این اثر با اینکه به یه موضوع روان شناسی می پردازه و این پردازش هم عمیق بوده اما با این وجود خیلی ساده و روان موضوع رو به نمایش گذاشته و برای بیان مقصودش از روش ارائه پیچیده ای استفاده نکرده پس شما موقع دیدن اثر کاملا متوجه اتفاقات و سیر داستان میشید. بعد از اینکه از سالن هم بیرون بیاید ذهنتون رو با خودش درگیر میکنه و به نظرم این اتفاق خوبی برای یه اجراست که ذهن مخاطبش رو حتی بعد از اتمام اجرا درگیر کنه و به تامل وا داره. روند نمایشنامه رو خیلی دوست داشتم و به نظرم خیلی عالی پیش رفت.
مسئله بعدی که خودم به شخصه خیلی دوست داشتم و جالب بود نحوه نشون دادن ناخودآگاه یک انسان و تاثیراتی که روی رفتار و عمل اون انسان میذاره بود.
نکته دیگه هم انتخاب ژانر کمدی برای بیان این داستان بود که به نظرم انتخاب درست و هوشمندانه ای بود چون اصلا باعث کسالت مخاطب نمیشد و در عین اینکه ذهنش رو بیدار میکرد حالش رو هم خوب میکرد.
ریتم اوایل اجرا پایین بود و خب این کمی ناخوشایند جلوه میکرد اما بعد از یه مدت در حالت درستی قرار گرفت و آدم رو با خودش همراه میکرد. صحبت های بین کایزر و فلوسی زمانی که داشتن اوتللا بازی میکردن کمی سریع و تند بود به شکلی که من بعضی جاها زمانی که میخواستم صحبت یکیشون رو درک کنم نفر بعدی شروع به صحبت میکرد و زمان کافی برای فهم صحبتاشون نداشتم. تابلوهایی هم که در آوانسن نصب شدن ( به خصوص تابلوی پارچه ای) دید کافی رو از مخاطب میگرفتن و بازی فلوسی هم کامل دیده نمیشد.
بازی همه بازیگران، حجم صدا و بیانشون خیلی عالی بود. شخصیت پردازی ها هم همینطور. واقعا از اجرا لذت بردم و خسته نباشید میگم بهتون.