چهارشنبه نوزدهم دی ماه به تماشای این نمایش نشستم . . .
در ابتدا طراحی صحنه برام بسیار جذاب بود و خودم رو یکی از شاگردان این کلاس احساس می کردم و خاطرات دوران دانشجویی برام تداعی شد . . .
دورانی که تمام فکر و ذکرمون یادگیری زبان انگلیسی و رویای مهاجرت و شاید تجربه زندگی بهتری بود . . .
با داشتن چنین رویا و پیش زمینه ای به متن نمایش که فکر میکنم ، واقعاً با متن درخشانی رو به رو هستیم که بسیار هوشمندانه نگاه متفاوتی نه تنها به معقوله مهاجرت بلکه به معقوله بسیار مهم تری مثل زبان و تأثیر زبان در بیان احساسات می پردازه . . .
کارگردانی کار رو بسیار دوست داشتم . . .
بازی ها تک تک دوستان عالی بود ، نمیتونم تفاوتی قائل بشم ، واقعاً متنی که به دو زبان اجرا میشه بسیار بسیار سخته . . .
کاراکتر رویا بسیار شیرین و دوست داشتنی بود و در واقع نمک کار محسوب
... دیدن ادامه ››
میشد . . .
در پایان نمایش سوالات زیادی ذهنم رو درگیر خودش کرد ، اینکه واقعاً زبان مادری هویت هر انسانی رو مشخص میکنه؟اینکه زبان هایی که یاد میگیریم ما رو از هویت واقعیمون و مکانی که بهش تعلق داریم دور میکنه؟
از همه مهم تر آیا بیان احساسات نیاز به زبان خاصی داره؟
خسته نباشید میگم به فراز عزیز و تیم خوبش ، دمتون گرم 🌻 🌻 🌻