آذری عزیز! میزانسن هایی که دادی رو دوست نداشتم. نمی دونم چقدر از این میزان ها پیشنهاد خودت بود و چقدرش به پیشنهاد محمدرضا اما به نظرم بیش از اندازه خطی شده بود. حرکت رو یک ریل در چپ، وسط و راست صحنه موقع تغییر کاراکتر ها بعد از یک مدت اذیت می کنه. یه حرکت خیلی خوب هم بود که تو اجرای اصلی حذف کردی و دلیلش رو هم گفتی پس ازش میگذریم.

2. محمدرضا: آخرش هم نشد پایانش اونی بشه که دوست دارم! البته بدبختی اینجاست که من فقط این پایان رو رد کردم و چیزی جایگزین بهت پیشنهاد نکردم. ... دیدن ادامه ›› کاش بشه این متن رو یه بار دیگه با یه پایان کمی متفاوت تر نوشت. اون اجرایی که دیدم سوئیچ کاراکتر ها یه سطح تند تر از توقع من بود و یه اجرا بعد از شبی که من کار رو دیدم ظاهرا تمپو افت کرده. یه حد فاصل باید این وسط وجود داشته باشه.

3. این یکی برای کل گروه روژداست: بچه ها اولین اجرای عمومی تون رو دارید تموم می کنید. انصافا نقد تندی به کار وارد نشد پس می تونم بگم آزمون خیلی سختی رو رد نکردید اما آرزو می کنم همین روند پر از آرامش و تعامل رو با مخاطبان کار ادامه بدید و هیچ وقت یادتون نره همه ما ها اول از همه مخاطب تئاتر و هنر بودیم، همه مون یه روزی از یه تئاتر بدمون اومده و دلمون خواسته به اون کار بگیم مزخرف، و وقتی حس مون رو در تیوال نوشتیم با گله و شکایت و دلخوری اون کارگردان و اون بازیگر روبرو شدیم. بعد که خودمون کار تئاتر کردیم نوشته هامون محافظه کارانه شد و پیش خودمون گفتیم به باقی همکاران با تجربه تر نون قرض بدیم مبادا ما رو تو این محیط تازه پس بزنند! رفقای خوبم! بچه های گروه روژدا! همین فرمون رو جلو برید و همیشه آرامش خودتون رو در مقابل مخاطب حفظ کنید چون این آرامش، کیمیای تئاتر این روز های ماست.

دلم برای اجراتون تنگ شده. شاید همین یکی دو روز دوباره یه سری به حمید و خونه ی هوشنگ زدم :)
شاهین عزیز، صداقتت در مورد سوم واقعا دلنشین بود.
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴
سه بند اول یه طرف
یه بند آخر یه طرف...

خیـــــلی مرسی شاهین
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴
از بچگیم همین صداقته کار دستم میداد هادی :D

مخلصیم محمدرضای عزیز. به امید موفقیت های بزرگ
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به محمدرضا سجادیان - در باب این که چرا هنوز نقدی برایت ننوشتم!


در بحث نقد و نقادی یک اثر هنری همیشه کمی و کاستی نقش پر رنگ تری دارد. در عین حال دو مفهوم مجزا از همدیگر وجود دارد: نقد و مرور. در بسیاری از کشور ها هم review ساحتی مجزا از Critics دارد و باید هر کدام را جدا گانه مورد توجه قرار داد. هدف از یک مرور خوب بر یک اثر، ایجاد اشتیاق و علاقه برای سایرین است تا کار را بیشتر و بهتر ببینند و صد البته باید توجه داشت که این مرور منجر به لو رفتن داستان نشود اما نقد تمام اجزا و عناصر صحنه را مورد بررسی قرار داده و ضعف و قوت هر کدام را بیان می کند. بدون هر گونه تعارفی من دوست دارم کار بهتر و بیشتر دیده شود و صد البته همان طور که تا امروز (مخصوصا در مراحل اولیه طرح داستان) بار ها با محمدرضای عزیز در مورد کیفیت داستان و بازی حرف زدم در تیوال هم نقدی در مورد خروجی نهایی کار خواهم نوشت اما فکر می کنم شاید بهتر باشد چند روزی بیشتر از اجرا بگذرد و فضا برای بررسی شفاف تر کار آماده شود. همین قدر بگویم که اجرای دیروز از آن چیزی که فکرش را می کردم بهتر و پخته تر شده بود. احساس محمدرضا سجادیان را درک می کنم. وقتی یک ایده، یک جوانه نورس در ذهنت رشد می کند، یک داستان یک خطی که تبدیل به متن می شود، و متنی که طراحی صحنه و نور و میزانسن می شود و دست آخر روی صحنه می رود، انگار یک بچه را بزرگ کردی و به دانشگاه فرستادی. حاصل زحمتت را می بینی و دست آخر وقتی اجرا تمام شد می گویی: آخیش! خوشحالم که این اتفاق برایت افتاد. غرغر هایم فعلا بماند برای خودت تا هفته آینده و بین تعطیلات به آن ها خوب فکر کنی.

بی اندازه برایت خوشحالم که به آن چیزی که خواستی رسیدی. گروه دوست داشتنی روژدا امیدوارم سال های سال در تئاتر فعال باشید.
شاهین عزیزم
با انرژی ای که به آدم منتقل میکنی میشه یه نیروگاه فرهنگی احداث کرد!
ازت صمیــــمانه سپاسگزارم
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
زیادی تعارف تیکه پاره کنی منم مجبور میشم برم یه کلاس زبان خطرناک تا بتونم باهات حرف بزنم :D مخلصیم :)
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام به همه دوستان

نمی دونم واژه قرار گروهی چه قدر می تونه برای اون چیزی که دارم می نویسم درست باشه. فقط خواستم بگم من چهارشنبه نهم اردیبهشت 1394 برای دیدن نارنجیغ میرم چهارراه ولی عصر. البته این به اون معنا نیست که فقط همین یه بار میخوام این کار رو ببینم! این فقط یه دعوت دوستانه است برای دیدن کار یک دوست در کنار بقیه دوستان. البته این قرار یه کم با قرار های قبلی فرق داره. فرقش این که من قبل از اجرا میدونم چه چیزی انتظارم رو می کشه بنابراین می تونم با اطمینان بیشتری کار رو توصیه کنم. امیدوارم شما هم بپسندید.

تا چهارشنبه . . .
من دفعه ی دوم که خواستی بری باهات میام
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۴
:))
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
من در اولین اجرای نارنجیغ حضور داشتم ، عالی بود ، حتما برید .
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید