در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مسعود هاشمی نژاد درباره نمایش چرتالدو: به بهانه ی اجراهای پایانی نمایش چرتالدو با عرض سلام خدمت مخاطبینی ک
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:04:16
به بهانه ی اجراهای پایانی نمایش چرتالدو

با عرض سلام خدمت مخاطبینی که در این شبها ، در نمایش چرتالدو میزبانشان بودیم ، بی شک خواندن پیامهای پر مهرتان خستگی یکساله ی تمرین و اجرای این نمایش را از تنمان به در می کند و مطمئنا نکاتی که درخصوص نقاط ضعفمان در برگه ی نمایش درج می شود را باگوش جان پذیرا هستیم و قطع به یقیین در اجراهای پیش رو در جهت مرتفع کردن ضعفها کوشش خواهیم کرد. این یادداشت بیشتر جنبه ی درد و دل گروه مستقلی است که همچنان برای آرمانشهرش تلاش می کند و در این راه تمامی ریسک های مالی و هنری را به جان خریده و برای به روی صحنه بردن اثری استاندارد از هیچ کوششی دریغ نکرده است.
دوستانی که در این شبها میزبانشان بوده ایم می توانند گواه این مدعا باشند که ما به تئاتر بی ستاره معتقدیم و تربیتی نسلی جدید و تازه نفس از اولویت اصلی اجرای چرتالدو بوده ، پژوهش و کوششی که بیش از پنج سال است که به آن ایمان داریم و در نمایش قبلیمان ( اتاق سفید ) نیز از آن عدول نکردیم.
در چرتالدو ما افتخار این را داشته ایم که در ترکیبی از بازیگران حرفه ای در کنار نوجوانان و جوانان مستعد ، در کنار طراحانی درجه یک که متعهدانه با درک ارزشِ ریل گذاری در یک محصول فرهنگی در کنارمان بودند ، در یک پروسه ی تمرینی یک ساله ی طاقت فرسا به چهارسو بیایم ، باشد که ... دیدن ادامه ›› مقبول افتیم.
همگی مان از شرایط موجود آگاهیم و اهالی فن به این مسئله واقفند که تمرین طولانی مدت با یک گروه پر جمعیت چه مصائب و مسائلی را به کار تحمیل خواهد کرد اما ما به دیدار شما ایمان داشتیم مسئله ای که در شانزده اجرای ابتدایی نمایش چرتالدو و میزبانی از بیش از هزار و چهارصد مخاطب درجه یک در این بازار مکاره و پر زرق و برق تنها انگیزه ی ما برای حضور روی صحنه ی نمایش بود .
حالا که به اجراهای پایانی نزدیک می شویم می توانم بی پرده تر بگویم که مخاطب تنها سرمایه ی تئاتر نیمه جانی است که در حال احتضار است ، از حق که نگذریم اهالی تئاتر شهر که همگی شان بخشی از تاریخ شفاهی تئاتر این مرز و بوم اند نیز در شکل گیری این تجربه ی ارزشمند در کنارمان بودند و در این خصوص خالصانه کوشیدند تا ما افتخار میزبانی در خور شان شما مخاطبین عزیز را داشته باشیم.
اگر در این شبها دل آزردگی جهت میزبانی از شما گرانمایگان جهت حضور در اجرا پیش آمده من و گروه اجرایی صمیمانه از شما پوزش می طلبیم و باید اعتراف کنم که برطرف کردن این دست مسائل نه در قوه ی ماست و نه دست اندر کاران مجموعه ی محترم تئاتر شهر.
این زخمی است که بر گرده می کشیم ولی ریسمان را رها نخواهیم کرد ، ادعای روشن نگه داشتن چراغ تئاتر را نداریم چون تئاتر خود نور است و نور فلسفه ی وجودی اش روشنایی است و من ایمان دارم که هنر راستین در هر شرایط و وضعیتی راهی برای تاباندن نور به نقاط تاریک خواهد یافت.
اگر عمری باقی بود در اجراهای پیش رو ملاقاتتان خواهیم کرد و از اینکه هنوز هم نفس با یکدیگر دست به تجربه گری خواهیم زد سرشار از لذت خواهیم شد.
مسعود هاشمی نژاد / دی ماه هزار و چهارصد و دو