اجرایی مینیمالیستی و با حداقل آکسسوار صحنه که به واسطه ساختار دیالوگها و اکتهای بازیگرانش و اعتماد به شعور مخاطبانش بسیاری از اجزاء خیالی درون صحنه را تداعی میکند.
ساختمان متن اثر بر پایه دیالوگهای کوتاه و پینگ پنگی و به واسطه تضاد شخصیتی ملموس بین دو شخصیت جوان داستان و روند شوخی پراکنیهای این دو در قالبی کمدی به پیش میرود. گویی همه چیز بر اساس تیپ شخصیتی این دو قرار نیست جدی باشد.
جوانانی منفعل و بیقید که حاصل زیست در اجتماع حال حاضر ماست، جوانانی با خانوادههایی گسسته که به دنبال تجربه عشقی بیحاصل در کالبدی دور از خانواده خود بودهاند، ابزوردیسمی محصول طیفی از اجتماعی بیبنیان که در قالب دیالوگهای طنز و ساختار کمیک آن با مخاطب همذات پنداری خوبی برقرار میکند و در خنده گرفتن از آنان موفق عمل میکند.
استفاده از دو نور نقطهای (اسپات) برای دو بازیگر که در مرکز و به واسطه ارتباط آنها با جهان بیرون از طریق رسانه موبایل با نوری مستقیم مواجه میشویم و در کل طراحی نور و صحنهای بسیار ساده و در خدمت دو بازیگر صحنه است.
طراحی لباس و چهره پردازی نیز بر پایه متد مینیمالیستی از حداقلها بهره برده و نمادی از دو جوان به آخر خط رسیده را نمایان
... دیدن ادامه ››
میکند.
حاصل کار کمینه کارگردان جوانی که خود نوعی خط فکری بر پایه هزینههای حداقلی در نظریه اجراست و البته منطبق با خط داستانی نمایش که با شکستن دیوار چهارم در مقاطعی از اجرا با مخاطبین خود بر پایه ارتباط کلامی کنشمند در تلاش برای اندیشهورزی آنان گام برمیدارد.
مدت زمان کوتاه نمایش حدود ٥٠ دقیقه نیز طعم گس این نمایش را در کام بینندگانش حفظ میکند و به نظر طولانیتر شدن آن پاشنه آشیلی برای تکرار دیالوگهای روزمرگی است که اثر به آن مبتلا نمیشود.
درجه کیفی نمایش: B
کارگردانی: ٦/١٠
ایده: ٦/١٠
متن: ٧/١٠
بازیها: ٧/١٠
طراحی نور: ٧/١٠
طراحی صحنه: ٥/١٠
موسیقی و صدا: فاقد موسیقی
طراحی لباس و چهره پردازی: ٧/١٠