پیشتر در وصف نمایش «بک تو بلک» نوشتم که درد افشاریان تنهایی و بی خانمانی انسان عصر حاضر است که هر بار به شیوه ای آن را فریاد زده است و اتفاقا
... دیدن ادامه ››
هر بار با کار جدیدش این درد را وسعت و عمق بخشیده است. در این کار افشاریان تنهایی را صرفا در تعاملات انسانی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جستجو نمی کند، بلکه یک گام جسورانه برداشته است و به مسئله شر (The Problem of Evil) پرداخته است. به نظر می رسد افشاریان در این کار تنهایی و بی خانمانی ما را عمیق تر دیده است و آن را با مسئله شر و نسبت آن با خدا دنبال کرده است. اگر در بک تو بلک هنوز با خدا حرف دارد، در این کار دیگر با خدا نیز حرفی ندارد و حتی به دعا هم باور ندارد؛ زیرا با مسئله شر مواجه شده است و وجود شُرور در جهان را با وجود خدائی مهربان و همه کار توان، در تناقض می بیند. از این رو است که معتقد است خدا تا حالا همیشه حرف زده است، پس سرنوشت و تقدیر ما را باید به اراده و توانائی خودمان و در نهایت به کائنات و طبیعت کور حواله کرد. در این کار شما پس از مواجهه با شر (جنگ و تجاوز)، وقتی بدنبال پاسخی برای کنار آمدن با آن هستید، دیگر نمی توانید به خدائی تکیه کنید که می توانست خانه و کاشانه امنی برای شما باشد؛ زیرا نمایش همان اول خیال شما را راحت می کند و به شما پاسخ می دهد که دور خدا را خط بکش و دنبال پاسخ دیگری باش. این امر طبیعتا لختی ما را آواره تر و بی خانمان تر خواهد کرد ولی افشاریان می خواهد ما را امیدوار کند که خودمان می توانیم در این خرابه دنبال معانی دیگری برای ادامه دادن باشیم. البته که این معنایابی و معناسازی در نسبت با خدا و شرور هم می تواند دنبال شود ولی کار صرفا به نفی مفهوم سنتی از خدا بسنده کرده است و دست ما را در ایجاد مفهوم پردازی های جدید بازگذاشته است...
این محوریت جهان انسانی یا انسان محوری در کارهای افشاریان قابل توجه است؛ گوئی درد افشاریان تک تک انسان های تکین و منفردی هستند که حق حیات و زندگی شاد و سالم را دارند، پس او به خودش این حق را می دهد که تمام مفاهیم را برای بهروزی این انسان به نقد بکشد یا به استخدام بگیرد؛ چرا که دردش انسان است در تمامیت خویش و برای این کار هر بار ما را با زندگی انضمامی و ملموس شخصی روبرو می کند که تا مغز استخوان درد بکشیم و این بار نیز سراغ زن، مادر و وطن رفته است. انتخابی شایسته در ساحت انسانی؛ بدین سبب که این زن بوده است که تا کنون بیشتر در معرض شرور واقع در جهان قرار گرفته است و همیشه تلاش کرده است آن را به امید فردائی بهتر با خود «حمل» کند.
فارغ از اینکه توقع بیشتری از نحوه اجرای کار داشتم و در مواردی حرف های کلیشه ای اذیتم می کرد، نحوه پرداختن به این موضوع برایم قابل قبول بود.